پس از انتشار خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی، «انتخاب» قصد دارد این بار بخش های گزیده ای از خاطرات دیگر شخصیت های مهم و تاثیرگذار کشور را روزانه، مرور و منتشر کند
به گزارش انتخاب، در خاطرات علم آمده است:
امروز صبح شاهنشاه ساعت ۱۰ مجلس سنا و شورا را افتتاح فرمودند. همه ساله ۱۴ مهر ماه این کار را میفرمایند. فرمایشات شاهنشاه بسیار خوب بود. چهقدر این مرد بزرگ توجه به پیشرفت کشور دارد. یک نکته در فرمایشات شاهنشاه هست که پیشبینی مخارج لوله گاز و پتروشیمی بیش از حد قابل قبول غلط بوده است. من قبلا با آن مخالف بودم که چنین فرمایش بکنند. در روز عید نوروز هم فرموده بودند. علت مخالفت من این است که اگر شاه چنین بفرمایند، باید مسئولین تعقیب شوند، حال آنکه مسئولین بر سر کار هستند و برای آنکه پته آنها روی آب نیفتد، با لوله نفت اهواز – اسکندرون که مخارج قطعی آن از پانصد میلیون دلار تجاوز نخواهد کرد، به انواع حیل مخالفت میکنند. این مطلب را قبلا عرض کردم، ولی شاهنشاه قبول نفرمودند.
امروز در مجلس سنا علیاحضرت به من فرمودند: «چرا لباس خانمها را برای امشب، میهمانی مارگارت، بلند قرار دادهاید؟ در این خصوص از من اجازه نگرفتهاید!» از رئیس تشریفات دربار توضیح خواستم و جوابی داد، که عرض کردم... شهبانو اصولا [به]دستگار دربار بدبین هستند. دو دلیل دارد: اول اینکه اطرافیان ایشان نمیتوانند هیچ موضوعی به من تحمیل بکنند، بنابراین دائما مشغول سمپاشی بر علیه من هستند. دوم اینکه شهبانو مرا خیلی به شاهنشاه نزدیک میدانند و همینطور هم هست، بنابراین به من خوشبین نیستند. به قول معروف شبیه خوانهای سابق «از این سبزخیمه دلم باک نیست.»
بعد از مراسم گشایش سنا شرفیاب شدم. چند مطلب مختصر را عرض کردم و منجمله اجازه خواستم که، چون سابقا به دستگاه انتظامی خودم و گارد شاهنشاهی و تشریفات دستور صریح داده بودم که نسبت به مراسم گشایش نمایشگاه مطالعه و تمرین کنند و نکردند آنها را توبیخ نمایم. اجازه مرحمت شد. فردا شدیدا توبیخ خواهند شد...
امشب پرنسس مارگارت، خواهر ملکه انگلیس که برای گشایش غرفه بریتانیا در نمایشگاه آسیایی به ایران آمده است، مهمان شاه بود. من او را قبلا ندیده بودم. خیلی آدم معمولی و حتی لاتی است. شوهرش [تونی آرمسترانگ جونز، از عکاسان معروف انگلستان]هم همانطور که معروف است... به نظر میرسد، ولی گویا آدم خوبی است. به هر حال مهمانی بسیار خوبی بود...
از اخبار مهم تنزل نرخ ریال ماست، به اندازه یک ریال در دلار. من معنی این کار را نفهمیدم. اولا یک ریال تاثیری در زندگی ندارد، ولی اثر روحی آن زیاد است. ثانیا تنزل پول داخلی برای تشویق صادرات است و ما صادرات مهمی جز نفت نداریم. این عمل برای چیست؟ فردا باز فضولی کرده به عرض خواهم رسانید که این مسائل مطالعه لازم دارد و در یک مرکزی باید مطالعه شود که منافع نداشته باشد و آن مرکز هم دربار است. یقین دارم شاهنشاه خوششان نخواهد آمد، چون شورای اقتصاد در پیشگاه خودشان تشکیل میشود، ولی شاه را گول میزنند و مطالعه هم در پیشنهادات دولت نمیشود. شاهنشاه خیال میفرمایند ممکن است من بخواهم دولتی در دولت بسازم و این مطلب برای من تعجبآور است که چطور با این همه سابقه به حال من و این هوش و درایت، هنوز شاه مرا نشناخته است. در نتیجه این تصمیم غلط نرخ ارز در بازار آزاد بالا رفته است. دلار ۷۵ ریال بود، حالا ۸۱ ریال شد. نرخ طلا هم بالا رفت، بدون هیچ نتیجه برای کشور!