سال دیگر در همین روزهای خردادماه، کار مجلس دهم به پایان میرسد و نمایندگانش اگر دوباره به بهارستان راه پیدا نکنند، باید بارشان را از ساختمان هرمی شکل ببندند و بروند. زنان این مجلس، از نمایندگانی هستند که توانستند در انتخابات سال ۹۴ با ورود ۱۷ نفریشان رکورد بزنند و موضوعاتی را به نفع زنان به سرانجام برسانند که سالها جزو مطالبات قشرهای مختلف زنان بود؛ از به سرانجام رساندن طرح تشدید مجازات اسیدپاشی تا پیگیری برای مطرح شدن لایحه اعطای تابعیت به فرزندان مادران ایرانی و در نهایت به تصویب رساندن آن.
گرچه بعضی از طرحهای آنها مانند طرح کودکهمسری با مخالفت زیادی در صحن مجلس روبرو شد و نمایندگان به طرحی دیگر برای اختصاص دادن یک ششم از لیستهای انتخاباتی به زنان، رای ندادند اما به گفته خودشان در این سالها زبان زنان شدند؛ این را پروانه سلحشوری، یکی از اعضای فراکسیون زنان مجلس میگوید. او که در سه سال گذشته از فعالترین نمایندگان زن مجلس بوده و البته این فعالیت دردسرهایی را هم در این سالها برای او به وجود آورده، مهمترین مانع به ثمر نرسیدن طرحها و لایحهها به نفع زنان را قاطبه مردسالار مجلس، ساختار قدرت و سابقه پدرسالارانه جامعه میداند. او معتقد است مجلس هم جزئی از ساختار کلان تبعیضآلود کشور ما است اما میگوید زنان مجلس تا روز آخری که در بهارستان هستند دست از فعالیتهایشان برای ارتقای جایگاه زنان در کشور و رفع قوانین تبعیضآمیز برنمیدارند و طرحهای دیگری برای زنان در دست دارند که به زودی آنها را مطرح خواهند کرد؛ «ما در این چند سال زبان زنان شدیم، به نفع زنان فریاد کشیدیم و پاپس نمیکشیم»
گفتوگو با پروانه سلحشوری، عضو فراکسیون زنان مجلس را بخوانید.
خانم سلحشوری، شما در این سه سالی که از مجلس دهم میگذرد حضور فعالی در فراکسیون زنان و طرحهای مربوط به زنان داشتید. در چند وقت گذشته دیدیم که طرحهای خوبی به نفع زنان در مجلس رای آورد. شما عملکرد فراکسیون زنان مجلس را در سه سال گذشته چطور بررسی میکنید و فکر میکنید چقدر توانستهاید به اهدافتان در این سه سال گذشته برسید؟
ما در ۳ سال گذشته توانستیم به عنوان حداقلیترین کار ممکن، صدای زنان کشورمان باشیم، مطالبات آنها را مطرح کنیم و در عین حال مطالباتی را که میشد آنها را به قانون تبدیل کرد، پیگیری کنیم. ما چندین طرح را به مجلس آوردیم و چندتایی هم در نوبت هستند. این طرحها، طرحهایی هستند که میتوانند مشکلات زنان را تا حدودی برطرف کنند. اعضای فراکسیون زنان مجلس دهم، طرحهای مختلفی را برای زنان در دست اقدام داشته و دارد. یکی از این طرحها، طرح کودک همسری بود که مجلس با رای خوبی یک فوریت آن را تصویب کرد اما در کمیسیون قضایی رد شد. در حال حاضر منتظر هستیم که رد این طرح از سوی کمیسیون قضایی به صحن مجلس بیاید تا بتوانیم ادامه آن را پیگیری کنیم.
بحث گذرنامه و خروج زنان از کشور بدون اذن همسر برای بعضی از زنان را در دستور کار داشتیم که آن را هم پیگیری کردیم. طرح تشدید مجازات اسیدپاشی هم مدتها بود که در دست فراکسیون زنان بود که طی دو هفته قبل هم یک فوریتش و هم کلیاتش تصویب شد. بنابراین فکر میکنم توانستهایم تا حدودی و نه کاملا موثر باشیم. تا زمانی هم که در مجلس هستیم طرحهای مربوط به زنان را پیگیری میکنیم.
نکته دیگری که ما در بحث برنامه ششم توسعه داشتیم موضوع بیمه زنان خانهدار بود که باعث شد در سالهای اخیر بتوانیم تصمیمات خوبی در زمینه بیمه زنان بگیریم و بسیاری از آنها را تحت پوشش قرار دهیم. علاوه بر آن ما در برنامه ششم توسعه مشاورههای ازدواج را داشتیم و توانستیم اقدامات خوبی برای کاهش نرخ طلاق و تحکیم خانواده از این طریق انجام دهیم.
خود شما هم میدانید که چقدر سعی کرده ایم که در مورد تمام اتفاقاتی که به نحوی به زنان مربوط است به موقع اظهارنظر موثر داشته باشیم. برای اولین بار بعد از انقلاب فراکسیون زنان توانست مجوز ورود زنان به ورزشگاه را برای یکی دو مسابقه بگیرد و این تلاشها ادامه هم دارد.
اعضای فراکسیون زنان مجلس از نظر بعد نظارتی چقدر توانستهاند موثر باشند؟
ما علاوه بر در دست داشتن طرحهای مختلف در فراکسیون زنان مجلس، ورود خوبی به بعد نظارتی داشتیم. من به شخصه در مورد موضوع برخورد گشت ارشاد با زنان طرح سوال داشتم، گرچه به صحن نیامد و از خود من هم شکایت شد! ولی من در صحن در این باره تذکر دادم. دررابطه با اشتغال زنان هم ما وارد شدیم. در برنامه ششم توسعه مصوبات خوبی را داشتیم. در سال اول مجلس و در قالب برنامه ششم توسعه ما چندین بند مخصوص زنان داشتیم که به حوزه زنان برمیگشت. مثلا در حوزه ورزش زنان ما برای اولین بار سهمیه بودجهای در نظر گرفتیم. در بحث عدالت جنسیتی هم دردسرهای زیادی داشتیم و مخالفتهای زیادی هم با آن شد اما توانستیم در ماده ۱۰۱، هم بحث عدالت جنسیتی را بگنجانیم و هم ارتقا و پایش وضعیت زنان در سایر دستگاهها را بررسی کنیم. بر اساس همین ماده ما توانستهایم بعد نظارتی فعالیتمان در حوزه زنان را اعمال کنیم. کمتر از دو سه هفته پیش شخصا طی سوالی که از وزیر علوم داشتیم در رابطه با جذب زنان به عنوان هئیت علمی و همینطور انتصاب آنها به عنوان رئیس دانشگاه یا سمتهای مدیریتی از ایشان سوال کردم چون میدانیم که اگرچه تعداد فارغالتحصیلان زن ما زیاد است و از نظر علمی زنان وضعیت و جایگاه قابل قبولی دارند اما آنها را در سمتهایی مانند رئیس دانشگاه یا پستهای مدیریتی بسیار کم میبینیم و یا در جذب اعضای هیئت علمی هم نگاه جنسیتی بسیار شدیدی وجود دارد که مانع بزرگی پیش روی زنان تحصیل کرده میگذارد. همین ماده باعث شد که ما بتوانیم از ابزار نظارتیمان استفاده کنیم و از شخصی مانند وزیر علوم در این زمینه پرسش کنیم.
گفتید که چندتا طرح دیگر هم در دستور رسیدگی فراکسیون است که هنوز خبری از آنها نشده، آنها چه طرحهایی هستند؟
میدانم که یکی از آنها همان طرح کودکهمسری است که قرار است دوباره مطرح شود، طرحی که ما برای به نتیجه رسیدنش تلاش بسیار زیادی کردیم. دو طرح دیگر هم هست، یکی مربوط به فعالیت زنان قاضی است. تا کنون قضات زن در دادگاههای خانواده حضور داشتند اما نقش آنها مشورتی بود و قاضی اصلی میتوانست نظر آنها را رد کند. طرحی که در دست بررسی است میخواهد که در صورت رد شدن نظر قاضی زن، دلایل این کار از سوی قاضی اصلی اعلام شود. این گامی است برای اینکه حضور زنان در دادگاهها پررنگتر شود و نقش آنها موثرتر. علاوه بر اینها که گفتم در این مدت نزدیک به هفت هشت ماهی که خانم اولاد قباد آمدهاند، یکی دو طرح دیگر هم مطرح شده است و اغلب اعضای فراکسیون زنان آنها را امضا کردهاند. الان هم منتظر هستیم که بحث تبعیض مثبت در اعمال سهمیه زنان در ورود به مجلس به چه نتیجهای میرسد. میدانید که ما در این زمینه تلاش زیادی کردیم البته ساختار مردسالارانه مجلس اجازه نداد که ما بتوانیم چنان که باید این موضوع را به نتیجه برسانیم و برای زنان سهمیه قائل شویم اما به نظر من این چیزی از تلاشهای ما کم نمیکند. ما سعی کردیم که این موضوع را در طرح استانی شدن انتخابات بگنجانیم که البته به نظر میرسد که کل آن طرح هوا شده است. الان یک طرح دیگر هم در همین زمینه وجود دارد که به نظر خود من قابلیت اجرا ندارد چون ما در صورتی میتوانستیم برای زنان سهمیه قائل شویم که انتخابات استانی میشد، در سطح شهرستانها این کار شدنی نیست چون مثلا شهرستانی که یک نماینده دارد چطور میتواند مشمول اعمال سهمیه زنان در بین نامزدها شود؟
اگر بخواهید فعالیت فراکسیون زنان در این مجلس را با دورههای قبل مجلس که ما حتی شاهد اعلام نظرات ضد زن از سوی اعضای فراکسیون زنان آنها بودیم، مقایسه کنید، به چه نکاتی اشاره میکنید؟
برای جواب به این سوال اول باید یک موضوع دیگر را در نظر داشته باشیم آن هم اینکه مجلس هم جزئی از ساختار کلان تبعیضآلود کشور ما است. وقتی ساختار کلان آلوده به تبعیض جنسیتی باشد طبیعی است که در مجلس هم آنچه به جایی نرسد فریاد است اما به هر حال ما فریادها را زدیم و تلاشها را کردیم. فرقی که ما با مجالس قبلی داشتیم این بود که حداقل تلاش کردیم خواستههای زنان و صدای آنها را به گوش اصحاب قدرت برسانیم. من در تمام نطقهایم همواره موضوع زنان را لحاظ کردهام. موضوعی که یکی از اصلیترین دغدغههای من است و در کنار سایر مسائل در مورد آن به صورت ویژه احساس مسئولیت میکنم. من در آخرین نطقم اعلام کردم که به تحقیر زنان پایان دهید چون معتقدم سیستم به نوعی رفتار میکند که تحقیر زنان اتفاق میافتد و برای پایان دادن به این وضعیت قانون ما باید تغییر کند اما شما میدانید که این فقط یک فریاد است. دیدهاید که برای ابتداییترین مسائل مانند اینکه نگذاریم بچه کوچک ازدواج کند، چقدر مقاومت به وجود آمد و از همه جا علیه ما بسیج شدند. همین موضوع ورزشگاهها را دیدید که چقدر در مقابل ما ایستادگی کردند و تلاش به خرج دادند تا ما نتوانیم حرفمان را بزنیم یا کاری کنیم، همین بسیج همگانی علیه ما در مورد یک اظهار نظر ساده من درباره چادر هم دیدید که چه شری درست کردند. وقتی گشت ارشاد آن خانم را کتک زد من به وزیر کشور تذکر دادم اما بلافاصله ناجا از من به مجلس شکایت کرد. نمایندهای که وظیفهاش دفاع از حقوق شهروندان است برای انجام وظیفهاش تحت فشار قرار گرفت. بنابراین من فکر میکنم اگر قرار است در این زمینه اتفاق خوبی بیفتد باید همه کسانی که به این تبعیض اعتراض دارند از اهالی رسانه گرفته تا اصحاب قدرت و مردم عادی بسیج شوند تا این ساختار تبعیض آمیز و رویکرد غلط تغییر کند.
مردان مجلس دهم در طول این سه سال که از فعالیت فراکسیون زنان مجلس میگذرد، با اعضای فراکسیون زنان همراهی بیشتری نسبت به مجالس قبل نداشتند؟ با توجه به اینکه طیف اصلاحطلب مجلس هم نسبت به گذشته در این مجلس پررنگتر است.
همراهیهایی وجود داشته اما نه آنقدر که بتوانیم بگوییم آنها واقعا با ما همراه بودند. در مورد همراهی نمایندگان مرد با اعضای فراکسیون زنان یکی از موضوعات اخیر همین بحث سهمیه یک ششمی زنان در فهرستهای انتخاباتی ورود به مجلس بود که دیدیم چطور مردان قاطعانه در مقابل آن ایستادند یا در مورد اینکه زنان را در هیئت رئیسه داشته باشیم همین مقاومت همواره بوده است. در این سه سال گذشته هر بار در این راستا کاری کردیم به در بسته خوردیم. بارها کوتاه آمدیم و سعی کردیم به روش آنها این موضوع را پی بگیریم اما بینتیجه بود. سال اول خانم مافی را به عنوان کارپرداز و جلودار زاده را که تجربه داشتند به عنوان دبیر معرفی کردیم که هیچ کدام رای نیاوردند. سال دوم خانم اولاد قباد را به عنوان یک نامزد داشتیم که تفاهم فراکسیونی در مورد او صورت گرفته بود، یعنی سه فراکسیون مجموعا بر سر حضور او تفاهم داشتند اما باز هم رای نیاورد. سال سوم باز چند خانم بودیم اما باز هم هیچ کس رای نیاورد. من برای کارپردازی نامزد شده بودم چون دبیری را دوست نداشتم و میخواستم در حوزههای نظارتی فعال باشم اما دیدم که نماینده این جایگاه را یک جایگاه مردانه میدانند و حضور یک زن را در آن قبول نمی کنند. امسال هم که دیدید باز هم یک زن به هیئت رئیسه راه پیدا نکرد. در این مواقع میتوان دید که مردان چقدر با زنان همراه هستند و مهمتر از آن، چقدر زنان را باور دارند. در بحث کودک همسری هم که از دیگر عرصههای مهم فعالیت فراکسیون بود اگرچه مجلس به فوریت آن رای داد اما کمیسیون قضایی با آن موافقت نکرد.
در این زمینه باید به دو فاکتور ساختار قدرت و سابقه پدرسالارانه جامعه ما توجه کرد، دو عاملی که همدیگر را تقویت میکنند و باعث میشوند که زنان واقعا عقب بمانند. از طرفی چون موقعیتهایی که برای زنان فراهم میشود به سختی به دست میآید و به نوعی یک منبع کمیاب تلقی میشود، خود زنان هم در موارد زیادی برای رسیدن یک زن به آن، با هم همدلی و همراهی نمیکنند.
در نهایت باز هم تاکید میکنم که میتوان گفت که همراهیهایی وجود داشته اما نه چنان که باید و شاید. با این وجود زنان مجلس برای به دست آوردن جایگاه خودشان تلاشهای زیادی کردهاند مثلا در ICU یا همان اتحادیه بین مجالس از بین ۱۵ نماینده ایران ۴ نفر زن هستند یا در ATA دو زن حضور دارند. حضور شش زن از بین ۱۶-۱۷ زن مجلس در چنین جایگاههایی دستاورد کمی نیست. همچنین حضور اغلب آنها در شوراهای مختلف نظارتی هم به همین شکل است. در این بین دیدگاههای سیاسی هم مهم است مثلا طبیعی است که وقتی روی کسی مانند من حساسیت فکری وجود دارد فارغ از جنسیتش اصلا به او رای ندهند و همکاری که از آنها معتدلتر است رای بیاورد.