arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۵۰۸۲۱۷
تاریخ انتشار: ۰۰ : ۱۹ - ۲۸ مهر ۱۳۹۸
روزنامه گردی در «انتخاب»؛

نامه اعتراض‌آمیز باقر مومنی به وزیر فرهنگ وقت در آستانه انقلاب: آیا «تشیع علوی و تشیع صفوی» عفت عمومی را جریحه‌دار می‌کند؟!

از وزارتخانه محترمه شما نامه‌ای صادر و برای چاپخانه‌ها فرستاده شده که حاوی نام ۴۴ کتاب است که از میان آن‌ها ۱۳ کتاب «غیر قابل انتشار» تشخیص داده شده است و در بالای این ورقه نوشته‌اند کتاب‌هایی که در پنجمین شورای وزیران ۲۶/۶ مطرح شده است؛ و برای یادآوری عرض می‌کنم که در این تاریخ شما وزیر فرهنگ و هنر بوده‌اید [...] ضمن این‌که این فهرست را به ضمیمه این نامه می‌فرستم باید عرض کنم که در این فهرست از کتاب‌هایی مانند «از رنجی که می‌بریم» جلال آل‌احمد، «تشیع علوی و تشیع صفوی» علی شریعتی، «کشور‌های آمریکای لاتین» ترجمه غلامحسین متین، «فرهنگ چیست» احمد کسروی و «ستارخان» نام برده شده است. آیا «تشیع علوی و تشیع صفوی» عفت عمومی را جریحه‌دار می‌کند؟!
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

آیا «تشیع علوی و تشیع صفوی» عفت عمومی را جریحه‌دار می‌کند؟!

سرویس تاریخ «انتخاب»: شنبه، ۲۹ مهر ماه ۱۳۵۷، کمتر از چهار ماه مانده به پیروزی انقلاب ایران و نزدیک به دو ماه پس از روی کار آمدن دولت «آشتی ملی» به نخست‌وزیری جعفر شریف‌امامی و دقیقا ۶ روز پس از پایان اعتصاب چهار روزه مطبوعات که در اعتراض به حضور و دخالت نظامیان در جریان انتشار روزنامه‌های اطلاعات و کیهان شکل گرفته بود، باقر مومنی، از اعضای سابق حزب توده ایران و نویسنده معروف وقت، در نامه سرگشاده‌ای خطاب به محسن فروغی، وزیر فرهنگ و هنر وقت، از او خواست که ممیزان کتاب را مرخص و رسما در رادیو تلویزیون اعلام کند که انتشار کتاب آزاد است و وزارت فرهنگ و هنر در امر سانسور کتاب و انتشار کتاب هیچ دخالتی ندارد.
مومنی در این نامه ضمن اشاره به این‌که در روز چهارشنبه، ۱۲ مهر ماه [۱۳۵۷]، چند پلیس شهربانی کتاب «درد اهل قلم» او را به عنوان این‌که «از اداره سانسور جواز انتشار ندارد» جمع کرده‌اند، نوشت:
«از وزارتخانه محترمه شما نامه‌ای صادر و برای چاپخانه‌ها فرستاده شده که حاوی نام ۴۴ کتاب است که از میان آن‌ها ۱۳ کتاب «غیر قابل انتشار» تشخیص داده شده است و در بالای این ورقه نوشته‌اند کتاب‌هایی که در پنجمین شورای وزیران ۲۶/۶ مطرح شده است؛ و برای یادآوری عرض می‌کنم که در این تاریخ شما وزیر فرهنگ و هنر بوده‌اید [...] ضمن این‌که این فهرست را به ضمیمه این نامه می‌فرستم باید عرض کنم که در این فهرست از کتاب‌هایی مانند «از رنجی که می‌بریم» جلال آل‌احمد، «تشیع علوی و تشیع صفوی» علی شریعتی، «کشور‌های آمریکای لاتین» ترجمه غلامحسین متین، «فرهنگ چیست» احمد کسروی و «ستارخان» نام برده شده است. آیا «تشیع علوی و تشیع صفوی» عفت عمومی را جریحه‌دار می‌کند؟! یا در «کشور‌های آمریکای لاتین» سخن خلاف شرع اسلام به میان آمده است؟ یا نویسنده «ستارخان» علیه حکومت مشروطه و قانون اساسی قیام کرده است و یا کسروی در «فرهنگ چیست» خود «زن و خواسته» را مال مشترک همه اعلام کرده است؟! تازه به فرض چنین باشد، این وظیفه دادگستری است که پس از اثبات جرم دستور جمع‌آوری کتاب و تعقیب نویسنده را بدهد. [...] از شما تقاضا می‌کنم که اولا تمام مامورینی را که وقت‌شان صرف گرفتن ایراد از کتاب‌های نویسندگان و شاعران و مترجمان مملکت می‌شود مرخص کنید، ثانیا در رادیو تلویزیون و روزنامه‌های دولتی صریحا اعلان بفرمایید که انتشار کتاب آزاد است و هرگونه سانسور از پیش خلاف قانون است و وزارتخانه شما در امر سانسور کتاب و انتشار کتاب هیچ دخالتی ندارد و هیچ ناشر و چاپچی به خاطر چاپ و انتشار کتاب از طرف آن وزارتخانه و وزارت اطلاعات و ماموران اجرایی شهربانی و ساواک مواخذه نخواهد شد و اگر نوشته‌ای خلاف قانون بود، نویسنده آن از طرف مقامات قضایی تحت تعقیب قرار خواهد گرفت.»

 

متن نامه برگرفته از کیهان، شنبه، ۲۹ مهر ۱۳۵۷.

نظرات بینندگان