عصر روز سهشنبه ۲۹ خرداد ۵۸ به دعوت کمیته برگزارکننده مراسم سالروز درگذشت دکتر علی شریعتی، دهها هزار تن در زمین چمن دانشگاه تهران گرد آمدند و یاد این معلم شهید را گرامی داشتند. بیش از پنجاه گروه سیاسی نیز در حمایت از این مراسم پیام فرستادند.
به گزارش «انتخاب»، دوستداران دکتر شریعتی که سراسر زمین چمن دانشگاه را با حضور پرشور خود مفروش کرده بودند، آرام و قرار نداشتند و هر لحظه فضای دانشگاه را با شعارهایشان به لرزه درمیآوردند. آنها شعار میدادند: «اسلام پیروز است، ارتجاع نابود است»، «رحم به اهریمنان، ستم به مستضعفان»، «که هستند دشمنان دین ما، راست و فرصتطلب و چپنما»، «مزدور آمریکایی، جاسوس اسرائیلی، اعدام باید گردد»، «بازپرس انقلابی حامی انقلاب است»، «درود بر خمینی، سلام بر شریعتی»، «درود بر مصدق، سلام بر طالقانی» (آیندگان: ۳۰ خرداد ۶۰)
جلوی تریبونی که برای سخنرانان در نظر گرفته شده بود. جملهای از دکتر شریعتی بر روی پارچهای سفید همراه با تصاویر امام خمینی، آیتالله طالقانی، دکتر مصدق و دکتر شریعتی خودنمایی میکرد. یکی از شرکتکنندگان نیز پلاکاردی در دست داشت که روی آن نوشته شده بود: «مصدق و شریعتی زندهاند، مرگ بر پنج مفسدین: کارتر، سادات، بگین، ترهکی و البکر، درود بر کارگران صنعت نفت» (آیندگان: ۳۰ خرداد ۶۰)
پیام آیتالله طالقانی
پس از سخنان آغازین مراسم و خیرمقدم به شرکتکنندگان، پیام آیت الله طالقانی به مناسبت سالروز درگذشت دکتر شریعتی توسط استاد محمدمهدی جعفری برای حاضران قرائت شد. در بخشهایی از این پیام آمده بود: «... دکتر شریعتی درخت مبارک زیتون و شمعی بود برافروخته که با زیر پا گذاشتن شهرهای عشق شرق و غرب، در خم هیچ کوچهای نماند، در پرتو هدایت قرآن پا بر سر شرق و غرب گذاشت و از همگان گذشت و سرانجام پربار و بیامان و درنگنشناس مقصد جوانان سرگردان در میان راهها و کورهراهها و بنبستها را روشن ساخت... او با شناختی عمیق که از اسلام و آگاهی عینی که از عقبماندگیهای ملل مسلمان داشت و با درک این واقعیت که ضعف و عقبماندگیها بر اثر مسخ تعالیم اسلام است نه از اسلام راستین و اصیل موثرترین راه را در بازگشت به خویشتن خویش دید و خودباختگان و از خودبیگانه شدگان را به خود آورد تا آنان که در برابر سحر و افسونهای افوسنگران غرب تعادل از دست داده، برق و جلای زندگی مصرفی چشمشان راخیره کرده، مجذوب عناوین فریبای دموکراسی و لیبرالیسم شده بودند، به گنجینههای پوشیده در زیر اغراض، یعنی مایههای خودی و قرآنی، بازگردند...» (آیندگان: ۳۰ خرداد ۶۰)
پیام مهندس بازرگان
در ادامه احمد صدر حاج سیدجوادی، وزیر کشور، پشت تریبون قرار گرفت و از طرف خود و اعضای دولت موقت جمهوری اسلامی شهادت شهید دکتر علی شریعتی را به پدر و خانوادهاش تسلیت گفت و اظهار داشت که چون مهندس بازرگان به دلیل گرفتاریهای زیاد نتوانسته است در این مراسم حضور یابد پیامی فرستاده است که توسط او خوانده میشود.
در پیام مهندس بازرگان چنین آمده بود: «... افکار شریعتی با آن قلم سحرانگیز و لحن گیرا و تاثیر او مخصوصا در نسل جوان داخل و خارج کشور، در شرکتکنندگان انقلاب و در شهید شدگان زنده و حامل بوده و هست و الحق نقش بزرگی در انقلاب اسلامی ایران داشته است...» (آیندگان: ۳۰ خرداد ۶۰)
در پی قرائت پیام نخستوزیر شعری در ستایش از دکتر شریعتی خوانده شد، سپس آیتالله صدر بلاغی درباره مقام و شهادت دکتر شریعتی سخن گفت و نامهای را که شخصی خطاب به دکتر میناچی، وزیر ارشاد ملی، نوشته بود قرائت کرد، در این نامه به دستگیری فرزندان آیتالله طالقانی، اختلاف آقای مطهری و دکتر شریعتی و... اشاره شده بود.
دکتر علیاصغر حاج سید جوادی و حبیبالله پیمان نیز سخنانی در گرامیداشت یاد دکتر شریعتی ایراد کردند.
در پایان این مراسم استاد محمدتقی شریعتی، پدر دکتر شریعتی، از شرکتکنندگان در مراسم سپاسگزاری کرد و پیام پشتیبانی بیش از پنجاه گروه خوانده شد.
۲۹ خرداد سال ۱۳۵۶ به عنوان روز درگذشت دکتر علی شریعتی در انگلیس، ثبت شده؛ با وجود آنکه وصیت او دفن در حسینیه ارشاد بود، اما پیکرش همچنان به صورت امانت در سوریه دفن شده. اما چرا با گذشت ۴۲ سال، هنوز هم مرگ دکتر شریعتی مبهم باقی مانده؟