arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۴۹۳۹۸۲
تاریخ انتشار: ۵۲ : ۱۲ - ۱۵ مرداد ۱۳۹۸

شش دلیلی که باعث شد انصارالله در جنگ یمن حرف اول را بزند

موضع اخیر امارات درباره جنگ یمن و احتمال عقب‌نشینی کامل این کشور از ائتلاف عربی نشان می‌دهد که این ائتلاف در تحقق اهداف خود در یمن شکست خورده و انصارالله توانسته در این جنگ حرف اول را بزند.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

 

موضع اخیر امارات درباره جنگ یمن و احتمال عقب‌نشینی کامل این کشور از ائتلاف عربی نشان می‌دهد که این ائتلاف در تحقق اهداف خود در یمن شکست خورده و انصارالله توانسته در این جنگ حرف اول را بزند.

به گزارش ایسنا، عبدالباری عطوان، سردبیر روزنامه رأی الیوم در مقاله‌ای درباره عقب‌نشینی امارات از جنگ یمن از نظر نظامی نوشت: "زمانی که عبدالخالق عبدالله، مشاور سابق محمد بن زاید، ولیعهد ابوظبی می‌گوید که جنگ در یمن از نظر امارات به پایان رسیده و متوقف شدن رسمی آن باقی مانده، به این معناست که اعلام خروج نیروهای اماراتی با عنوان "استقرار مجدد" به ویژه از جبهه‌های درگیری در الحدیده استراتژیک بود و تاکتیکی نبود و نتیجه این بود که رهبری امارات به این نتیجه رسید که از نظر نظامی به هیچ دستاوردی نرسیده است و هیچ گزینه دیگری غیر از کاهش خسارت‌ها در سریع‌ترین زمان ممکن و اذعان به اشتباه ندارد.

عبدالملک الحوثی، رهبر انصارالله یمن زمانی که گفت دشمن هر روز در آشفتگی بیشتری به سر می‌برد و اعلام امارات برای کاهش نیروهایش یکی از دلایل این مساله است واقعیت را گفت.

عبدالخالق عبدالله در سلسله توییت‌های خود گفت که حضور امارات در ائتلاف عربی به پایان رسیده است. با این حال انور قرقاش، وزیر مشاور در امور خارجه امارات دو روز پیش اعلام کرد که استقرار مجدد نیروهای اماراتی در الحدیده با هماهنگی شریک سعودی صورت گرفته اما این اظهارات درست نبوده و در واقع تلاشی برای فریب دادن است.

از زمان سفر عبدالله بن زاید، وزیر خارجه امارات به مسکو، امارات به دنبال راه خروجی از باتلاقی است که در آن افتاده است و بهتر از روسیه برای گشودن کانال‌های ارتباطی دو طرفه نیافت: یکی با انصارالله و یکی با ایران.

هیئت امنیتی امارات که با عنوان "امضای یادداشت تفاهم" برای حمایت از مرزهای دو کشور به تهران رفت یک هیئت فنی نبود بلکه یک هیئت سیاسی با درجه‌های نظامی برای از بین بردن رکود میان دو طرف و مقدمه‌چینی برای دیدارهایی در سطوح عالیتر بود.

جنگ در یمن با هدف بازگشت "دولت مشروع" به صنعا و ایجاد نظام جدید یمنی که ابزاری در دست ریاض باشد شروع شد اما در اهداف خود شکست خورد و در نتیجه به سرعت رو به پایان است.

جنبش انصارالله در این بحران حرف اول را می‌زند و عربستان از جایگاه مهاجم به جایگاه مدافع رسیده است و در حمله موفق نشده و چهره‌اش به خاطر متهم شدن به جنایت جنگی خدشه‌دار شده است پس ما معتقد نیستیم که بعد از افزایش قدرت انصارالله و رسیدن موشک‌هایش به الدمام و فلج کردن ناوگان هوایی در فرودگاه‌های اصلی در جنوب عربستان بتواند در دفاع از خود موفق شود.

رسیدن موشک‌های انصارالله به شهر الدمام، مقر شرکت آرامکو و مرکز اصلی صنعت نفت عربستان به این معناست که این صنعت که رکن اصلی و مهم‌تر اقتصاد عربستان است ناامن شده و هفت میلیون بشکه نفت که مجموع صادرات نفت عربستان هستند در معرض تهدید قرار گرفته‌اند.

رهبری امارات این حقایق را درک می‌کند برای همین تصمیم گرفت که از جنگ یمن و ائتلاف عربستان عقب‌نشینی کند.

حوثی‌هایی که از سوی دشمنانشان به عقب‌ماندگان و ساکنان غارها در صعده توصیف می‌شدند زیرکی سیاسی بی‌سابقه‌ای از خود نشان دادند زمانی که از هرگونه حمله به امارات خودداری کردند و تمامی حملات موشکی و پهپادهایشان بر عمق عربستان متمرکز شد. این زیرکی در ایجاد شکاف بین دو هم‌پیمان عربستانی و اماراتی موفق شد.

یک جمله از عبدالملک الحوثی، رهبر انصارالله یمن درباره نصیحت به اماراتی‌ها دلایل واقعی بازنگری‌های امارات در جنگ یمن را خلاصه می‌کند و آن این بود: نصیحت من به امارات این است که کلمه عقب‌نشینی را با استقرار مجدد نیرو تغییر دهد و این عقب‌نشینی جدی و صادقانه باشد زیرا این مساله در سطح اقتصادی و تمامی سطوح دیگر به نفعش است.

سطح اقتصادی به این معناست که عقب‌نشینی جدی، از اقتصاد امارات در برابر موشک‌های حوثی‌ها حمایت خواهد کرد. ما باید فرود این موشک‌ها بر آسمان‌خراش‌ها و فرودگاه‌ها در دوبی و ابوظبی و نتایج فاجعه‌باری را که به دنبال آن به وجود خواهند آمد از جمله فرار سرمایه‌گذاران و تجار متصور شویم.

انصارالله به چندین دلیل که از ذهن دشمنانشان دور مانده چه در داخل یمن و چه در کشورهای متجاوز قدرتمند هستند:

اول، آن‌ها قدرت این را دارند که بدون تردید پاسخ بدهند.

دوم، آن‌ها از خاک و کرامت و آبرویشان دفاع می‌کنند.

سوم، آن‌ها از سوی اعراب یا کشورهای نفت خیز حمایت نمی‌شوند. هیچ کشور یا جنبشی از آن‌ها حمایت نکرد وگرنه شکستشان حتمی بود.

چهارم، حمایت از فلسطین و محور مقاومت در زمانی که بسیاری از اعراب به سمت عادی‌سازی روابط با دشمن گام برمی‌دارند.

پنجم، اداره هوشمند بحران یمن و پیروزی از سیاست خویشتن‌داری و کظم غیظ و انتخاب بانک اهدافی که شامل بیش از ۴۰۰ هدف است.

ششم، دروغ‌نگفتن.

این مقاله را با یک پیش‌بینی به پایان می‌بریم که شاید غافلگیرکننده و موجب تمسخر بسیاری باشد و آن این است که ما بعید نمی‌دانیم که هدف بعدی موشک‌های انصارالله بندر ایلات یا ام الرشراش فلسطین اشغالی باشد. کسی که موشک‌های بالداری در اختیار دارد که با دقت به اهداف خود در ریاض و الدمام برخورد می‌کند هرگز در حمله به این بندر اسرائیلی و ایجاد رعب و وحشت در میان شهرک‌نشینان تردید نخواهد کرد.

شاید برخی این را بگویند که ارتش رژیم صهیونیستی با حمله به صنعا و صعده و دیگر شهرها به این حمله پاسخ بدهد و این بعید نیست اما این حمله نتایج عکس خواهد داشت و هیچ‌گونه مساله جدیدی را محقق نخواهد کرد. جنگنده‌های ائتلاف عربستان و امارات که در طول پنج سال گذشته یمن را بمباران می‌کردند اهداف جدیدی باقی نمانده که آن را بمباران کنند و در به زانو درآوردن یمنی‌ها موفق نشده‌اند.

حمله حوثی‌ها به عمق فلسطین و پاسخ اسرائیل به آن انصارالله را به قهرمانانی تبدیل خواهد کرد که یک قدرت منطقه‌ای بزرگ را رهبری می‌کنند که صدها میلیون از اعراب و مسلمانان در اطراف آن هستند.

نظرات بینندگان