مرکل در عین حال در سال 2007 رئیس شورای اروپا و جی8 نیز بود. او نخستین صدراعظم زن آلمان بوده و پس از مارگارت تاچر، دومین رئیس زن گروه جی8 میباشد.
خانوادهای مرموز
پدر مرکل تحصیلکرده رشته الهیات در هایدلبرگ و هامبورگ بوده و در سال 1954 در کلیسایی در کوئیتزو – که در آن زمان در آلمان شرقی کمونیستی قرار داشت – کشیش شد. نکته جالبی که در مورد خانواده مرکل وجود دارد گفتههای جرد لانگوت یکی از مقامات ارشد پیشین اتحاد دموکرات مسیحی است که در کتاب خود عنوان کرده خانواده مرکل در آن دوران سخت به راحتی قادر بودند از آلمان شرقی به آلمان غربی رفتوآمد کنند و نیز دارای دو اتومبیل باشند که در آن زمان کاری تقریبا غیرممکن مینمود. از همین مساله میتوان به پیوندهای بسیار قدیمی این خانواده با مقامات امنیتی شوروی و در صدر آنها ک.گ.ب پی برد
مرکل در سالهای جنگ سرد |
گرد لانگوت |
وابستگی مفرط
وی مانند تمام جوانان همسن و سال خود در شاخه جوانان آلمان آزاد که گروهی رسمی و سوسیالیست بودند عضویت داشت اما هیچگاه مقهور عصر سکولار زمانه خود نشده و نیز در دروس اجباری مارکسیسم-لنینسم از سال 1983 تا 1986 تنها توانسته بود نمرات قبولی کسب کند و هیچگاه نمرات عالیه در آنها کسب ننمود.
مرکل در تحصیلکرده دانشگاه لایپزیک در رشته فیزیک از سال 1973 تا 1978 میباشد. وی سپس دکترای خود را در این رشته گرفت. رساله دکترای وی نیز در زمینه شیمی کوانتوم بود. شایان ذکر است که وی به زبان روسی کاملا مسلط بوده و در سطح کشوری دارای جوایزی نیز میباشد.
او
در سال 1989 و پس از فروریزی دیوار برلین عضو حزب جدیدالاتاسیس بیداری
دموکراتیک گردید و به سرعت مدارج ترقی در آن را طی نمود. مرکل پس از ائتلاف
حزبش، در کابینه سوم هلموت کوهل به پست وزارت جوانان و زنان رسید. بعدها
وی به انتقاد از کوهل پرداخت و اعتقاد داشت میباید هوای جدیدی میباید در
حزب بدمد. او در سال 2010 رهبری حزبش را عهدهدار شد. انتخابی که بسیاری از
مفسران را متعجب کرد.
خصوصیات شخصیتی مرکل با حزب در تناقض بود. او که یک پروتستان است، ریاست حزبی را به عهده گرفت که اصلیترین حامیانش در غرب و جنوب آلمان هستند و بیشترین تراکم پروتستانها در شمال آلمان میباشد. در ضمن حزب اتحادیه دموکرات مسیحی که مرکل ریاست را عهدهدار شده بود حزبی تقریبا محافظهکار است که اکثریت اعضایش را مردان تشکیل میدهد. علاوه بر اینها خواهرخوانده حزب مذکور، اتحادیه سوسیال مسیحی از ایالت باواریا، حزبی است با ریشههای عمیق کاتولیک. مجموعه این عوامل انتخاب مرکل به این سمت را غیرمعمول و سوالبرانگیز میسازد.
مرکل جوان در کنار هلموت کوهل
زندگی با مامور کاگب
آنگلا در سال 1977 با یک دانشجوی فیزیک به
نام اولریخ مرکل ازدواج کرد.ازدواج او در سال 1982 به طلاق کشیده شد. دومین
شوهر وی – که هماینک نیز این زندگی زناشویی ادامه دارد – یک شیمیست
کوانتومی به نام یوآخیم ساور است. ساور بسیار سعی دارد از رسانهها دور
باشد و ترجیح میدهد کسی چیزی از وی نداند. گفته میشود او نیز در دوران
اتحاد جماهیر شوروی عضو کاگب بوده و در عملیات "هانیترپ" (Honey Trap) کاگب نیز شرکت داشته است.
گفته میشود دلیل همین سکوت رسانهای وی نیز ترس او از آن است که یکی از قربانیان آن عملیات وی را شناسایی کند. آنگلا که به طور سوالبرانگیزی هیچ فرزندی ندارد و در سال 1998 به صورت "مخفیانه" با ساور ازدواج نمود.
یوآخیم ساور شوهر دوم و مرموز مرکل
ورود به آکادمی علوم برلین تحت نظر کاگب
پس از آنکه مرکل از دبیرستان فارغالتحصیل شده و وارد دانشگاه لایپزیک شد با اولریخ مرکل آشنا شده و در سال 1976 با وی ازدواج نمود. آنها همانطورکه پیشتر نیز اشاره شد هیچ بچهای به دنیا نیاوردند و تصمیم مرکل مبنی بر ورود به آکادمی علوم برلین آغازگر دوران جدایی و نهایتا طلاق آنها شد. آکادمی علوم برلین اهمیت خاصی دارد که در پی دلیل آن گفته خواهد شد.
مرکل در آن آکادمی، سمت دبیری شاخه "جوانان
آلمان آزاد" را کسب کرد که وظیفهاش تهییج و تبلیغ برای پیوستن بچهها به
برنامههای آن آکادمی میباشد. خود این نکته حاکی از آن است که مرکل برای
آینده آلمان شرقی در آن زمان که در دست کمونیستها بوده تلاش جدی صرف
میکرده است. تاحدی که دکترای وی به تاخیر افتاد و او بالاخره در سال 1986
توانست از رساله دکتری خود دفاع کند. رشتهای که مرکل در آن تحصیل کرده
شیمی کوانتوم است که البته به آن، فیزیک کوانتومی هم گفته میشود.
پرستوی KGB
این رشته کاربردهای عملی فراوانی در زمینه
های پلاسما، نوسازی و توانبخشی هستهای و الکترومگنتیک دارد. اتحاد جماهیر
شوروی تاسیسات و ابزارهای بسیاری در این زمینهها ساخته است و یکی از
دغدغههایش نیز این بود که زمانی که دیگر این تاسیسات به دردبخور نخواهند
بود، باید با آنها چه کند. شوروی که برای رسیدگی به این مساله از منابع
علمی و افراد آگاه به این مسائل تاحدی در مضیقه بود، توجه خود را به آلمان
شرقی و آکادمی فوق علوم برلین معطوف داشت؛ آکادمیای که در این زمینهها
دارای شهرت و اعتباری است.
آکادمی مذکور نیز در پی نیاز شوروی به جستجو
در ریشههای خود پرداخته و به آکادمی علوم پروس رسید. از این طریق این
آکادمی توانست به دانشمندانی همچون ماکس پلانک، گاتفرید لایبنیز و آلبرت
انیشتین در غرب دست پیدا کند. اگرچه پیش از ورود شوروی به این مساله این
آکادمی بیش از 200 عضو داشت، اما به هرحال این شوروی بود که بعد از جنگ
جهانی دوم این موسسه را به خاطر نیازهای خود احیا نمود.
مرکل نیز در مرکز این موسسه شروع به ایفای
نقش کرد و درست از همین جا مرکل شروع به ایفای نقش میکند. مارکوس ولف،
مسوول بخش امور خارجه وزارت امنیت میهنی آلمان شرقی که خود یک یهودی بوده و
شخصیتی بسیار پیچیده داشته است، به مرکل ماموریت میدهد افرادی را به صورت
مخفیانه به آلمان غربی، فرانسه، نروژ و غیره فرستاده و از تاسیسات و
امکانات آنسوی دیوار، اطلاعات سری وعلمی کسب نماید.
مارکوس ولف؛ یهودی مرموز و مسوول امور خارجه وزارت امنیت میهنی آلمان شرقی
به نظر میرسید آینده به نفع آلمان شرقی در حال رقم خوردن باشد چراکه دو آلمان یکدیگر را در سال 1972 به رسمیت شناخته بودند و وزارت امنیت میهنی نیز از طریق جاسوسان خود در دولت ویلی برانت در آلمان غربی، پلی ارتباطی به آنسو را بنا نهاده بودند. جاسوس آلمان شرقی که گانتر گیلمان نام داشت روزی عنوان کرده بود که: "افتخار میکنم که افسر ارتش خلق ملی هستم." این گفته وی به نقل از ولف، وزیر امنیت میهنی، یکی از بزرگترین اشتباهات بود.
آیا "آنیتا" همان مرکل است؟
جاسوسانی که این وزارتخانه به کار می گماشت
به "رومئو" شهرت داشتند. بر اساس آرشیو منتشر شده کاگب، یکی از این
رومئوها با اسم رمز ورنر، ویلیام کال نام داشت که یک تکنسین آزمایشگاه بود.
وی توانست تا اواخر دهه 70 در غرب در آزمایشگاهها و دانشگاههای شهرهای
مختلفی کار کرده و اطلاعات فراوانی را جمعآوری و به کاگب منتقل کند.
البته با کم شدن میزان اطلاعاتی که وی به شوروی میرساند، حسننیت وی زیر
سوال رفت و مسکو او را فراخواند. از او تست دروغ سنجی گرفته شد و نتایج
حاکی از آن بود که وی دیگر قابل اعتماد نیست چراکه عقایدش بسیار تغییر
یافته و غیره.
اما نکتهای که حائز اهمیت است اینست که وی را به دست یکی از برجستهترین ماموران ضداطلاعات کاگب با اسم رمز آنیتا سپردند تا این موضوع را بررسی کرده و نتایج تست را رد و یا تایید نماید. جالب اینجاست که این مامور زن بسیار موفق کاگب به دو زبان روسی و آلمانی تسلط کامل داشته است.
آیا آنیتای مرموز که هویتش هیچگاه فاش نشد همان مرکل است؟ ظاهراً جواب مثبت است
از این جالبتر آنست که سالهاست دیوار برلین
فروریخته و شوروی نیز فروپاشیده و تمام "رومئوها"ی کاگب شناخته شدهاند
اما تاکنون نام واقعی دو اسم رمز هیچگاه فاش نشد؛ یکی "فلیکس" و دیگری
"آنیتا". جالب است بدانیم که تلاش برای افشا نشدن هویت آنیتا منجر به پایان
گرفتن دوران زمامداری هلموت کوهل، صدراعظم پیشین آلمان شد. در آن دوران،
کوهل ناچار بود برای مخفی ماندن نام آنیتا رشوه بپردازد و هنگامی فشارها بر
وی فزونی گرفت، دیگر نتوانست در مقام خود باقی بماند.
زندگی سیاسی هلموت کهل با عدم موافقتش با افشای نام واقعی آنیتا پایان یافت.
هماهنگکننده اطلاعاتی دفتر صدراعظم، ارنست
اولائو که بعدها به سمت ریاست سرویس اطلاعاتی امور خارجه آلمان رسید، با
انجام عملیاتی موسوم به عملیات "رز وود" (Rosewood)
تلاش داشت تا تمام اسامی ماموران وزارت امنیت میهنی آلمان شرقی را از سیا
بازپس گیرد. وی اظهار داشت که به صلاح نیست در بلندمدت نام این افراد در
دست آمریکا و روسیه (البته دو برابر این اطلاعات در روسیه است) باشد و منجر
به باجگیری شود.
این اسناد پس از دو سال تلاش به برلین بازگشت. البته هنوز هم که هنوز است موساد از قبل همین اطلاعات در مورد مسائلی چون هولوکاست، سیاستهای اسرائیل در قبال فلسطین و سیاستهای اتحادیه اروپا در مقابله با ایران، از آلمان باجگیری میکند.
تهدید پرستوی پیر با سگ کاگب
با فروپاشي اتحاد شوروي بسياري از مؤلفهها و
شاخصها و معيارها و حتي متدهاي رفتاري سياستمداران روسيه در تعامل داخلي و
خارجي تغيير كرده ولي از آنجا كه بيشترين تعداد از مقامات عاليرتبه در
كرملين را افسران اطلاعاتي دوره اتحاد شوروي تشكيل ميدهند، برخي اسلوبهاي
مديريت در تعاملات داخل و خارجي كماكان با شاخصهاي امنيتي ـاطلاعاتي
گذشته است.
آقاي
پوتين كه شخصاً مسئوليت امنيتي در آلمان را عهدهدار بوده وقتي با خانم
مركل كه ظاهراً در دوره جواني از پرستوهاي مؤثر در شبكه جاسوسي اتحاد شوروي
بوده ، مشكل پيدا ميكند، با نشان دادن سگهاي معروف کاگب كه ابزار ويژه كشتن جاسوسان بوده، پيام رساني مؤثري ميكند.
پوتین که در بیشتر سفرهای خود سگش کانی را نیز همراه میبرد، چند وقت پیش و در جریان دیدارش با مرکل، اين سگ را کنار پاي مرکل نشاند و موجب ناراحتي وي شد پوتين سگ را از کنار مرکل راند و با طعنه به او گفت: "فکر نميکردم سگ شما را بترساند. او کار بدي نميکند و خبرنگاران را دوست دارد."
مرکل و سیاست خارجی
مرکل در زمینه خارجی همیشه خواستار ایجاد همکاریهای دوجانبه فراآتلانتیک میان آمریکا و آلمان بوده است. او در سال 2003 علیرغم تمام مخالفتهای افکار عمومی در آلمان از حمله آمریکا به عراق حمایت نمود. وی در سخنانی این حمله را غیرقابلاجتناب خواند و صدراعظم وقت، گرهارد شرودر را متهم به "ضدآمریکایی" بودن نمود. در ژوئن سال 2010، موسسه آمریکائی مطالعات آلمان معاصر در دانشگاه جان هاپکینز واشنگتن، به دلیل تلاش برای افزایش سطح روابط میان آمریکا و آلمان، به وی نشان "رهبری جهانی" را اعطا نمود.
او همچنین به دلیل وابستگیهای شدید مذهبی، از مهاجرت و حضور مسلمانان در اروپا ناراحت بوده و به همین دلیل یکی از مخالفان جدی عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا به شمار میرود. مرکل برای ترکیه مسلمان فقط "عضویت ویژه" قائل است و نه چیز دیگر.
دکتر محمود احمدینژاد در سال 2006 نامهای خطاب به مرکل نگاشت. مرکل بعدها درباره آن نامه اظهار داشت "این نامه حاوی مطالب انتقادآمیز غیرقابلقبولی درباره اسرائیل بوده و حق یهودیان برای داشتن یک کشور را زیرسوال میبرد" و بنابراین منطق، مرکل از پاسخگویی به آن نامه خودداری نمود.
مرکل و اسرائیل
استقبال بیسابقه از مرکل در اسرائیل
مركل؛ صهیونیستی دوآتشه
مركل با ارسال پيامي تند و صريح به پاپ بنديكت شانزدهم رهبر روحاني كاتوليك هاي جهان تاكيد كرد اعمال قتل عام نژادي از سوي نازي هاي آلمان عليه يهوديان قطعيت يافته و هركس كه آن را انكار كند مجرم شناخته شود.
مركل اين درخواست را به دنبال بخشوده شدن ريچارد ويليامسون روحاني كاتوليك آلماني كه اظهار داشته بود كشتار 6 ميليون يهودي در اتاق هاي گاز توسط نازي ها موسوم به هولوكاست صحت ندارد، مطرح و به پاپ ارسال كرد.
دانشگاه تل آویو نیز به پاس شش دهه خدمت دولت آلمان در احیای دروغ بزرگ هولوکاست به آنگلا مرکل صدراعظم این کشور دکترای افتخاری اهدا کرد. مرکل که به همراه 9 نفر از اعضای کابینه آلمان به سرزمین های اشغالی سفر کرده بود با حضور دردانشگاه تل آویو ضمن تقدیر از فعالیت شش دهه مرکل در ایجاد پیوند عاطفی بین رژیم اسرائیل و آلمان به وی مدرک دکترای افتخاری اهدا شد.
مخالفت با چندفرهنگگرایی در آلمان
در اکتبر سال 2010، مرکل در جمع اعضای جوان حزب محافظهکار اتحادیه دموکرات مسیحی در پتسدام اظهار داشت تلاش برای ایجاد جامعهای چندفرهنگی در آلمان "کاملا شکست خورده است." وی افزود "این مفهوم که ما هماینک در کنار هم با آرامش درحال زندگی بوده و شاد هستیم، دیگر کارایی خود را از دست داده است. مفهوم نوع بشر از نوع مسیحی آن، در گوشت و خون ماست؛ ما اینگونه تعریف شدهایم. هرکسی هم که نتواند این مفهوم را در خود درونی کند، بداند که آدرس را اشتباه آمده است." وی در ادامه به لزوم پذیرش فرهنگ آلمانی از سوی مهاجران پرداخت.
حمایت از کاریکاتوریست هتاک به اسلام
مرکل خود شخصا در مراسم اهدای جایزه رسانهای ام 100 (M100) به کاریکاتوریست دانمارکی هتاک به اسلام، کورت وستراگارد شرکت کرد و از این بابت بسیار مورد انتقاد قرار گرفت. اقدام وی باردیگر ذات افراطی صهيونيستي وی را نشان داد.
حضور مرکل در مراسم اهدای جایزه به کاریکاتوریست توهینکننده به اسلام
برخی از مطالب مطرح شده در این گزارش برگرفته از مطالب دو کتاب زیر، به قلم کریستوفر اندرو میباشند که او نیز با دسترسی به آرشیو میتروخین به نگارش این آثار همت گمارده است:
Sword and the Shield (1992)
The KGB and the Battle for the Third World (2005)
خانم مركل زني مقتدر ، جسور و با ارزش است فقط همين!