پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : پس از انتشار خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی، «انتخاب» قصد دارد این بار بخش های گزیده ای از خاطرات دیگر شخصیت های مهم و تاثیرگذار کشور را روزانه، مرور و منتشر کند
به گزارش انتخاب، در خاطرات اعتماد السلطنه آمده است:
خبر شدیم که شاه سوار نمیشود. به درخانه [دربار] رفتم [...] ناهار صرف فرمودند. قدری کاغذ، ژغرافیا [جغرافیا] و روزنامه زیاد خوانده شد. ملیجک ثانی که پسر کوچک ملیجک است نزد عمه خود امین اقدس [سوگلی ناصرالدینشاه] است، خواجه بیرون آورد. این طفل خیلی طرف عشق شاه است. امروز از اتفاقات برات مواجب عمله خلوت را به نظر شاه رساندند که حواله و صحه بگذارند. از مبلغ گزاف او تعجب فرمودند که هشتاد هزار [و] کسری مواجب میدهند! بعد به جزء ملاحظه فرمودند. مواجب امینحضور را دادند که قریب به شش هزار تومان است. خیلی متعجب شدند. میرزا احمد خان - پسر علاءالدوله که جوان بسیار بدذات و بیباکی است چراکه نسبتا به علاءالدوله میرسد و حسبا به عضدالملک و تربیت او را پادشان فرمودند بیادب، جسور، فضول و مفتن است - دو سه مرتبه تکرار کرد: «من پانصد تومان مواجب دارم، فلان فلان دو سه چهار هزار تومان!» یعنی من که پسر علاءالدوله امیرنظام فرمانفرمای آذربایجان و قاتل حمزه آقا هستم کم مواجب دارم، چرا باید امینحضور که چهل سال است خدمت کرده شش هزار تومان داشته باشد. حسین خان چرتی جواب داد: «اگرچه تو پانصدر تومان مواجب داری، اما سه هزار سوار ابوابجمعی [وصولی بابت حقوق کارکنان] تو است. در سال از هر یک یک تومان بخوری سه هزار تومان میشود.» شاه با سوءظن، اگرچه به حسب ظاهر طرف میرزا احمد خان را گرفت اما در باطن مطلب معلومشان شد، برات را صحه گذاشته رد کردند. هر سال در موقع صحه برات این دلسردی را به نزدیکان خود میدهد.