روزنامه خراسان نوشت: در حالی که صدها بازیگر هستند که مدتهاست در سریالهای تلویزیون دیده نشدهاند، شش چهره حاضر، همزمان دو سریال روی آنتن دارند؛ با گریم مشابه و گاهی ویژگیهای مشابه دو کاراکتر.
اگرچه آنها اغلب نقشهای فرعی بازی کردهاند و به اندازه بازیگران اصلی، حضور دایمی در قاب تصویر ندارند، اما به هر حال همزمانی حضورشان برای مخاطب دلپذیر نیست. مخاطب نهتنها از دیدن چهرههای تکراری خسته میشود، بلکه حتی گاهی او را به اشتباه میاندازد و پیگیری سریالها برایش سخت میشود.
وحید نفر، بوی باران و سلام آقای مدیر
وحید نفر بیشتر به عنوان بازیگر تئاتر شناخته میشود و سابقه چندانی در تلویزیون ندارد. او در سریال «بوی باران» در نقش «داوود» باجناق «شهاب» بازی کرده که در قسمتهای گذشته حضور پررنگی داشت و اکنون حضورش کمرنگ شده. او خلافکار است و در ماجرای کشته شدن صوری «فرشته» دخیل بوده. شخصیت او در «سلام آقای مدیر»، کاملاً متفاوت است و در نقش پدر «احمدرضا» (سهند جاهدی) جلوی دوربین رفته. معمار است و در یکی دو قسمت اخیر، در پی رفعورجوع کردن ماجراهای حول فرزندش است.
او با همان سبیل و همان شمایل «بوی باران» در «سلام آقای مدیر» ظاهر شده و فقط لباسهای شیک و تروتمیز میپوشد. نحوه صحبت کردن او هم تفاوت چندانی با «داوود» ندارد.
سهند جاهدی آچمز و سلام آقای مدیر
سهند جاهدی بازیگر جوان تلویزیون در «آچمز» در نقشی تقریبا مهم ظاهر شده. «متین» پسر مهندس «گلکار» که با همکاری «فرزاد» (امیرحسین رستمی) سعی میکند «مصیب» را به جای پدرش جا بزند و از این راه، به درآمد برسد. برای کلاهبرداری کمی بیدستوپاست و بخشی از بار کمدی داستان را به دوش دارد. او در «سلام آقای مدیر»، در نقش «احمدرضا» یکی از دانشآموزان مدرسه بازی کرده. در قسمتهای اخیر و ماجرای مصرف مواد مخدر به همراه دوستانش، کاراکتر «احمدرضا» بیشتر از قسمتهای قبل در مرکز توجه قرار گرفت. چهرهپردازیاش هیچ تفاوتی با «متین» در «آچمز» ندارد و برخلاف همکلاسیهایش، به نوجوانان دبیرستانی نمیخورد.
احسان امانی آچمز و بوی باران
احسان امانی در سریال «بوی باران» در نقش «مهندس جاوید» ظاهر شده است؛ سرمایهدار فاسد و خلافکاری که چمدانی حاوی سه میلیون دلار پولش گم شده و برای به دست آوردن آن، «شهاب» و «آرمان» را به شدت تحت فشار گذاشته بود. او در قسمتهای اخیر از دخترش رودست خورده و به زندان افتاده است. تفاوت گریم که هیچی، حتی شخصیتی که او در «آچمز» بازی میکند، تقریباً مشابه «بوی باران» است.
امانی در «آچمز» نقش «زرین» را دارد، این بار هم سرمایهدار فاسدی است که سعی میکند از طریق رابطه و رشوه، به صورت غیرقانونی مجوز ساخت هتلی را بگیرد؛ یک هتل بسیار بزرگ که برای اکوسیستم منطقهای که در آن احداث میشود، نامناسب است.
مهرداد ضیایی آچمز و بوی باران
مهرداد ضیایی این شبها دو سریال دارد و از قضا نقش او در هر دو، پررنگ است. در «آچمز» نقش معاون «مهندس گلکار» را بازی میکند. شخصیتی جدی که قرار نیست از مخاطب خنده بگیرد. او در «بوی باران» هم نقش بازپرس همه پروندههای سریال(!) را ایفا کرده است. این جا هم نقش او کاملاً جدی است ولی پاسکاری او و دستیارش، گاهی وجه طنزآمیز دارد.
مهرداد ضیایی مدتهاست ریش بلندی دارد و در هر اثری که حضور دارد، با همین ظاهر، بازی میکند! او در هر دو سریال، در نقش مأمور دولتی ظاهر شده؛ یکی بازپرس و دیگری معاون یک اداره. نقشهایی که نیاز به تیپ رسمی دارد و همهچیز بیش از پیش مشابه میشود.
مهوش صبرکن آچمز و بوی باران
مهوش صبرکن بازیگر باسابقه تلویزیون و تئاتر نیز این شبها دو سریال روی آنتن دارد. او در «بوی باران» نقش «منیژه» مادر «ترانه» (نرگس محمدی) و «پیمان» (مهدی سلوکی) را ایفا میکند. تیپ آشنای مادر خانهدار سریالهای تلویزیونی؛ مادری که همیشه نگران فرزندان جوانش است و در برابر کلهشقیهای آنها، کاری از دستش برنمیآید.
او در سریال «آچمز» در شخصیتی متفاوت ظاهر شده؛ مادرزن مهندس «گلکار» (هومن برقنورد) که این جا شوخوشنگ، پولدار و امروزی است. با وجودی که تفاوت بین شخصیتپردازی آنها واضح است، اما او هم با گریم مشابه در هر دو سریال ظاهر شده است.
سیما خضرآبادی بوی باران و سلام آقای مدیر
سیما خضرآبادی از نقشهای فرعی هر دو سریال است. او در «سلام آقای مدیر» در نقش «لیلا» بازی کرده که هم دوست خواهر «امیرعلی» مدیر مدرسه (روزبه حصاری) است و هم در کتاب فروشی نزد او کار میکند. در ظاهر چنین به نظر میرسد یک رابطه عاطفی بین او و «امیرعلی» در قسمتهای آینده در راه خواهد بود که داستانک فرعی سریال را تشکیل خواهد داد. او در «بوی باران» هم نقش یک دختر دمبخت را دارد که البته یک بار فریب «شهاب» را خورده و حالا اصرار دارد که او گناهکار است. اگرچه محدودیتهای تلویزیون، اجازه گریم چندانی به بازیگران زن نمیدهد، اما ظاهر او نیز در دو سریال، کاملاً شبیه هم است.