پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : روزنامه خراسان نوشت: مردی که همسرش را در یک منزل مهمانپذیر به قتل رسانده بود، در آخرین جلسه دادگاه گفت: دیگر خسته شده بودم و همسرم را با چاقو کشتم و اگر الان اولیای دم قصاص می خواهند، من حرفی ندارم!
در تاریخ 31/4/89 جسد زنی داخل اتاق یک مهمان پذیر (منزل اجاره ای) در کوچه پس کوچه های خیابان نوغان مشهد کشف شد. نتایج بررسی های پلیسی نشان می دهد این زن با ضربات چاقوی همسرش کشته شده است. دست های مقتول با پارچه سفیدی بسته شده و جسد کنار در حمام افتاده بود. کیف زنانه و تلفن همراه مقتول که روی تخت منزل قرار داشت، سر نخ مهمی برای کشف راز این جنایت هولناک بود.
در حالی که پیگیری های پلیسی برای دستگیری تنها متهم این پرونده با دستورات ویژه قاضی علی اکبر صفائیان (قاضی ویژه قتل عمد در زمان حادثه) ادامه داشت مرد 43 ساله ای به نام علیرضا 2 روز بعد از کشف جسد، خود را به یکی از پاسگاه های انتظامی لشت نشاء واقع در استان گیلان معرفی کرد و پرده از راز قتل همسرش در مشهد برداشت. او به مأموران انتظامی گفت: به سبب اختلافات خانوادگی، همسرم را به یک مهمانپذیر (منزل اجاره ای) کشاندم و او را با ضربات چاقو کشتم. در پی اعتراف صریح این مرد به جنایت، وی برای رسیدگی به پرونده اتهامی اش به مشهد منتقل شد.
متهم این پرونده جنایی به بازپرس ویژه قتل عمد گفت: 22 سال با همسرم زندگی کردم اما 3 چیز بیشتر از او نخواستم (نظافت، نماز و حجاب) ولی او توجهی به خواسته هایم نمی کرد. وقتی می پرسیدم چرا دیر به خانه آمدی، می گفت: هر وقت دلم خواست می آیم.
وی ادامه داد: قبل از قتل که به همسرم زنگ زدم او به من گفت: باید به شمال بروی تا من بیایم و جهیزیه ام را بردارم. گفتم من کمکت می کنم اما او می گفت: من می ترسم تو خانه جدید ما را یاد بگیری و به ما ضربه بزنی یا ما را اذیت کنی! بالاخره وسایل زندگی اش را برد و من هم دوباره به مشهد آمدم و اتاق کوچک (محل جنایت) را اجاره کردم پس از آن با همسرم تماس گرفتم و گفتم تو که عشق و زندگی را از من گرفتی بیا تا این 2 میلیون تومان پول رهن خانه را نیز به تو بدهم. او با دختر بزرگم آمد و پول را در بنگاه گرفت. همان روز با گریه و زاری به او گفتم که در دادگاه تعهد داده ام که دیگر شما را کتک نزنم و مورد آزار و اذیت قرار ندهم پس بیا با هم زندگی کنیم اما او گوش نکرد. متهم به قتل افزود: یک روز دیگر با او تماس گرفتم و با شگردی او را به منزل اجاره ای کشاندم از قبل هم زیرپوشم را پاره و کنار در آویزان کردم وقتی وارد خانه شد چاقو را بیرون آوردم و گفتم دیگر خسته شده ام تو عشق اولم بودی اما امروز می خواهم تو را بکشم! با تکه های زیرپوشم می خواستم دست و پایش را ببندم. او سر و صدا می کرد. در حالی که او را به دیوار فشار داده بودم چاقو را در شکمش فرو کردم. وقتی خون فواره زد گفت: می دانستم تو امروز مرا می کشی! اما نمی دانم چرا آمدم. بعد او را رها کردم و با اتوبوس به شمال رفتم و خودم را به نیروهای انتظامی معرفی کردم.
این پرونده جنایی پس از صدور کیفر خواست در دادسرای عمومی و انقلاب مشهد به شعبه پنجم دادگاه کیفری استان خراسان رضوی ارسال و جلسات محاکمه متهم، توسط قاضی صدرزاده و مستشاران با تجربه دادگاه کیفری (قضات، ولی پور - بخشی نژاد - پیمانی راد و کوهی ور) برگزار شد.
علیرضا در آخرین جلسه دادگاه که در حضور اولیای دم و وکیل تسخیری وی انجام شد، در دفاع از خود گفت: قتل همسرم را قبول دارم من او را با چاقو کشتم چون از خانه فرار می کرد دیگر خسته شده بودم و تحملم تمام شده بود. اگر اولیای دم قصاص می خواهند من حرفی ندارم اما دخالت های خانواده همسرم باعث این موضوع شد. آن روز همسر 42 ساله ام را با شگردی به مسافرخانه (منزل اجاره ای) کشاندم و یک ساعت با او صحبت کردم از او پرسیدم 2 میلیون تومان پولی را که برای اجاره داده بودی از کجا آوردی؟ اما او جوابی نداد، چاقو را هم از بیرون خریده بودم که بعد از قتل داخل سطل آشغال خیابان انداختم. وی ادامه داد: بعد از آن از پایانه مسافربری به تهران رفتم و از آن جا هم به لشت نشاء گریختم و سپس خودم را به نیروهای انتظامی معرفی کردم.
بنابراین گزارش، وکیل تسخیری متهم نیز در دفاع از موکلش گفت: موکل و همسرش به علت اختلافات خانوادگی سال ها در محیط متشنج و زد و خورد با یکدیگر زندگی می کردند و او بارها با فرار همسرش مواجه بوده است و به همین دلیل از خود بی خود شد و بدون اراده اقدام به چنین جنایتی کرد.
پزشکی قانونی در اظهار نظر اولیه خود موکل را دارای علایم بدبینی و مشکوک به اختلال هذیانی معرفی کرده است، بنابراین شکی نیست که متهم دارای روح سالمی نیست. در ادامه جلسه دادگاه قاضی صدرزاده با اشاره به مدارک و مستندات موجود و همچنین نظریه قطعی پزشکی قانونی عنوان کرد: پزشک قانونی اختلال شخصیتی وی (متهم) را از مصادیق جنون و سفاهت ندانسته و او را مسئول اعمال خویش دانسته است. در این جلسه همچنین اولیای دم مقتول ضمن اعلام آمادگی برای پرداخت تفاضل دیه مرد نسبت به زن، خواستار صدور حکم قصاص نفس شدند. در پایان آخرین جلسه محاکمه، رئیس دادگاه و مستشاران قضایی وارد شور شدند تا رأی خود را درباره این پرونده جنایی صادر کنند.