سانسور، همیشه یکی از عوامل اصلی بهوجود آمدن حواشی برای سریالها و برنامههای مختلف تلویزیونی است. اتفاقی که هفته گذشته، گریبان مستندسازی که اثری درباره زندگی احمد شاملو ساخته بود را هم گرفت.
تفتیش، ممیزی، قیچی، همگی واژههایی هستند که در کشور ما بهصورت متداول و از روی عادت از آن استفاده میشود. سانسور که در اصل یک واژه فرانسوی است، در فرهنگ معین چنین معنی شده است: «کنترل و بازرسی حاکمیت بر فعالیت سیاسی، اجتماعی و… خاصه فرهنگی.» اما در این میان، شاید هیچ نهاد و ارگانی بهاندازه نهادهای فرهنگی با این کلمه و سازوکار آن، آشنایی نداشته باشد. درواقع هنرمندان و اهالی فرهنگ همیشه بیشترین گلایه را از اعمال سانسور در آثارشان دارند.
سالیان سال است که نویسندگان و ناشران کتاب با این مشکل دست و پنجه نرم میکنند و سینماییها و تئاتریها عموماً سانسور را در متن نمایشنامه و فیلمنامهشان یا حین بازبینی تجربه کردهاند. اما سانسور شدن مستند، سریال یا برنامهای که قبل از پخش برای ناظران به نمایش درآمده و مورد تأیید آنان هم قرار گرفته و حتی در برخی مواقع برای یک بار از تلویزیون بهطور کامل پخش شده، عجیب است، اما این اتفاق بهکرات افتاده است.
قدیسی که سلاخی و قلع و قمع شد
شامگاه دوم مرداد بود که به مناسبت تولد احمد شاملو، شاعر معاصر، مستندی با عنوان «قدیس» درباره این هنرمند از شبکه سوم روی آنتن رفت. شاعری که رسانه ملی روی خوش و نظر مثبتی به او نداشت و طی سالهای گذشته بسیار محدود به آن پرداخته یا اگر گذر کوتاهی هم داشته، تنها به خواندن دو بیت از آثارش بسنده کرده است. اما ماجرا از آنجا آغاز شد که هنوز زمان زیادی از پخش این مستند نگذشته بود که کارگردانش با انتشار متنی اینگونه واکنش نشان داد: من -حسین لامعی، تهیهکننده و کارگردان مستند «قِدّیس» - این متن را از سر خشم مینویسم. امشب (دوم مرداد ۱۳۹۸)، مستند «قِدّیس»، در شرایطی از شبکه ۳ سیما پخش شد که هیچگونه شباهت با مستندی که من ساختهام نداشت. «قِدّیس» بنده، ۷۳ دقیقه بود، اما مستندِ پخش شده، ۵۰ دقیقه است! حدود ۲۳ دقیقهاش را سانسور که نه، سلاخی کردهاند. قلع و قمع کردهاند. نابود کردهاند.» این کارگردان در ادامه اضافه میکند: «تنها تکههای مورد پسندشان در کار مانده. تنها تکههای مغشوش و بیربط و بیمعنا در کار مانده. حتی گرافیک کار را عوض کردند! حتی تصاویر مستند را حذف کردند! حتی عکسها را تغییر دادند!»
البته بسیاری از کسانی که «قِدّیس» را بهطور کامل دیدهاند، عقیده دارند این اثر که با حمایت حوزه هنری ساخته شده، علیه و در نقد شاملو است و کارگردان با این اعتراض فرار به جلو کرده و خواسته از زیر بار فشار مخاطبان و دوستداران شاملو رها شود. اما در هر صورت، ۲۳ دقیقه سانسور برای یک مستند اگر صحت داشته باشد، اتفاق ناگواری است و هر کسی را ناراحت میکند.
سانسور سریالهای مذهبی
«مختارنامه» از آن دست سریالهایی است که تا به حال چندین و چند بار از تلویزیون پخش شدهT تا حدی که سال گذشته داوود میرباقری، کارگردان این اثر به این همه تکرار معترض شد. اما نکته جالب و قابل بحث این است که این سریال مذهبی هم دستخوش سانسورهایی شد. در برخی از قسمتهای این مجموعه چهره حضرت عباس (ع) دیده میشد. البته این بخش به ۱۷ تا ۱۸ دقیقه ختم میشد که سازمان صداوسیما در همان پخش اول، این ۱۸ دقیقه را سانسور کرد. این در حالی است که قبل از فیلمبرداری چنین سکانسهایی، با کارشناسان مذهبی مشورت شده بود. اما جالبتر آن که در سکانسهای مختلف، سرهای بریده عبیداللهبنزیاد، شمر و عمرسعد در حالی که به بارگاه مختار ثقفی آورده شده بودند، در مرتبه اولی که این اثر پخش شد، نشان داده شد، اما در بازپخش مختارنامه در سال ۹۳ که از شبکه آی فیلم پخش شد، این صحنهها حذف شدند!
ممیزی؛ حتی برای سریال امام علی (ع)
سال گذشته بود که تهیهکننده سریال امام علی (ع) از سانسورهایی که به این مجموعه پرطرفدار و خاطرهساز اعمال شده بود، پرده برداشت. محمد بیکزاده با اشاره به اینکه ۳ الی ۴ قسمت این سریال، زیر تیغ سانسور قرار گرفت، عنوان کرد: قسمتهایی که در آن شخصیت ابوذر نمایش داده میشد، حذف شد. شاید دلیلش این بود که ابوذر نسبت به عدالت، آدم حساسی بود و اگر جایی بیعدالتی میدید، فریاد میکشید. به همین خاطر گمان کردند برای مردم ما بدآموزی دارد و دچار حذف شد. تنها ۲۲ قسمت از این سریال پخش شد.
البته سانسور سریال امام علی (ع) تنها به اینجا ختم نشد. با توجه به سیستم سلیقهای که در میان ناظران و عوامل صداوسیما قرار دارد، گفته میشود که هنگام بازپخش این سریال، حدود هفت سال گذشته در شبکه آیفیلم سکانسهایی حذف شدند. هنگامی که ابوسفیان در قبرستان بالای مزار حضرت حمزه به او اهانت میکند. همچنین دیالوگهای او با طلحه و زبیر و فحش دادن به یکدیگر، از حذفیات این مجموعه بودند.
«لاشهای لت و پار شده» اثر مهدی فخیمزاده
مهدی فخیمزاده هم از جمله کارگردانانی است که از این ممیزیها بینصیب نماند و مدتی پس از پخش سریال «فوقسری»اش با این لحن معترض شد: تلویزیون و نیروی انتظامی علیرغم اعمال نظارت طی ساخت و موافقت اولیه، این سریال را پس از ساخت بهشدت سانسور کردهاند. وی در فضای مجازی مجموعه پخش شدهاش را «لاشهای لت و پار شده» نامید.
نقی معمولی هم در امان نماند
این اتفاق که انگار به یک فرآیند عادی برای سازندگان فیلم و سریال تبدیل شده و در اکثر آثار هم دیده میشود، نقی معمولی را هم در امان نگذاشت. در «پایتخت ۵» یک سکانس را کاملاً حذف کردند؛ بهطوری که عوامل این سریال بعد از مدتی آن سکانس را بهطور کامل در فضای مجازی نمایش دادند.
یک چالش و لبخندی تلخ به صداوسیما
اما در یک اقدام جالب، شهریور سال گذشته بود که امیرمهدی ژوله، چالشی درباره سانسور در تلویزیون راه انداخت. خیلی از هنرمندان هم در این چالش شرکت کردند. موارد سانسور بعضا عجیب و گاهی هم خندهدار بودند. ژوله در پست اینستاگرامی خود چنین نوشت: در سریالهای تلویزیونی گریمورها موظفند گوش بازیگران زن را جوری زیر روسری بپوشانند که حتی حجم گوش هم مشخص نباشد.
یا مورد عجیب دیگری که مصطفی کیایی، کارگردان، مطرح کرد. او با انتشار عکسی در فضای مجازی عنوان کرد: حدود سال ۸۳ یه مستند کار کردم برای تلویزیون که توی یک پلان قرار بود در تالاب شادگان اهواز گاومیشها از آب بیان بیرون. دوربین رو از دو زاویه کاشتیم خروج گاومیشها رو از پشت و جلو اسلوموشن گرفتیم. خلاصه در نهایت کار آماده شد و قرار شد از تلویزیون پخش بشه که یه برگه اصلاحیه به من دادن و اولین مورد ممیزی درآوردن پلان خروج گاومیشها از آب اونم از زاویه پشت بود.
دلیل رو پرسیدم گفتن خروج گاومیش از آب اونم از پشت تحریک کننده است. البته از این خاطرات جذاب خیلی زیاد برای من و همکارام وجود داره.
تلویزیون تنها نماند
سانسور در همه جای دنیا وجود دارد، اما اینکه بر چه مبنا و تا چه اندازه منطقی، عادلانه و به دور از سلیقه شخصی باشد، مهم است. اعمال برخی از ممیزیها دلایل قابل قبولی دارد، اما شخصی بودن ویژگی سانسورهایی است که در این گزارش ذکر شد. اما کاش مدیران و ناظران صداوسیما با این حذفیات، انگیزه هنرمندان و سازندگان سریال و برنامههای تلویزیونی را نگیرند و این رسانه را تنهاتر از قبل نگذارند.