arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۴۹۷۸۰۴
تاریخ انتشار: ۰۶ : ۱۰ - ۰۵ شهريور ۱۳۹۸

روایت اهل قلم/ رضاییان از ضرورت ژانر روزنامه نگاری تحلیلی تا خلاء رسانه های حرفه ای در ایران می گوید

رضاییان در شروع صحبت های خود ضمن بیان تاکید بر روی روزنامه نگاری تحلیلی می گوید: صحبت کردن از این نوع ژانر روزنامه نگاری مانند این است که هنگام تشنگی، تاکید کنید آب خوب است. من همیشه در کلاس هایم می گویم شما باید ارسطو شناس باشید. ارسطو به همه یاد داد که امر بدیهی جایی برای تحقیق ندارد ولی آن را تبیین می کنند.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

شفقنا: شنیدن روایت‌ها و خاطرات روزنامه‌نگاران پیشکسوت می‌تواند برگی از تاریخ مطبوعات شفاهی اهل رسانه باشد. پیشکسوتان مطبوعاتی که در زمانه خود به عنوان چشم و گوش مردم، با اطلاع رسانی‌های دقیق و تحلیل‌های مناسب به مسئولان کمک می‌کردند، امروز هم می‌توانند با انتقال تجربیات خود به خبرنگاران در خبررسانی و انعکاس واقعیت‌ها به ارتقای کیفی حرفه روزنامه‌نگاری کمک برسانند. البته این اتفاق زمانی رخ می‌دهد که خود اهالی رسانه به اهمیت این طبقه از جامعه پی‌ببرند.
با همین برآوردهاست که شفقنا‌ رسانه می کوشد هر هفته پای دیدار یکی از پیشکسوتان و مدیران مطبوعاتی بنشیند و تجربیات آنان را در اختیار جامعه قرار دهد.

هرکجا پرسش می آید، پای روزنامه نگاری باز می شود

این بار شفقنا میزبان مجید رضاییان، استاد روزنامه نگاری، بنیان گذار روزنامه نگاری تحلیلی و پژوهشگر ژورنالیسم بود. رضاییان در شروع صحبت های خود ضمن بیان تاکید بر روی روزنامه نگاری تحلیلی می گوید: صحبت کردن از این نوع ژانر روزنامه نگاری مانند این است که هنگام تشنگی، تاکید کنید آب خوب است. من همیشه در کلاس هایم می گویم شما باید ارسطو شناس باشید. ارسطو به همه یاد داد که امر بدیهی جایی برای تحقیق ندارد ولی آن را تبیین می کنند. هرکجا پرسش می آید، پای روزنامه نگاری باز می شود. در روزنامه نگاری از چهار عنصر خبری اصلی و دو عنصر طلایی نام برده می شود. این عناصر خبری آن‌قدر بدیهی است که دیگر لازم نیست بر آن ها تاکید شود.

او ادامه می دهد: از زمانی که وارد جهان نت شدیم طبیعی است که با انفجار اطلاعات روبه رو می شویم، بعد از وب۱ وارد وب۲ شدیم. به عبارتی از زمان وارد شدن به این جهان، اصطلاحاً وب ۲ما را از انفجار اطلاعات ما به سمت انفجار پیام برد. آدم ها در این جهان «خود ارتباطگر» شدند. خودشان رسانه، تولید کننده محتوا و دریافت کننده محتوا شدند. کاستلز معتقد بود که شبکه های اجتماعی رسانه هستند و من از روز اول بر این نکته تاکید داشتم که شبکه های اجتماعی رسانه نیستند. چیزی که ما را به دیگری وصل کند، لزوماً رسانه نیست. به عبارتی وسیله ارتباطی است ولی رسانه حرفه ای نیست. با هر دیدگاهی شبکه های اجتماعی این را ثابت کردند که شما وارد جهان جدیدی شده اید و این جهان جدید اینگونه نیست که شما فقط پای سیستم نشسته اید و با جهان اطلاعات در تماس هستید. بلکه کل اینترنت از سیستم به تلفن همراه منتقل شد. ولی همچنان دو عنصر چگونگی و چرایی در شبکه های اجتماعی نیست و نمی تواند باشد. اگر قطعاتی از چگونگی در این شبکه ها باشد، باز هم کامل آن وجود ندارد.

 

روزنامه نگاری حرفه ای قاعده دارد

رضاییان با اشاره به ماجرای قتل خاشقچی و ضرورت روزنامه نگاری تحلیلی توضیح می دهد: نمونه ثابت شده حرف من درباره شبکه های اجتماعی در قضیه خاشقچی بود. آن زمان با شفقنا مصاحبه کردم و گفتم که باید به حال رسانه های ایران، تاسف خورد چرا که ما شاهد هستیم ترکیه در همسایگی ما قرار دارد، ولی واشنگتن پست باید طلایه دار ماجرای خاشقچی شود. روزنامه نگاری تحلیلی این را ثابت کرد. به عبارتی شما جریانی را دنبال می کنید. علاوه بر این در ژانر گذشته که نت نبود ما ژانری به نام روزنامه نگاری تحقیقی داشتیم. یعنی جستجوگری با هدف افشاگری در زمینه های فسادهای مالی، اقتصادی و سیاسی. ماجرای خاشقچی یک نوع فساد جنایی-سیاسی بود که اول با تحلیلی شروع شد و بعدا به کشف سند، عکس یا به عبارتی تحقیقی رسید.

این استاد روزنامه نگاری معتقد است که در جهان امروز، ما پر از اطلاعات و واقعیت هستیم که اسم آن را اشباع اطلاعاتی می گذارد و توضیح می دهد: از وب۱ بلافاصله وارد وب۲ و دنیایی از پیام ها و واقعیت شدیم و الان هم از واقعیت وارد پسا واقعیت شده ایم. اگرچه این اتفاق روزنامه نگاری را به چالش کشیده و مانع بزرگی برای آن است، ولی روزنامه نگار باید باسوادتر از روز قبلش باشد. اینکه در شبکه های اجتماعی چرخی بزند و چیزی به آن اضافه کند و بعد عنوان آن را گزارش فلان موضوع بنامد، به جایی نمی رسد. روزنامه نگاری حرفه ای قاعده دارد. روزنامه نگاری حرفه‌ای فقط ضبط کردن، وی گفت و وی افزود به نوشته ها نیست. بلکه روزنامه نگاری حرفه ای ۶ فرم دارد. ما به کدام یک از این فرم ها توجه کردیم؟

روزنامه نگاری تحلیلی به موازات وب، ژانر جدی روزنامه نگاری است

او تاکید می کند: روزنامه نگاری تحلیلی یک ژانر بوده که به موازات وب۱ و وب۲ به وجود آمده و نیاز جدی دنیا است. خیلی از روزنامه های مطرحی که بعد از مدتی نسخه الکترونیکی را جایگزین نسخه چاپی کردند، با همان روزنامه نگاری حرفه ای و با همان صفحه بندی در فضای وب حضور پیدا کردند و جریان ساز هستند. چون «چرا و چگونگی» را به مخاطب می گویند. بنابراین روزنامه نگاری تحلیلی یک ژانر موفق است و خبرنگار و رسانه باید به این ژانر موفق توجه کند. فرقی نمی کند که خبرگزاری باشد یا روزنامه و شبکه تلویزیونی.

رضاییان که برای اولین بار روزنامه نگاری تحلیلی را با روزنامه «انتخاب» در سال ۱۳۷۷ وارد روزنامه نگاری ایران کرد، می گوید: روزنامه نگاری تحلیلی در سال ۱۳۷۷ از روزنامه انتخاب شروع شد و سایر روزنامه ها هم دنباله رو آن شدند. تا قبل از این، سال ها روتیتری با عنوان «انتخاب بررسی می کند» برای خیلی از روزنامه نگاران شناخته شده نبود. برای خیلی ها علامت سوال بود که روزنامه به چه دلیل سوژه ای را غیر از خبر به صفحه اول آورده و درباره آن بحث می کند. ولی روزنامه «انتخاب» این کار را انجام داد. یعنی بعد از اینکه مخاطبان از خبری مطلع شدند، روزنامه باید با دو عنصر چرایی و چگونگی آن را تعقیب کند. نه اینکه بعد از چند ساعت از انتشار خبر، دوباره آن را به صفحه اول بیاورد. این نوع روزنامه نگاری در ایران خیلی جا باز کرد و بسیاری از وب سایت ها با عنوان اینکه ما خبری نیستیم و تحلیلی هم هستیم، وارد فضای رسانه ای کشور شدند. من حتی به کپی پیست بودن آن ها ایراد نمی گیرم. اگر رسانه کار تحلیلی و تولیدی متفاوت انجام دهد و چه اشکالی دارد که در کنارش مطالب بازنشری هم کار کند؟ ما در وب سایت های تخصصی هم چنین ژانری می بینیم. به عبارتی ژانر روزنامه نگاری تحلیلی در ایران تبدیل به یک ژانر مسلط شد.

در ژانر روزنامه نگاری تحلیلی خبرنگار باید کارشناس باشد

او به تسلط خبرنگار در ژانر روزنامه نگاری تحلیلی اشاره می کند و تاکید می کند: در این ژانر خبرنگار در حوزه کاری خودش باید کارشناس باشد و در حد یک کارشناس اطلاعاتش کامل باشد. نه اینکه وقتی می خواهد با نماینده مجلسی صحبت کند درباره رقابت های پارلمانی، برنامه های احزاب، سیستم های سیاسی و… اطلاعاتی نداشته باشد. وقتی اطلاعات خبرنگار در حد یک کارشناس باشد، می داند که چه سوالی از مصاحبه شونده بپرسد، در خبر به دنبال چه اطلاعاتی برود، در گزارش به دنبال چه سوژه هایی برود و در هنگام یادداشت نویسی به عنوان یک صاحب نظر چه چیزی بنویسد.

 

 

این پژوهشگر ژورنالیسم در پاسخ به این سوال که در حال حاضر صحبت از روزنامه نگاری مراقبتی است. فکر می کنید مطبوعات ما در این ژانر چگونه عمل کرده اند؟ پاسخ می دهد: ما با واژه ها بازی می کنیم و در دنیا به تناسب نیازهایی که هست، نیازی پررنگ تر می شود. ممکن است در کشورهای خاورمیانه و کشورهای آسیای دور همچنان روزنامه نگاری توسعه را مبنا بدانند. ویتنامِ الان را با ۱۰ سال پیش نمی توان مقایسه کرد. چون مالزی از گرید کشورهای ۲ رشد کرد خیلی از کشورهای دیگر هم به آن اقتدا کردند و سیستم های سیاسی و مسائل داخلی شان را حل کردند و الان به نقطه ای قابل قبول رسیده اند و هم ارزش پول ملی شان و هم اقتصادشان بالا رفت. در آنجا صحبت از این نیست که چه کسی اختلاس کرده است. در آنجا روزنامه نگار به دنبال روزنامه نگاری جستجوگر و افشا کردن فسادها نیست. صحبت از روزنامه نگاری تحقیقی نیست، بلکه صحبت از روزنامه نگاری توسعه است.

او ادامه می دهد: یک ژانر در دنیا وجود دارد که در هر زمان، مکان و موقعیتی حرف اول را می زند و آن ژانر روزنامه نگاری تحلیلی است. در ذات روزنامه نگاری دیده بانی، مراقبت، دموکراسی و… است. شمای روزنامه نگار باید بدانید قدرت باید چه مناسباتی داشته باشد. از طرفی هم مناسبات قدرت باید شفاف باشد. ما تازه در کشور خودمان قانونی به نام « قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات» را تصویب کردیم و در این قانون، دستگاه ها موظف شده اند تا شرایط دسترسی آزاد به اطلاعات شان را فراهم کنند مگر آنکه اطلاعاتشان محرمانه باشد و جالب این جا است که محرمانه بودن و نبودن اطلاعاتشان را هم خود دستگاه ها تعیین می کنند! در این فضا، به اعتقاد من باید از این قانون با عنوان قانون دسترسی مشروط به اطلاعات سخن گفت نه قانون دسترسی آزاد به اطلاعات!

رسانه صرفا تابع اسپانسر خود و جریانات سیاسی بیرون نیست

رضاییان با اشاره به نقش روزنامه نگاری تحلیلی در شفافیت می گوید: در چنین جامعه ای کی می توان از مراقبت، نظارت و رکن چهارم دموکراسی بودن سخن گفت؟ هیچ وقت. البته روزنامه نگاری تحلیلی، خیلی نرم، لطیف، حرفه ای و قاعده مند می تواند افراد را به این مساله برساند که چه مناسباتی از قدرت باید شفاف شود؟ و این مناسبات را در این شفافیت به اطلاع افکار عمومی برساند و افکار عمومی آن را تبدیل به یک مطالبه کند و خیلی اصولی پیگیری کند.

این پیشکسوت مطبوعاتی با توضیح درباره سیاست های یک سردبیر و خبرنگار در پیشبرد روزنامه نگاری تحلیلی می گوید: حتما خبرنگاران و مدیر مسئولان و سردبیران در این حوزه مکمل هم هستند اما باید توجه داشت که رسانه تابع اسپانسر خود و جریانات سیاسی بیرون نیست، بلکه تابع محیط و رویدادهایی است که رخ می دهد و بعد سیاستی را متناسب با آن رویداد طراحی می کند. واقعیت این است که روزنامه نگاری دارای سه ضلع ارزش رویداد، نیاز مخاطب و سیاست رسانه است. رسانه مادامی تابع اسپانسر خود خواهد بود که هر سه ضلع را ببیند اما در ایران ما چندان به ارزش رویداد و نیاز مخاطب توجهی نمی کنیم و صرفا به سیاست رسانه بسنده می شود.

 

رسانه دولتی و خصوصی ، هر دو در ایران با ایراداتی همراه است

او ادامه می دهد: دولتی یا خصوصی بودن یک رسانه ایراد نیست. مثلا رسانه ای چون رویترز که برای بخش خصوصی است، آزادی عمل دارد و درآمد زایی می کند. دولتی و خصوصی بودن رسانه در کشور ما ایراد است وگرنه یک رسانه حرفه ای دولتی در دنیا خیلی از کارها را می تواند انجام دهد و برنامه هایی برای درآمد زا بودن آن ترتیب می دهند. اما همزمان هم به حاکمیت این تذکر داده می شود که اینجا خبرگزاری،روزنامه یا شبکه تلویزیونی است و قرار نیست تریبون شما باشد و می گویند ما قرار است به دل جریانات برویم و سیاست های موجود را به صورت دقیق و عالی به مردم آموزش دهیم.

رضاییان معتقد است دنیای روزنامه نگاری، دنیای آزادی است و دولتی یا خصوصی بودن، آن را محدود نمی کند. این استاد دانشگاه با اشاره به ویژگی های یک رسانه حرفه ای بیان می کند: گویی اساسا ما با واژه ای با عنوان آزادی بیان رودرواسی داریم، در قانون اساسی از آزادی بیان صحبت می کنیم اما در عمل از آزادی مسئولانه سخن می گوییم اما آیا می توان این دو را با هم جمع کرد؟ اگر به آزادی بیان تن دهیم، رسانه را در سه ضلع(نه یک ضلع) ببینیم و روزنامه ها نقش احزاب سیاسی را بازی نکنند، آنوقت روزنامه نگاری حرفه ای شده و فضا برای آموزش و آگاهی مهیا می شود. روزنامه نگاری تنها افشا گری نیست. روزنامه نگاری حرفه ای به نفع منافع کلی کشور است.

مهم ترین مساله ما خلاء رسانه های حرفه ای در کشور است

این پژوهشگر ژورنالیسم، مالکیت رسانه ها را بر تولید محتوا اثر گذر می داند و توضیح می دهد: نخست باید رسانه حرفه ای را تعریف کرد و بعد به سراغ مزایا و معایب اسپانسرهای دولتی و خصوصی رفت، مزایا و معایب اسپانسر های دولتی و خصوصی مساله دوم ما است و مساله اصلی ما رسانه حرفه ای است چون می دانم راه را اشتباه می رویم. رسانه های خصوصی هم برای تامین مالی خود از فضاهای دولتی متاثر می شوند. ما بحثی در اصول روزنامه نگاری تحت عنوان «نقش مالکیت رسانه در رویکرد رسانه» داریم؛ یعنی، اگر مالکیت خصوصی باشد، خروجی رسانه به سمت موضوعات عمومی تر و عام تر می رود و از بخشی از آزادی بیان دفاع می کند که بیشتر آزادی های اجتماعی است.

او ادامه می دهد: وقتی رسانه دولتی است، اساسا دغدغه تولید ندارد و به سمت آزادی اجتماعی و حقوق و مطالبات مخاطبان نرفته یا کمتر می رود؛ اینها یافته های تحقیقاتی است که در دنیا انجام شده است و ایران نیز از این قاعده ها( یافته های این تحقیقات) مستثنا نیست، اما با این حال مساله ما صرفا دولتی یا خصوصی بودن رسانه ها نیست بلکه مساله ما داشتن رسانه حرفه ای است چراکه در فقدان رسانه حرفه ای است که رسانه های خصوصی نیز نمی توانند کارایی لازم را داشته باشند.

این بنیان گذار روزنامه نگاری تحلیلی با انتقاد از کمبود رسانه های حرفه ای در کشور می گوید: به نظرم روزنامه های به نسبت حرفه ای ما که به قواعدی هم پایبند هستند، تعدادشان به ده تا دوازده عدد نمی رسد و خبرگزاری­های به نسبت حرفه ای هم که در فضای وب منتشر می شوند نیز همین تعداد محدود( ده تا دوازده عدد) هستند. بگذریم از اینکه تازه همین تعداد محدود روزنامه و خبرگزاری هم در میان انواع قالب های روزنامه نگاری بیشتر بر خبر تکیه کرده و کمتر از سایر قالب ها اعم از گزارش، مصاحبه، میزگرد و … بهره گرفته می شود.

او ادامه می دهد: بنابراین، نخست باید رسانه حرفه ای را تعریف کرد. رسانه حرفه ای در بخش خصوصی، می تواند کار خود را به گونه ای موفق پیش ببرد و به گونه ای جریان ساز و اثرگذار باشد که نهادهای دولتی را به احترام وا دارد و جایگاه خاصی برای این رسانه های خصوصی قائل شوند.

 

از رشته ارتباطات، روزنامه نگار بیرون نمی آید

رضاییان سهم دانشگاه ها را در تعریف رسانه های حرفه ای نادیده نمی گیرد و می گوید: روزنامه نگاری، آموزش در حوزه خبری وآموزش ضمن کار است. از رشته ارتباطات، روزنامه نگار بیرون نمی آید دانشگاه های ما کار روزنامه نگار تربیت نمی کنند اگر می کردند دیگر دکتر معتمد نژاد نیازی نمی دید که مرکز مطالعات رسانه ها را در ارشاد ایجاد کند. اگر دانشگاه علامه می توانست روزنامه نگار تحویل دهد، مرکز مطالعات رسانه تاسیس نمی شد.

این روزنامه نگار باسابقه در ادامه با انتقاد از «لایحه نظام روزنامه نگاری» بیان می کند: این لایحه بیشتر شبیه به یک لطیفه است. به نظرم قبل از انتشار باید صلاحیت حرفه ای افراد احراز شود نه گرفتن مجوز. بسیاری از افرادی که مجوز انتشار می گیرند و آن هایی که به این افراد مجوز می دهند، شرایط احراز صلاحیت حرفه ای را ندارند. کسی که می خواهد در یک زمینه ای مجوز بگیرد، باید از استاندارهای حرفه ای برخوردار باشد.باید انجمنی از متخصصین شرایط آن فرد را احراز کنند. مجوز قبل از انتشار حتما باید لغو شود و به جای آن صلاحیت احراز جایگزین شود و نظارت ها به بعد از انتشار موکول شود و چنانچه از قوانین تخطی شد با خاطیان برخورد شود.

نظرات بینندگان