پس از انتشار خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی، «انتخاب» قصد دارد این بار بخش های گزیده ای از خاطرات دیگر شخصیت های مهم و تاثیرگذار کشور را روزانه، مرور و منتشر کند
به گزارش انتخاب، در خاطرات علم آمده است:
برای ناهار شرفیاب شدم. ضمنا کارهای جاری را به عرض رساندم. وزیرمختار آمریک صبح پیش من آمده بود که از قنسول آمریکا که مقرر شده به عنوان persona non grata [شخصیت نامطلوب] خارج شود وساطت کند. پیام سفیر از واشینگتن هم برای من آورده بود، به عرض رساندم، قبول نفرمودند. حق با شاهنشاه است، ما که نمی‌خواهیم تبعیض بکنیم. اگر یک روسی این کار را بکند، قطعا خارج خواهد شد. این آقا چون قونسول آمریکا هستند، بالای منبر رفته بودند که در ایران آزادی نیست.
بعدازظهر سفیر انگلیس دیدنم آمد. مطالب مختلفی بحث کرد. هنوز از این‌که قطعاتی در جنوب برای استخراج نفت به روس‌ها داده شود سخت نگران‌اند. می‌خواست از من چیزی بفهمد، دستگیرش نشد. [امیرعباس هویدا] نخست‌وزیر چیزهایی به او گفته بود، ولی من نم پس ندادم. راجع به وضع ناصر صحبت کردیم. او هم معتقد است دیگر ناصر نمی‌تواند بماند. بعد سواری رفتم. از آن‌جا برگشتم، برای شام شرفیاب شدم.
امروز شاهنشاه از صبح بدخلق و اوقات تلخ هستند. عرایض مرا سر ناهار با حسن قبول تلقی نفرمودند، شب هم همین‌طور. عرض کردم، حالا که می‌دانیم در واشینگتن و نیویورک یک عده خائن علیه ما تظاهرات می‌کنند، چرا طرفداران ما آن‌جا نباشند که مردم بفهمند تظاهرات مال یک معدود است و طرفدار، لاتعد و لاتحصی هستند. قبول نفرمودند که هیچ، با من هم عصبانی شدند. من هم عصبانی شدم، معنی نداشت عرضی از روی خلوص بکنم شاه آشفته شوند. بعدازظهر مرحمت کردند، ولی روی‌هم‌رفته بدخلق هستند.
