خط قرمزها و حریمهای خصوصی بین زن و شوهر، موضوعی بسیار پیچیده و حساس است. بعد از تشکیل خانواده و وارد شدن در زندگی مشترک، همه ما از یک طرف خواهان آزادیهای فردی و حریم خصوصی قبلی خود هستیم.
از طرفی درگیر موضوع صمیمیت و شراکت در زندگی مشترکیم و از سویی دیگر باید در این زندگی دونفره، سعی در به دست آوردن اعتماد و تعهد و وفاداری باشیم.
برای مشخص کردن مرزها و حریم خصوصی باید موضوعات فوق برای هر دو نفر واضح و روشن باشند، و حتما به یک تفاهم و اتفاق نظر کلی رسیده باشند که در زندگی خود تا چه حد حریم خصوصی میخواهند و چه مواقعی ترجیح میدهند تنها باشند و مواردی از این قبیل.
صمیمیت، کلید عشق و اعتماد
یکی از اجزاء اصلی عشق واقعی و ازدواج خوب، «صمیمیت» است و هرچه صمیمیت بین زوجین بیشتر باشد، درجه عشق آنها نیز بیشتر خواهد بود. اولین قدم برای به دست آوردن صمیمیت واقعی، این است که زوجها با هم صداقت داشته باشند. یعنی احساسات و افکار خود را با یکدیگر در میان بگذارند.
هر چه میزان رازها و افکار بیان نشدنی در بین زوجها کمتر باشد، صمیمیت آنها نیز افزایش خواهد یافت. در واقع این نشان میدهد که زن و شوهر آنقدر با هم راحت هستند که هیچ حرف مگویی بینشان وجود ندارد.
اما به هرحال هر چقدر هم زوجین با هم صمیمی باشند، در یک سری از مسائل نیاز به آزادیهای شخصی خود دارند. مثلا گاهی اوقات هر کسی نیاز دارد با خودش خلوت کند و کمی از جمع و صحبت کردن فاصله بگیرد. یا هر کس نیاز دارد بخشی از خاطرات، احساسات، افکار و سردرگمیها و… را در خود نگه دارد و مجبور به افشا کردن آنها نباشد.
در نظر گرفتن چنین حقی برای شریک زندگی، باعث میشود رابطه شما به شکلی طبیعی، بدون فشار مضاعف و با احترام و اعتماد پیش برود. در واقع داشتن فضای شخصی حکم پنجرهای را برای رابطه شما دارد که اجازه میدهد رابطه تان نفس بکشد و دو طرف در عین با هم بودن احساس خفگی نکنند.
شرطهای لازم برای داشتن حریم خصوصی
بحث آزادی و حریم خصوصی بایستی سه شرط را با خود به همراه داشته باشد:
۱- حریم خصوصی نباید مخالف تعهد و وفاداری باشد: گاهی درخواست حریم خصوصی از سوی یک نفر با تعهدات زناشویی منافات دارد. مثلا فرد به مدتی طولانی خواهان تنهایی میشود. بارها دیدهام که افراد از اینکه همسرشان از آنها خواسته بود برای مدتی تنها باشد و این تنهایی و عزلت گزینی طولانی شده بود، شکایت داشتند. وقتی کسی زندگی مشترک را قبول میکند، تنهایی و درخواست عزلت گزینی طولانی مدتش خلاف تعهدات زناشویی میشود.
۲- داشتن حریم شخصی نباید منجر به دلخوری و آزار کسی شود: وقتی ما خواهان آزادی خود هستیم باید ببینیم که این آزادی به چه بهایی است؟ گاهی آزادیهای ما به آزارهای دیگران ختم میشوند. گاهی آزادی و حریم شخصی ما اینقدر زیاد میشود که همسرمان حس تنهایی میگیرد.
گاهی هم همین حریم شخصی منجر به دور شدن دو نفر از هم میشود به این صورت که فرد مقابل حس میکند آنقدر که باید برای همسرش ارزش ندارد یا آنقدر برای شریک زندگیاش کافی نیست که او دائم در پی گریز به آزادیاش است.
۳- حریم خصوصی باید اعتماد به همراه بیاورد: هر چیزی باید ثمرهای داشته باشد. ثمره حفظ حریم شخصی در زندگی مشترک باید به جای بیاعتمادی، اعتماد به بار آورد. اینطور که حریم خصوصی و آزادی شخصی هر کسی منجر به ناامنی و بیاعتمادی و حتی تنش در فرد دیگر نشود.
ما باید همسر خودمان را مطمئن کنیم که اگر خط قرمزهایی داریم به این معنی نیست که در غیاب او دست به کاری خلاف میزنیم یا حتی قصد پنهان کاری داریم.
زمانی که زوجها این ۳ شرط را در نظر بگیرند دیگر نه فرد لازم میبیند و نه به خود اجازه میدهد که به حریم خصوصی همسرش وارد شود و البته خودش هم خواهان این است که حریم خصوصی خودش را داشته باشد.
همچنین اگر کسی بر اساس حس کنجکاوی خود، به حریم خصوصی همسرش وارد شود، فرد مقابل از بروز چنین مسئلهای به هم ریخته، آشفته و عصبانی نخواهد شد و آن را حمل بر تجاوز به حریم خصوصی خود تلقی نخواهد کرد و این حق را برای همسرش قائل خواهد شد.
بهترین کار این است که اگر پنهان کاری و راز فردی در کار نیست، تمهیدی به خرج دهیم که اگر حس کنجکاوی در ذهن همسرمان است برطرف شود.
برای مثال زمانی که مشغول کار هستیم و تلفن همراه ما به صدا در میآید از او بخواهیم که پاسخ دهد. از طرف دیگر میتوانیم نام کاربری و رمز عبور تلفن همراه خود را به همسرمان بدهیم و از او بخواهیم که کنترل کند آیا پیام مهمی از دوستان داریم یا نه؟ و به این ترتیب اعتمادسازی کنید و نشان دهید در زندگی چیزی برای پنهان کردن ندارید.
روزنامه اطلاعات