به گزارش فارس، فدراسیون فوتبال باید هر چه زودتر از این حالت خنثی و منفعلی که بابت ماجراهای تیم امید در پیش گرفته خارج شود.
اکنون زمان سکوت و در خفا پچ پچ کردن نیست. بر کسی پوشیده نیست که وضعیت فنی تیم امید جالب نیست. این مبحث نه برای تخریب فرهاد مجیدی است و نه طرفداری از حمید استیلی. مشخص است که این وسط اختلاف نظرهایی وجود دارد. شاید اگر فرهاد مجیدی بعد از بازگشت از ازبکستان سکوت می کرد کسی چندان متوجه این اختلاف نظرها نمی شد اما وقتی خود سرمربی تیم امید لب باز می کند یعنی خبرهایی هست.
اینکه حق با کیست را باید فدراسیون فوتبال مشخص کند. مجیدی گلایه می کند که در کارش دخالت می شود و این بازیکنان کسانی نیستند که او می خواسته و بهترش را سراغ دارد و از سویی هم می گوید به این تیم ایمان دارد که نشان می دهد خود او از تمرکز کافی برخوردار نیست و تکلیفش با تیمی که قبول مسئولیت کرده روشن نیست و از سویی دیگر حمید استیلی سکوت کرده و حرف های مجیدی را نه تایید می کند نه تکذیب.
این وسط توپ ها به زمین کمیته فنی انداخته شده است. اعضای کمیته فنی و در راس آنها مرتضی محصص رئیس کمیته فنی رازدار این ماجراهاست. او هم سکوت پیشه کرده و از شرایط فنی تیم چیزی به بیرون از مجموعه فدراسیون بروز نمی دهد اما سوالی پیش می آید که وقتی همه در سکوتی عجیب به سر می برند این همه اخبار منفی از کجا بیرون می آید؟
صحبت های چند بازیکن تیم امید هم نشان می دهد همین خبرهای نصفه و نیمه از نارضایتی کمیته فنی از وضعیت فنی این تیم چندان بیراهه نیست اما مسئله اینجاست که چرا در چنین بزنگاه هایی فدراسیون سکوت می کند و به خلسه می رود؟
مهدی تاج که رویه مدیریتی او بر کسی پنهان نیست باید بداند همیشه برای ماجراهایی که پیرامون فدراسیونش رخ می دهد نمی تواند یک رویه ثابت را در پیش گیرد و اکنون زمان این نیست که در خفا و پنهانی و به صورت انفرادی با آدم های این ماجرا جلسه بگذارد و به صورت رسمی هم از نتایج این جلسات خبری به بیرون درز ندهد.
از ماجرای چگونگی انتخاب فرهاد مجیدی که تقریبا و بدون اغراق باید گفت نقل هر محفل فوتبالی شده بگذریم و به جای اینکه اکنون دعوا کنیم بر سر اینکه آیا مجیدی انتخاب خود حمید استیلی بوده یا کمیته فنی این واقعیت را نمی شود کتمان کرد که فرهاد مجیدی در هر صورت با انتخاب هر طیفی در آن ساختمان سئول به نام کل فدراسیون فوتبال است و از راس تا ذیل این مجموعه نمی توانند اکنون کاسه کوزه ها را سر هم بشکنند.
مهدی تاج باید با خودش تکلیف را روشن کند. اگر معتقد است مجیدی جوان باید بماند چرا در این چند روز مهر سکوت به لبانش زده و به طور رسمی آب پاکی را روی دست همه نمی ریزد و اگر برای خودش هم انتخاب مجیدی دچار تردید است و فکر میکند ادامه راه با این مربی نمیتواند کارگشای تیم امید باشد چرا هر چه زودتر دست به کار نمی شود.
این همه سردرگمی و هر روز اخبار حاشیه ای که شاید بعضا برخی از آنها دروغ و غلو هم باشد آیا کمکی به تن زخمی امید می کند؟
فدراسیون یک راهکار دارد. تاج باید در یک جلسه رسمی با حضور حمید استیلی به عنوان مدیر تیم امید، فرهاد مجیدی به عنوان سرمربی و اعضای کمیته فنی به عنوان کسانی که باید حامی تیم های ملی باشند برگزار کند و اگر هر حرف و گلایه و انتقادی هست در این جلسه مطرح شود. افراد در این جلسه یا باید رومی روم باشند یا زنگی زنگی.
چطور می شود افرادی که با هم ممکن است اختلاف نظر دارند بتوانند در این فضای بدی که ایجاد شده به کار ادامه دهند. این تیم یا از اول نباید دارای مدیر می شد و همه اختیارات باید به خود فدراسیون سپرده می شد و یا اگر مدیر دارد باید تکلیف این وضعیت را روشن کند. این میدان جولانگاه دو پادشاه نیست. حداقل با این صحبت هایی که در این چند روز ردوبدل شده مشخص می کند، دو پادشاه در یک اقلیم نمی گنجند.
فدراسیون فوتبال بهتر است سری که درد نمی کند را دستمال نبندد و بیشتر روزهای تیم امید را هدر ندهد. آقایان فدراسیون امروز تصمیم گیری نشود فردا دیر است و روزی که ملی پوشان امید در میدان دست به زانو شدند دیگر از تیغ هیچ انتقادی نمی توانند به راحتی عبور کنند.
شاید بهتر از هر کسی تاج می داند این روزها درایت نکند همین کمیته ملی المپیک که خودش را بابت تیم امید کامل کنار کشیده برای انتقاد خوب دندان تیز می کند.