تارنمای پولیتیکو گزارش داد: «دونالد ترامپ» رئیس جمهوری آمریکا از حادثه دهه 80 میلادی برای جلوگیری از بروز درگیری فاجعه بار در منطقه عبرت بگیرد.
این تارنمای آمریکایی در گزارش روز گذشته (سه شنبه) خود به قلم «استیون سیمون» مدیر ارشد شورای امنیت ملی آمریکا در امور مبارزه با تروریسم و خاورمیانه و شمال آفریقا در دولت های «بیل کلینتون» و «باراک اوباما» روسای جمهور سابق آمریکا نوشت:
بحران کنونی در منطقه خلیج فارس سبب شده این بحران با حادثه سال ۱۹۶۴ در خلیج تونکین مقایسه شود.
ناظران می گویند درست همان طوری که حمله ادعایی ویتنامی ها به ناو آمریکایی «یو اس اس مادوکس» به بهانه ای برای آمریکا برای آغاز جنگ ویتنام تبدیل شد، حمله به تانکرها در تنگه هرمز می تواند آمریکا را گرفتار رویارویی و جنگ با ایران کند.
اما مقایسه بحران کنونی با آنچه که در خلیج فارس در اواخر دهه ۸۰ میلادی رخ داد، بهتر است.
این رسانه با اشاره به رویارویی دریایی ایران و آمریکا در سال ۱۹۸۸ نوشت: «تام کاتن» سناتور جمهوریخواه آمریکایی در مصاحبه با برنامه «فیس د نیشن» رویارویی سال ۱۹۸۸ را به عنوان توجیهی برای اقدام دولت «دونالد ترامپ» رئیس جمهوری آمریکا برای حمله به جمهوری اسلامی ایران مطرح کرد. اما مقایسه اتفاقات کنونی با جنگ نفتکش ها (در روزهای پایانی جنگ ایران و عراق) توجیهی غلط است. آنچه که در حادثه این سال اهمیت دارد حفظ خویشتن داری و مدیریت دقیق عملیات نظامی از سوی شورای امنیت ملی آمریکا برای جلوگیری از خارج شدن اوضاع از کنترل بود.
نویسنده مدعی شد، واکنش دولت "رونالد ریگان" در این رویارویی محتاطانه بود و با وجود موضع مقابله جویانه علنی خود با ایران تلاش کرد از خطر تشدید وخامت اوضاع جلوگیری کند.
در ادامه این مطلب آمده است: ژنرال «فرانک مک کنزی» فرمانده ستاد مرکزی آمریکا تایید کرده که اختیارات عملیاتی زیادی در منطقه ای بسیار بی ثبات داشته است.
وی مه گذشته تایید کرد که به ناوگروه ضربت «یو اس اس آبراهام لینکلن» و بمب افکن های "بی ۵۲" با استفاده از اختیارات خود دستور داده به خلیج فارس اعزام شوند. با توجه به خطرات احتمالی، چنین اعزام هایی باید با هماهنگی شورای امنیت ملی آمریکا صورت می گرفت.
قیاس بین اوضاع کنونی و اتفاقات دهه ۸۰ میلادی روشن است. اما به دلایلی باید به این موضوع فکر کرد که دولت ترامپ تا چه اندازه از ریگان درس عبرت خواهد گرفت.
اکنون ما رئیس جمهور دیگری داریم که مواضع سختگیرانه ای دارد اما تمایلی به استفاده از نیروی نظامی ندارد. اما مشاوران او علاقه مند هستند که ریسک (خطر) کنند.
نویسنده با اشاره به سرپرستی موقت «پاتریک شانون» در وزارت دفاع خاطرنشان کرد: گذشته از این، آمریکا هنوز وزیر دفاع دائمی ندارد چه برسد به اینکه وزیر دفاعی داشته باشد که این اطمینان را ایجاد کند که فرماندهان نظامی اقدام خطرناکی را بکار نمی بندند. مک کنزی گفته که می خواهد قدرت بازدارندگی نظامی آمریکا را به نمایش بگذارد، بدون اینکه اقدام تحریک آمیزی را انجام دهد اما مشکل این است که هزینه هر گونه محاسبه غلط بسیار سنگین است.
نویسنده مدعی شد که مقایسه اتفاقات کنونی با جنگ نفتکش ها به عنوان الگویی برای آینده به دلیل دیگری غلط است.
در بین سالهای ۱۹۸۷ و ۱۹۸۸ ایران نمی توانست همزمان با جنگ عراق، وارد جنگ دیگری با آمریکا شود.
اما در سال ۲۰۱۹ با وجودی که ایران تحت فشار اقتصادی است اما درگیر جنگی فرسایشی نبوده و با توجه به پایبندی این کشور به توافق هسته ای سال ۲۰۱۵ حامیانی را در بین متحدان آمریکا دارد که خود آنها نیز هدف مضحکه واشنگتن گرفته اند.
ایران اکنون گزینه هایی را دارد که ۳۰ سال پیش از آنها محروم بود، از جمله توان قدرت موشک بالستیک و قابلیت های جنگ سایبری و نیروهای نیابتی در منطقه.
بنابراین بعید است این کشور از مواضع خود عقب نشینی کند.
نویسنده در پایان نوشت: اکنون سووال این است که آیا دولت کنونی آمریکا از ریگان الگو خواهد گرفت و اقدام به خویشتنداری و جلوگیری از تنش خواهد کرد یا با انتخاب های آگاهانه، محاسبات غلط یا سوء مدیریت جنگ جدیدی را به راه خواهد انداخت که پایان آن قابل پیش بینی نیست.