مرد طلافروش و کارمند بانک همدست شدند تا به بهانه پیشفروش سکه، از شهروندان شیرازی کلاهبرداری کنند. آنها با ارائه شماره حساب یک دختر جوان به طعمه هایشان، 20 میلیارد تومان از آنها کلاهبرداری کردند و به دبی گریختند.
راز این کلاهبرداری بزرگ زمانی فاش شد که یکی از مالباختگان برای پیگیری سرمایهگذاری میلیاردیاش راهی یک مغازه طلافروشی در خیابان ملاصدرا شد. او وقتی دید مغازه تعطیل است و از طلافروش خبری نیست نگران شد، بنابراین با تلفن همراه او تماس گرفت اما تلفن وی نیز خاموش بود. مرد میانسال که 3 میلیارد و 800میلیون تومان سرمایهاش را در اختیار طلافروش قرار داده بود تا در پیشفروش سکه شرکت کند، از مغازهداران محل پرس و جو کرد و وقتی شنید مرد طلافروش چند روز قبل مغازهاش را تخلیه کرده و برای همیشه از آنجا رفته است، فهمید که فریب یک کلاهبردار حرفهای را خورده است، بنابراین نزد ماموران پلیس رفت و از مرد طلافروش شکایت کرد.
تنها
چند ساعت از شکایت مرد میانسال گذشته بود که چند شاکی دیگر هم با مراجعه
به اداره آگاهی، مدعی شدند که فریب یک طلافروش را خوردهاند. تمامی شاکیان
مدعی بودند که برای سرمایهگذاری در پیش فروش سکه، مبالغ هنگفتی به مرد
طلافروش پرداخت کردهاند اما این مرد مغازهاش را تخلیه کرده و بدون برجا
گذاشتن ردی از خود ناپدید شده بود.
پلیس که با پروندهای پیچیده روبهرو
شده بود، به دستور بازپرس شعبه اول دادسرای ناحیه یک شیراز تحقیقات
گستردهای را در این زمینه آغاز کرد. نخستین مرحله از تحقیقات، بررسی دقیق
اظهارات شاکیان بود. یکی از آنها در تشریح ماجرا به ماموران گفت: مرد
طلافروش را از مدتی قبل میشناختم. یک روز به مغازهاش رفته بودم و او
درباره اوضاع بد اقتصادی حرف میزد. میگفت که بازار ارز و سکه آشفته است و
در ماههای بعد، ارز و سکه حسابی گران میشود. وقتی از او درباره
سرمایهگذاری پرسیدم، وی جواب داد که بهترین سرمایهگذاری، پیشخرید سکه از
بانک است و بعد مدعی شد کارمند یکی از بانکهای شیراز که نماینده بانک
مرکزی است، از دوستان او است و میتواند به من در پیشخرید سکه کمک کند.
شاکی
ادامه داد: از آنجا که هنوز پیشفروش سکه از سوی بانکهای شیراز شروع نشده
بود، فریب حرفهای مرد طلافروش را خوردم و از طریق او با کارمند بانک آشنا
شدم. او وقتی شنید که قصد سرمایهگذاری دارم، شماره حسابی در اختیارم
گذاشت و گفت که با استفاده از نفوذش در بانک مرکزی، برایم سکه بهار آزادی
با قیمت دولتی فراهم میکند. من هم که تصور میکردم با این سرمایهگذاری به
سود هنگفتی دست پیدا میکنم، 3 میلیارد و 800میلیون تومان برای پیش خرید
سکه به شماره حسابی که او داده بود ریختم اما بعد از چند روز متوجه شدم که
مرد طلافروش، همه این مبلغ را به جیب زده و با تعطیل کردن مغازهاش متواری
شده است.
دختر فریبخورده
درحالیکه
بررسیها نشان میداد طلافروش و کارمند بانک با این شگرد از 10نفر
کلاهبرداری کردهاند، دستور بازداشت هر دوی آنها صادر شد اما این دو متهم
بعد از کلاهبرداری میلیاردی، متواری شده و اثری از خودشان برجا نگذاشته
بودند. در ادامه، ماموران به ردگیری شماره حسابی پرداختند که کلاهبرداران
در اختیار طعمههایشان قرار داده بودند. این شماره حساب متعلق به دختر
جوانی بود که مدتی بهعنوان صندوقدار در مغازه مرد طلافروش استخدام شده
بود.
دختر جوان بعد از دستگیری گفت: به خاطر نیاز مالی دنبال کار میگشتم تا اینکه از طریق آگهی روزنامه، متوجه شدم صاحب یک طلافروشی قصد استخدام صندوقدار دارد، من هم به آنجا رفتم و با سماجتی که بهخرج دادم، توسط مرد طلافروش استخدام شدم. وی ادامه داد: برای مدتی کارهای بانکی طلافروشی را انجام میدادم تا اینکه صاحب مغازه از من خواست برای راحتی کار، حسابی باز کنم و از طریق این حساب، کارهای بانکی را انجام دهم. من هم قبول کردم و از آن به بعد، کسانی که میخواستند از طریق مرد طلافروش و کارمند بانک در طرح پیشفروش سکه سرمایهگذاری کنند، پولهایشان را به حساب من میریختند. چند روز بعد، درحالیکه موجودی حسابم به 20میلیارد تومان رسیده بود، مرد طلافروش همه این مبلغ را از حسابم برداشت کرد و این آخرین باری بود که او را میدیدم. صبح روز بعد وقتی به محل کارم رفتم، دیدم مغازه تعطیل است و از مرد طلافروش خبری نیست. او با سوءاستفاده از من، دست به کلاهبرداری از سرمایهگذاران زده بود و من از نقشهاش خبر نداشتم.
فرار به دبی
اظهارات
دختر جوان نشان میداد که مرد طلافروش و کارمند بانک، نقشه تمام عیاری
برای کلاهبرداری از سرمایهگذاران داشتند. کارمند بانک وانمود میکرد که
نماینده بانک مرکزی است و میتواند برای طعمهها سکه دولتی خریداری کند و
مرد طلافروش هم با سیاه بازی، طعمههایش را تشویق به شرکت در طرح پیشفروش
سکه میکرد تا از این طریق بتواند پولهای آنها را تصاحب کند. با این
اطلاعات، جستوجو برای دستگیری کلاهبرداران ادامه یافت تا اینکه مشخص شد هر
دوی آنها پس از بهجیب زدن 20میلیارد تومان از این طریق، از کشور گریخته و
به دبی رفتهاند. با مشخص شدن این موضوع، بازپرس پرونده دستورات لازم را
در این خصوصصادر کرد و ماموران اینترپل ماموریت یافتند در بررسیهای
تخصصی، متهمان را دستگیر کنند و به کشور بازگردانند.