سرویس تاریخ «انتخاب»: در تیرماه 1332، دکتر مصدق، نخستوزیر وقت ایران، که از چندی قبل با برخی از نمایندگان مخالف خود در مجلس به چالش جدی خورده و فعالیت آنها را مانع کارش میدانست، از نمایندگان فراکسیون نهضت ملی خواست که به طور دستهجمعی از وکالت مجلس استعفا دهند، این درخواست با وجود مخالفت برخی از آنان، اما به خاطر احترامی که برای ایشان قائل بودند، به مورد اجرا درآمد و با این کار مجلس از اکثریت افتاد. دکتر معظمی، رئیس مجلس که خود عضو فراکسیون نهضت ملی و از هوادارن دکتر مصدق بود استعفا نداد، او از همه نمایندگان خواست که طی جلسهای علنی در صحن مجلس حاضر شده و طبق آییننامه داخلی مجلس مراحل استعفا را طی کنند، اما اعضای فراکسیون نهضت ملی باز هم به درخواست دکتر مصدق، به این دعوت لبیک نگفتند و در آن جلسه شرکت نکردند، دکتر معظمی نیز در همانجا طی سخنانی اعلام کرد که با غیبت این تعداد از نمایندگان دیگر امیدی به برگزاری جلسات علنی مجلس نمیرود.
از حد نصاب افتادن مجلس هفدهم که به این ترتیب منجر به توقف برپایی جلسات علنی شد، همان نتیجه دلخواه دکتر مصدق در پی استعفای دستهجمعی نمایندگان هوادارش بود. او در پی فراهم شدن این بستر ساعت 2 بعدازظهر دوشنبه پنجم مرداد، طی نطقی رادیویی بالاخره مردم ایران را از تصمیم خود مبنی بر برگزاری رفراندوم انحلال مجلس هفدهم آگاه کرد.
به گزارش «انتخاب»؛ متن کامل این نطق را که در روزنامههای کیهان و اطلاعات مورخ 5 مرداد 32 منتشر شد، در پی میخوانید:
هموطنان عزیز یک سال پیش هنگامی که اینجامی از مسافرت لاهه به خاک وطن عزیز مراجعت کردم و و همه در انتظار صدور رای دیوان بینالمللی دادگستری بودیم مشکلاتی در راه دولت به وجود آمد که خدمتگزار ناگزیر از کار کناره گرفت.
اما شما ملت رشید ایران که همواره با واقعبینی خاصی متوجه حقایق امور بودید نگذاشتید دشمنان نهضت ملی ایران به آرزوی خود برسند و نهالی را که پس از مرارتها و تلاشها و زحمتهای زیاد با خون دل مردم ایران آبیاری شده بود ریشهکن کنند. از این رو با یک قیام مردانه و با ایثار خون خود در روز تاریخی سیام تیر دست عمال اجنبی را از کار کوتاه کردید و ملل دنیا را از این قوت نفس و قدرت اراده دچار اعجاب و شگفتی ساختید در نتیجه این دولت بار دیگر با استظهار به حمایت و پشتیبانی بیدریغ شما زمام امور را به دست گرفت و با تاییدات خداوند متعال و به اتکای شما مردم فداکار توانست با وجود مشکلات فراوان مبارزات خود را با اجانب در راه تامین استقلال کشور ادامه دهد و به قدر امکان در انجام اصلاحات داخلی با وضع و اجرای لوایح قانونی سودمند قدمهایی بردارد.
در طی این مبارزه و اصلاحات که بنا بر اراده ملت دولت بدان دست برد البته منافع عدهای در خطر افتاد و مسلم بود که آنها حاضر نمیشدند به آسانی از مطامع خویش صرفنظر کنند و طبعا هرچه دامه اصلاحات توسعه مییافت بر عده ناراضی که این بار بر خلاف گذشته نمیتوانستند با خدعه و تزویر خود را با وضع موجود تطبیق دهند افزوده میشد و بیگانگان نیز که از هر فرصتی استفاده میکنند با تحریک و تقویت این عده و هماهنگ ساختن فعالیتهای آنا میکوشیدند تا هر روز مشکلات تازهای ایجاد کرده و سرانجام دولت را [به] زانو درآورند.
حوادث غمانگیز نهم اسفند و توطئه قتل فجیع سرلشکر افشارطوس و تحریک برای ایجاد بلوا و آشوب در بین عشایر و حملات زننده به خدمتگزاران مملکت و استفاده از تریبون مجلس شورای ملی برای حملات غرضآلود به دولت و تعطیل مشروطیت تا منحرف ساختن مجلس از ایفای وظیفه اصلی خود توسط اقلیت و بالاخره طرح نقشه سقوط دولت با بکار بردن دسایس، اوضاعی به وجود آورد که سد بزرگی در راه دولت ایجاد شود.
به طوری که قسمت اعظم وقت دولت مصروف آن میش که از این اخلالگریها و کارشکنیها جلوگیری کند و نگذارد عناصر ضدملی در کار خویش توفیق حاصل کنند و نهضت ملی ایران را سرنگون سازند.
آنچه در این ماجرا شایان توجه میباشد این است که حملات و اعتراضات مخالفین به تحریک اجانب همواره هنگامی رو به شدت مینهاد که ایران از لحاظ سیاست خارجی در موقعیت حساسی قرار گرفته بود چنانکه کارشکنی مخالفین که منجر به انقلاب تاریخی سیام تیر شد نیز هنگامی صورت گرفت که رای دیوان لاهه در شرف صدور بود.
بدیهی است تنها وقوع همین حوادث در چنین مواقع خاص کفایت مینمود که مردم بیدار و هشیار ایران از منشاء تحریک و منبع الهام مخالفین ادامه نهضت ملی ما به خوبی آگاه شوند.
در میان این مشکلات، دولت به اتکای ملت راه خود را با کمال استقامت ادامه میداد و چون از نعمت اعتماد مردم برخوردار بود از هیچ مشکلی هراس نداشت و در طی متجاوز از دو سال خدمتگزاری مراحل بسیاری از مبارزات ملت ایران را با حسن ختام به انجام رسانید اما این موفقیتها آسان به دست نیامد و در تمام مراحل ملت ایران در خارج و داخل با کارشکنیها و اخلالگریهای اجانب مواجه بوده است و اکنون هم که مراحل چندی از این مبارزه با موفقیت طی شده و امید میرود به زودی با قطع نفوذ اجانب و تامین استقلال واقعی مملکت آمال ملت ایران جامه عمل بپوشد. هنوز آن تحریکات و دسایس باقی است و بیگانگان که بر اثر اتحاد کلمه و اتفاق مردم مملکت، خود را با اینگونه شکست مواجه میبینند میکوشند تا این اتحاد و یگانگی را به اختلاف و نفاق مبدل سازند و مخالفین داخلی را که هریک به علتی علم مخالفت برداشتهاند به یکدیگر نزدیک نموده و به این طریق دولت را از میدان مبارزه به در و راه را برای تامین منافع دیرین خود بار دیگر هموار کنند.
هموطنان عزیز
چنانکه عرض شد هر قدمی که تاکنون برداشته شده بعد از مشیت الهی به واسطه اتحاد کلمه و پشتیبانی و حمایت عموم ملت ایران بوده است و هرکس ادها کند که در این کار سهمی و حقی بیش از دیگران داشته ادعایش باطل و بیاساس است. ما همه در این مبارزه با هم همکاری کردهایم و نتایجی هم به دست آمده بر اثر همین همکاری متقابل و صمیمانه بوده است.
امروز هم اگر بر اثر اغراض خصوصی عدهای منحرف شده باشند در صورتی که ملت ایران با منحرفشدگان همکاری نکند و آنان را از خود براند، اقدامات اجانب به جایی نخواهد رسید و دولت به هدایت ملت بیدغدغه خاطر راه خود را با کمال ثبات و استقامت ادامه خواهد داد.
در میان مخالفین امروز عده قلیلی هستند که در شروع این نهضت از همقدمان و همراهان بودهاند ولی به علتی که ترک ذکر آن اولاست اکنون ملت را در آخرین مراحل پیروزی رها ساخته و در تضعیف دولت و جلوگیری از پیشرفت آمال ملی حتی از مخالفین قدیم هم پیش افتادهاند.
اگر نهال نهضت ملی ایران که با خون پاک فرزندان برومند این کشور آبیاری شده کاملا به ثمر رسیده بود و یا در مبارزه دولت با اجانب و تامین سعادت و استقلال ملت اندک انحرافی حاصل شده بود اینگونه نفاقها و خصومتهای فردی و غرضورزیهای شخصی محملی داشت و متمکن بود مخالفت آنان را به طریقی موجه قلمداد نمود، ولی با وضع فعلی هیچ نمیتوان گفت این عده به کدام دلیل قابل قبول در این دقایق حساس خود را از سرنوشت ملت خویش جدا ساخته و علم مخالفت برافراشتهاند.
آیا مخالفین فعلی تصور نمیکنند در صورت ادامه این وضع ثمره فداکاریها و جانبازیهای چندین ساله ملت ایران که اکنون به آخرین مراحل خود نزدیک میشود به هدر رود و لعن و نفرین ابدی برای آنان در تاریخ ایران باقی بماند.
در مبارزهای که اکنون در پیش گرفتهایم دو راه بیشتر وجود ندارد: یا مقاومت و پایداری که پایان آن سعادت و استقلال واقعی و عظمت ملت ایران است، یا انقیاد و تسلیم که نتیجهاش ننگ و رسوایی ابدی و محرومیت از مزایای حکومت ملی و تحمل مفاسد و مظالم حکومتهای فردی و دیکتاتوری است.
هموطنان عزیز
اکنون بیگانگان با تمام قوا میکوشند که در صفوف متحد ملت ایران رخنه کنند متاسفانه در مجلس شورای ملی هم که حقا میبایست بزرگترین مرکز مبارزه با اینگونه افکار باشد کانونی برای پیشرفت مقاصد شوم آنها تشکیل شده است. در این مجلس گروهی از مخالفین و ایادی سیاست بیگانه یا بعضی از منحرفشدگان میکوشند که زمام امور را به دست دولتی بدهند که بتواند مطامع بیگانگان و منافع آنان را تامید کند و برای انجام این منظور تریبون مجلس را وسیله برای تبلیغات مضره خود قرار دادهاند.
با مشکلات فراوانی که در پیش است دولت نمیتواند این کارشکنیها و دسایس را تحمل کند و به این عده مجال دهد که با سرنوشت ملت ایران بازی کرده و مجلس شورای ملی را جولانگاه مقاصد شوم خود قرار داده و عرصه را بر اکثریت نمایندگان دلسوز و علاقهمند به مصالح کشور تنگ کنند. شاید در هیچ یک از ادوار قانونگذاری سابقه نداشته باشد که عدهای از نمایندگان مجلس تا این حد احترام این مرجع بزرگ را که کانون آروزها و آمال ملت است از بین ببرند. کسانی که برای حمله به دولت بیشتر اوقات از حربه (عدم نظم و امنیت) استفاده میکردند و به دولت اعتراض مینمودند خود آنها مرکز قانونگذاری را به صورت بینظمترینم و ناامنترین مراکز درآوردند و به جای اینکه دولت را در اجرای لوایح قانونی عامالمنفعه و سودمند یاری کنند هر روز به نحوی در کار دولت و مجلس شورای ملی کارشکنی میکنند.
عدهای از نمایندگان مخالف به جای اینکه وقت خود را صرف ارشاد و راهنمایی و انتقاد منطقی از دولت بکنند از مصونیت پارلمانی سوءاستفاده کرد
ه و تریبون مجلس را برای ارضای اغراض خصوصی و نقشههای ضدملی مورد استفاده قرار میدهند.
این آقایان برای آنکه مقاصد خود را جامه عمل پوشانده و به شدت به دولت بتازند موضوع مشکلات مملکت و فقر و بیچارگی مردم را بهانه و دستاویز میکنند و حال آنکه این مشکلات و فقر و بدبختی چیزی نبوده و نیست که در دو سال اخیر به وجود آمده باشد، بلکه اینها ثمرده صدوپنجاه سال تسلط اجنبی بر ایران بوده است. از اینها گذشته اگر در خلال یکی دو سال اخیر مشکلاتی از لحاظ مالی و بازرگانی به وجود آمده این موضوعی است که یک ملت وارد در مبارزه و پیکار باید آن را تحمل کند زیار هیچکس نیست نداند که ما متجاوز از دو سال است با یکی از مقتدرترین دول استعماری روی زمین وارد یک مبارزه سیاسی و اقتصادی شدید شدهایم و بدون شک در این پیکار حیاتی وضع حریف با همه کمکهایی که متحدینش به او میکنند از ما بدتر است و هنوز پس از هشت سال که از جنگ دوم جهانی میگذرد بسیاری از مواد خواربار در آن کشور جیرهبندی است و از لحاظ مالی و اقتصادی نیز به تصدیق مسئولین آن کشور در آستانه ورشکستگی قرار دارد. بنابراین در روزهای جنگ سربازانی که به خاطر مقاصد عالی و هدفهای ملی قدم در میدان مبارزه میگذارند باید انتظار ناملایمات و محرومیتهایی را هم داشته باشند و کسانی که تنها راحت و آسایش خود را میخواهند هیچگاه نباید قدم به میدان کارزار بگذارند.
ملتهایی که برای احقاق حقوق از دست رفته و در راه آزادی و استقلا خود وارد پیکار شدهاند سالها فداکاری و جانبازی و ازخودگذشتگی کردهاند تا به مقصود خود نائل شدهاند. ملت ایران نیز در طول تاریخ درخشان خود قرنها با دشمنان خود پیکار کرد و فداکاریها نمود و قربانیها داد تا دست اجانب را از خاک وطن کوتاه کرده مبارزهای را هم که ملت ایران دو سال است آغاز نموده، برای ریشهکن ساختن یک تسلط شوم صدوپنجاه ساله بیگانگان است که با همه سرسختی دشمن کینهتوز در عرض همین مدت کوتاه موفقیتهای بزرگی نصیب آن شده و انعکاس آن حتی در کشورهای مختلف گیتی موجب تحسین و تمجید ملل آزاد گردیده است.
در خلال 27 ماهی که عمر این دولت میگذرد، مخالفین نهضت ملی ایران که جز منافع خصوصی و اغراض شخصی منظوری ندارند، در همه جا بر علیه مصالح مملکت قیام کردهاند.
این مخالفتها طی ماههای اخیر از صفحات برخی جراید و اجتماعات تجاوز کرده و به مجلس شورای ملی نیز کشیده شده است به طوری که میتوان گفت مجلس در خلال ماههای اخیر به صورت هسته مرکزی و پایگاه اصلی این اخلالگریها درآمده است.
هدف مخالفین و منافقین علاوه بر اخلال در کار دولت این است که اصلات نهضت ملی ایران را لکهدار کنند و به دنیا اینطور بفهمانند که دیگر کسی طرفدار این نهضت بزرگ تاریخی نیست، ولی مردمی که موجد این رستاخیز عظیم هستند و با خون خود اوراق این نهضت مقدس را نگاشتهاند طی تظاهرات پرشور و پرهیجان خود نشان دادهاند که نهضت ملی ایران با حیات و موجودیت آنها بستگی دارد و دست هیچ نامحرمی نمیتواند نهضت تاریخی مردم ایران را لکهدار کند.
ملت ایران با قیامهای دلیرانه خود بارها عدم رضایت خویش را نسبت به اعمال و رفتار دشمنان نهضت ملی ایران و نمایندگان مخالفی که پا به روی مصالح ملت و مملکت میگذارند ابراز داشته است.
آن رادمردان و مجاهدینی که در صدر مشروطیت در راه آزادی و مشروطیت ایران نقد جان باختند و آن خونبهایی که از پیکر افراد فداکار و ازجانگذشته بر خاک وطن ریخته شد برای این بود که ملت ایران بتواند در سایه آزادی و قانون در خانه خود یعنی در وطن خویش با رفاه و آسایش و سربلندی و سرافرازی زندگی کند. آنها هیچگاه تصور نمیکردند که روزی عدهای در پناه قانون اساسی دست به هر بیقانونی بزنند و بنیان مشروطیت و قوانین مملکت را متزلزل سازند و در سایه مصونیت پارلمانی با سرنوشت کشور بازی کنند.
آنها هیچگاه باور نمیکردند که پس از مدت کوتاهی عدهای مجلس را به صورت سنگری علیه استقلال و حاکمیت ایران درآورند و راهی دنبال کنند که سرانجام آن اضمحلال مشروطیت و فنای آزادی باشد. به همین جهت وقتی دولت احساس کرد با این همه اخلالگریها و کارشکنیها نمیتواند وظایف خود را انجام دهد، مسئولیت بزرگی را که برعهده دارد همچنان به دوش بگیرد، تصمیم گرفت در این باره از ملت رشید ایران استمداد کند.
این نکته را جمعی از آقایان نمایندگان محترم نیز تشخیص داده و چون دیدند که با یک چنین اوضاع نامساعد ادامه خدمت مقدور نیست از مقام نمایندگی استعفا دادند.
هموطنان عزیز
امروز یک بار دیگر دولت ناچار شده است این حقایق را بیپرده با شما در میان بگذارد و در رفع مشکلات خویش از شما استمداد کند زیرا این رای و نظر شماست که باید حق و باطل را از هم جدا سازد و خوب و بد را از یکدیگر تشخیص دهد.
شما همه از جریان کار مجلس شورای ملی خوب باخبرید و هیچیک ازجزئیات آن از نظر شما پوشیده
و پنهان نیست. دولت ناچار است صریحا اعلام کند که با وضع کنونی مجلس امید هیچگونه موفقیتی در مبارزه ملت ایران نیست و ناچار است از شما مردم وطنپرست تقاضا کند عقیده خود را در ابقا یا انحلال آن صریحا اظهار کنید.
در مواردی که بین مجلس و افکار عمومی ملت اختلاف حاصل شود و مجلس به صورت یک دستگاه کارشکنی بر علیه دولت درآید مجلس منحل میشود و قضاوت امر را به عهده مردم محول مینمیاند. چنانچه افکار عمومی با نظ دولت تطبیق کند نمایندگان دیگری انتخاب و روانه مجلس شوند و به این ترتیب بین دولت و مجلس همکاری ایجاد شود و چرخ اداره مملکت از کار نیفتد. بنابراین تنها اراده قاطبه افراد ملت که دولت و مجلس به وجود آنان قائم است میتواند قضاوت قطعی در این باب بنماید و آن کسانی که ادعا میکنند ملت حق ندارد و نمیتواند در این باره اظهار عقیده کند سخت در اشتباهاند زیرا تنها ملت است که میتواند راحع به سرنوشت خود و سرنوشت مملکت اظهار عقیده کند.
پنجاه سال پیش ضرورت تاریخ ایجاب کرد که ملت ایران در راه «آزادی» و «مشروطیت» خود قیام نماید و با ایثار خون خویش به حق خود برسد و قانون اساسی را به وجو آورد. اکنون نیز در این لحظات حساس که کشور ما در آستانه مرگ و زندگی قرار دارد و دشمنان ایران علیه استقلال و آزادی ما بالاترین تلاش خود را به کار میبرند مصالح کشور ایجاب میکند که ملت ایران تصمیم خود را درباره نهضت ملی و وضع مجلس و دولت روشن کند.
این تنها ملت ایران یعنی به وجود آورنده قانون اساسی و مشروطیت و مجلس و دولت است که میتواند در این باره اظهار نظر کند لاغیر. قانونها، مجلسها، دولتها همه برای خاطر مردم به وجود آمدهاند نه مردم به خاطر آنها. وقتی مردم یکی از آنها را نخواستند میتوانند نظر خود را درباره آن ابراز کنند.
در کشورهای دموکراسی و مشروطه هیچ قانونی بالاتر از ارداه ملت نیست.
به همین جهت دولت در این لحظه حساس تاریخی مشکلی را که با آن مواجه شده با ملت در میان میگذارد و راجع به این مجلس از خود مردم سوال میشود که اگر با ادامه وضع کنونی مجلس تا سپری شدن دوره 17 تقنینیه موافقت دارند، دولت دیگری روی کار بیاید که بتواند با این مجلس همکاری کند و اگر با این دولت و نقشه و هدف آن موافقاند رای به انحلال آن بدهد تا مجلس دیگری تشکیل شود که بتواند در تامین آمال ملت با دولت همکاری کند.
طرز اجرای این منظور و استنباط از افکار عمومی در مورد انحلال یا ابقای دوره 17 مجلس شورای ملی و مقرراتی که برای اجرای آن پیشبینی شده بعدا به اطلاع هموطنان عزیز خواهد رسید تا با رعایت آن به ایفای وظایف ملی خود قیام فرمایند و یکبار دیگر ایمان و علاقهمندی خود را به اصول و هدف نهضت مقدس ملی به جهانیان ثابت کنند.
در خاتمه از درگاه خداوند متعال مسئلت دارم که همه را در راه خدمت به میهن توفیق پیشرفت عنایت و کرامت فرماید.
دوشنبه، دوازدهم مرداد ۱۳۳۲، رفراندوم انحلال مجلس که دکتر مصدق، نخستوزیر، ۷ روز پیش از آن اعلامش کرده بود در تهران و حومه به مورد اجرا گذاشته شد. در این رایگیری برخلاف همه انتخاباتها پیش و پس از آن حوزههای اخذ رای موافقان و مخالفان در نقاط جداگانه برپا (میدانهای سپه و راهآهن برای رایدهندگان موافق و میدانها بهارستان و محمدیه برای رایدهندگان مخالف انحلال مجلس) شد.