arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۵۱۲۲۳۳
تاریخ انتشار: ۲۰ : ۰۰ - ۲۲ آبان ۱۳۹۸

خاطرات آیت‌الله هاشمی؛ ۲۱ آبان ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۵: آقايان محمدى گيلانى، ابطحى‌كاشانى، محفوظى و طاهرى‌خرم‌آبادى تقاضا داشتند كه براى مرجعيت آيت‌الله منتظرى كمك شود و يا لااقل مانع ايجاد نشود / شب میهمان آیت‏‌الله خامنه‌ای بودم، درباره آقای آذری قمی و مواضع ضدرهبری او و كارهای آقای مكارم شيرازی و ... مذاكره شد

شب میهمان آیت‏‌الله خامنه‌اي بودم. دربارة مسایل مربوط به ارتش، نمازجمعه، حوزه علميه، آقاي [احمد] آذري [قمی] و مواضع ضدرهبري او و كارهاي آقاي [ناصر] مكارم شيرازي و نتايج مذاكرات با خانم [بی‏‌نظیر] بوتو و مسایل افغانستان و مسایل آلمان و ايران، مذاكره شد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

خاطرات آیت‌الله هاشمی؛ ۲۱ آبان ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۵: آقايان محمدى گيلانى، ابطحى‌كاشانى، محفوظى و طاهرى‌خرم‌آبادى تقاضا داشتند كه براى مرجعيت آيت‌الله منتظرى كمك شود و يا لااقل مانع ايجاد نشود / شب میهمان آیت‏‌الله خامنه‌ای بودم. درباره آقای آذری قمی و مواضع ضدرهبری او و كارهای آقای مكارم شيرازی و ... مذاكره شدخاطرات مرحوم  آیت الله هاشمی رفسنجانی را از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۵، هر شب منتشر می‌کند. پیشتر، خاطرات «آیت الله» از سال ۵۸ تا ۷۱ در «انتخاب» منتشر شده بود


به گزارش «انتخاب»؛ متن خاطرات آیت الله هاشمی در روز ۲۱ آبان 1371 تا 1375 در زیر آمده است

 

 سال 1371

ساعت هشت به دفترم رسيدم. ساعت نُه صبح رؤساى دانشگاه‌ها آمدند. [آقاي مصطفي معين]، وزير علوم گزارش داد. من هم صحبت مفصلى كردم و وعده رفع محدوديت‌ها در برنامه دوم را دادم.
اعضاى صندوق قرض‌الحسنه امام خمينى آمدند؛ به طلبه‌ها تا سقف صدهزار تومان وام مى‌دهند. من هم صد ميليون تومان به آنها وام دادم كه به تدريج برگردانند. گزارش دادند كه بيمه درمانى را هم تا امروز براى حدود هزار روحانى در قم برقرار كرده‌اند؛ از كمك‌هاى آيت‌الله خامنه‌اى كه ماهيانه 15 ميليون تومان مى‌پردازند.
آقاى فدريكو [مايور]، دبيركل [سازمان علمي و فرهنگي ملل متحد =] يونسكو آمد. دربارة اقدامات و انجام توصيه‌هايي كه سال گذشته گفته بودم، گزارش داد. نظراتى در خصوص تقويت استقلال و آزادمنشى سازمان مطرح نمودم.
آقايان [محمد] محمدى گيلانى، [سيدمحمد] ابطحى‌كاشانى، [عباس] محفوظى و [سيدحسن] طاهرى‌خرم‌آبادى آمدند. تقاضا داشتند كه در سفر به قم، آقاى [حسينعلي] منتظرى به ديدن من بيايند و من بازديد بروم. بعضى‌ها خواستندكه براى مرجعيت آيت‌الله منتظرى كمك شود و يا لااقل مانع ايجاد نشود؛ ناهار را هم ماندند. سپس آقاى طاهرى خرم‌آبادي و آقاى [ابوالفضل] توكلى بينا، [مشاور رييس‌جمهور در امور اصناف]، براى بنياد خدمت به شيعيان پاكستان استمداد نمودند.
عصر آقاى دكتر [علي اكبر] ولايتى، [وزير امورخارجه] آمد. گزارش سفر به افغانستان و هندوستان را داد. گفت كه آقاى [برهان الدين] ربانى، [رييس‌جمهور افغانستان]، نگران همكارى [گلبدين] حكمتيار، [رهبر حزب اسلامي]، [صبغت‌الله] مجدّدى، [رهبر جبهه نجات ملي] و [عبدالعلي] مزارى، [رهبر حزب وحدت اسلامي] در مقابل خودش است. با هندوستان قرارداد ساخت نيروگاه هشتصد مگاواتى در كرمان با اعتبارات خودشان منعقد كرده‌اند. براى سفر به تركيه مشورت كرد. قرار شد در آنجا بر خروج نيروهاى تركيه از عراق تأكيد كنند كه ترك‌ها از اين سفر سوءاستفاده نكنند. در مورد آقاي سيد احمد موسوى نيز صحبت شد. ساعت هفت‌ونيم به خانه رسيدم.

 

 سال 1372

در خانه بودم. از ديشب تاكنون باران مى‌بارد. اول وقت محسن آمد. گزارش نهايى بررسى وضع تعهدات ارزى و راه حل را ارایه داد و دربارة مترو پيشنهادهايى داشت. مهدى آمد. راجع به فاينانس‌ها و هزينه‌هاى گوناگون فاينانس و گرانى طرح سكوى ابوذر گفت و پيشنهاد داشت كه در برنامه دوم مورد توجه باشد.
آقاى [محمدحسن] رحيميان، مسئول بنياد شهيد آمد. گزارش وضع بنياد و اقدامات سال جارى در كم كردن پرسنل و تعطيل ادارات زايد و مشخص كردن وضع حقوقى اكثر پلاك‌هاى تحت سرپرستى را داد و خواستار تقويت اعتبارات والدين شهيد شد. پيشنهاد دوازده هزار تومان، حقوق ماهانه دارد؛ در مقابل هشت هزار تومانِ مورد قبول سازمان برنامه و بودجه.
عصر آقاي امير عراقى، [فرزند شهيد حاج مهدي عراقي] آمد و براى راه طالقان و وام براى دانشگاه مورد نظرش استمداد كرد. ظهر بچه‌ها و بستگان اينجا بودند. سرشب بعضى از بستگان ديگر آمدند.

 

 سال 1373

برای صبحانه امروز، آقاجلال كله‏پاچه تهيه كرده بود. ديروز هم حليم آورده بود. اول‏وقت، براى افتتاح موزه جنگ رفتيم. این موزه در محل نمايشگاه عمومى که در زمان جنگ بمباران شده و هفتاد نفر در آن شهيد شده‌اند، ساخته شده است. آقای [مهدی] چمران، [رییس بنیاد حفظ و نشر آثار و ارزش‌های دفاع مقدس] تهيه كرده و طرح‌هاى زيادى براى جاهاى ديگر دارد؛ شروع كار است و كامل‏تر خواهد شد. مصاحبه‌اى انجام دادم.1
به قرارگاه نجف رفتيم. در مراسم صبحگاه مشترك نيروهاى مسلح شركت كردم. سان و مراسم صبحگاه و صحبت كوتاه من در قدردانى و تشويق انجام شد.2 از آنجا به نيروگاه بيستون براى افتتاح رفتيم. دو واحد 320 مگاواتى داردكه هر دو شروع به كار كرده‌اند. بعد از استماع گزارش و بازديد، براى حضار صحبت کردم3 و از كارهاى خوب وزارت نيرو و برق و آب قدردانى نمودم. به احساسات مردمى كه بيرون نيروگاه جمع شده بودند، پاسخ دادم.
به سوى شهر صحنه پرواز كرديم. در اجتماع عظيم و شادابشان شركت نموديم. خيرمقدم فرماندار و نماينده و سرود و سخنرانى من انجام گرفت.4 بهره‌بردارى از لوله‌هاى گازرسانى شهر آغاز شد؛ آقاى ميرزاده هم بود. مردم خيلى راضي‏اند.
از آنجا به كنگاور رفتيم. اجتماعشان بسيار باشكوه بود، ولى شادابى ديگران را نداشتند. امام‏جمعه و نماينده و فرماندار خيرمقدم گفتند و سرودی اجرا شد. امام‏جمعه تأكيد زيادى بر توجه بيشتر دولت به امور فرهنگى داشت. من هم در صحبت‌هاى خود از دستاوردهاى فراوان فرهنگى انقلاب اسلامی گفتم و از خانواده [حاج‏ آقا بزرگ محمدی] عراقى تجليل كردم.5
از آنجا به منطقه صنعتى هرسين پرواز كرديم. چند كارخانه در حال ساخت است كه منتظر افتتاح ال سى براى تأمین ماشين‏آلات تولید چادر مشكي و كاغذ و ... هستند. از مزرعه نمونه كشت صنوبر براى كاغذ بازديد کردیم كه رشد مطلوبى دارد. به احساسات گرم روستاييان اطراف كه جمع شده بودند، جواب دادم. 6
تقاضاى شديدى براى شهرستان شدن دارند؛ خيلى گرم و پُرشورند. وعده دادم که پيگيرى شود؛ مشكل قانونى دارد.
به خاطر عقب بودن از برنامه، بازدید را كوتاه كرديم و به شهر سُنقركليايى رفتيم. اجتماع بسيار عظيمی داشتند. مطابق معمول، شعار و سرود و خيرمقدم‌‌ها مطرح شد و صحبت‌هاى دلگرم‏كننده من كه جمع‏بندى ناقصى از برداشت‌هاى سفرم و تشويق‌ سُنقري‌ها بود.7 اوايل انقلاب هم به اينجا سفر كرده بودم. وعده گاز و راه دادم.
نزديك غروب مراجعت‏كرديم. سان‌ست [=غروب] شده بود و هلى‌كوپترها مشكل داشتند. نزديك فرودگاه كرمانشاه، در كارخانه تولید چينى كُرد پياده شديم. نماز خواندیم و بعد از استماع گزارش مدير صنايع استان و مدير كارخانه كه شش هزار تن توليد دارد و خيلى مدرن است، از آزمايشگاه و خطوط توليد بازديد کردیم. گفتند به خاطر مرغوبيت، محصولات به اروپا و جاهای دیگر صادر مى‌شود. تسهيلات بيشتر براى توسعه خواستند.
با ماشين به فرودگاه رفتيم. نيروهاى انتظامى و سپاه و بسيج و اطلاعات جمع بودند. از زحماتشان تقدير كردم و با بدرقه رسمى، كرمانشاه را ترك كرديم. به خاطر خستگى، مصاحبه‏پايانى سفر را به فردا در تهران موكول‏كردم. ساعت هشت‏ونیم شب به تهران رسيديم. فاطى و فائزه در سفر امارات و پاكستان هستند و بعضى بچه‌ها در خانه جمع بودند.

 

 سال 1374

مسأله اختلاف ميان پارلمان در دولت آلمان، بر سر روابط با ايران، بالا گرفته و مجلس خواستار استعفاي وزير امورخارجه آلمان است. اعضاي كميسيون‌هاي امور زنان وابسته به وزارت‏كشور آمدند؛ تحت‏نظر معاونت‌هاي‏سياسي استانداري‌ها هستند. همسرآقاي بشارتي وزيركشور، گزارش را داد. من هم دربارة موفقيت و حقوق و موقعيت‌هاي زنان صحبت كردم.1
ستاد تنظيم بازار جلسه داشت. آیين‏نامه فروش كالاهاي مصادره شده قاچاق را تصويب كرديم. به وزارت‏جهادسازندگی، اجازه‏داديم كه براي پايين‏آوردن قيمت‏گوشت، گوسفند زنده صادر و به جاي آن گوشت وارد كنند؛ با هركيلو گوسفند صادراتي، مي‌توانيم دوكيلو گوشت وارد كنيم، چون گوشت نرينه ايران، در حوزه خليج فارس خيلي مرغوب است. ظهر حميد لاهوتي با من ناهار خورد؛ معمولاً براي كارهايي كه دارد، ناهار مي‌آيد.
عصر در جلسه هیأت دولت، بحث‌ها دربارة بودجه و بخش ارزي آن بود. شب میهمان آیت‏الله خامنه‌اي بودم. دربارة مسایل مربوط به ارتش، نمازجمعه، حوزه علميه، آقاي [احمد] آذري [قمی]2 و مواضع ضدرهبري او و كارهاي آقاي [ناصر] مكارم شيرازي و نتايج مذاكرات با خانم [بی‏نظیر] بوتو و مسایل افغانستان و مسایل آلمان و ايران، مذاكره شد. دربارة مسایل فقهي و نظر ايشان در مورد موسيقي صحبت شد كه اعلان مخالفت با آموزش موسيقي و صحبت‌هاي بعدي تأييدآميز، ابهام به‏وجود آورده و توضيح ايشان كه مخالف با افراط و توسعه و موافق با اصل كار و استفاده هستند، معقول و معتدل است. ایشان گفتند که در ادامه، نجاست خمر را بررسی می‏کنند؛ گویا ادله نجاست، ضعیف است ولی تحقیق ناتمام است.

 

سال 1375

ساعت هفت صبح به فرودگاه رسيديم. بلافاصله به اهواز پرواز كرديم. محسن[هاشمی، رییس دفتر رییس‏جمهور] و [آقایان بیژن نامدار زنگنه، محمدرضا نعمت‏زاده، سیدمحمد غرضی، غلامرضا‏آقازاده، عیسی‏کلانتری و عباس‏آخوندی]، وزراى نيرو، صنايع، مخابرات، نفت، كشاورزى و مسكن [و شهرسازی] و اخوى محمد، [معاون اجرایی رییس‏جمهور] و نمايندگان مجلس از استان [خوزستان] همراه بودند.
در فرودگاه [اهواز]، مسئولان با علما، به استقبال آمده بودند. دختر شهيدى خيرمقدم جالبى گفت كه قرار شد پخش شود. با هلى‌كوپترها به سوى طرح نيشكر - واحد اميركبير- پرواز كرديم. در محل ايستگاه پمپاژ آب فرود آمديم. با 16 پمپ بزرگ، پمپ مى‌شود. با پرده‌بردارى از لوح و فشار دگمه پمپ‌ها كه منظره دلبندي از انتقال آب دارد، افتتاح شد. از منظره با حضور من فيلم برداشتند.
به محل مزارع نيشكر رفتيم. مقدار زيادى نيشكركاشته شده كه براى تكثير مزارع، قلمه برمى‌دارند. رشد محصول بيش از حد انتظار بوده. چند قلمه كاشتم. آبيارى جالبى ايجاد كرده‌اند. سپس در محل كارخانه توليد نيشكر، مراسم با گزارش آقاى مهندس [مهدی] مفيدى، [مديرعامل شركت طرح توسعه نيشكر وصنایع جانبی] و سخنان من در اهميت طرح كشت و صنعت نيشكر بود1.
به سوى منطقه ويژه اقتصادى خرمشهر و آبادان پرواز كرديم. در راه با توضيحات مهندس كامروا از فضا طرح مهم كاشت اُكاليتپوس در 25 هزار هكتار، با استفاده از زه آب طرح‌هاى نيشكر و نيز ايجاد استخرهاى پرورش ماهى بازديد كرديم. در محل منطقه ويژه مراسمى بود. براى افتتاح چند كارخانه و شروع به كار چند كارخانه ديگر و مراسم اعطای اسناد رسمى املاك روستاها كه براى اولين بار شروع مى‌شود؛ با چندين گزارش و صحبت مفصل من.2
سپس از فضا نحوه لايروبى [رودخانه] بهمن‏شير را با توضيحات آقاى [محمدتقی] امان‌پور، [معاون وزیر جهادسازندگی] ديديم؛كار مهمى است. بايد 12 ميليون مترمكعب لاي را با دو لايروب مُدرن، از رودخانه بيرون آورند. با استقبال گرم كاركنان، در مجتمع پتروشيمى بندر امام فرود آمديم. در سالن توجيه، گزارش مهندس [احمد] رهگذر، [مدیرعامل شرکت صنایع پتروشیمی]، دربارة كل صنايع پتروشيمى و توضيحات مهندس [غلامحسین] نجابت، [مديرعامل شرکت ساختمان و نصب صنايع پتروشيمی]، دربارة كارخانه اروماتيك را شنيديم كه براى افتتاح آن رفته بوديم؛كار مهمى است. در مدتى كمتر از نصف زمان پيشنهادى پيمانكار آلمانى و به هزينه‌اى كمتر از نصف هزينه پيشنهادى آنها ساخته‌اند. سپس از كارخانه بازديد كرديم و كُلنگ سه واحد پارازايلين و الفين M.T.B را به زمين زديم. از لوح طرح پرده برداشتم. در سالن اجتماعات، گزارش [آقای غلامرضا آقازاده]، وزير نفت و صحبت‌هاى مفصل من3 در اهميت و مزيت نسبى صنايع پتروشيمى و سرود جالب خوداتكايى را داشتيم.
به محل كارخانه لوله و نورد اهواز پرواز كرديم. در مسير توضيحات [آقای مقیمی]، استاندار [خوزستان] را داشتيم. كارخانه بزرگى ، با ظرفيت 600 هزار تُن است. مديرعامل طرح توضيح داد و از خط توليد بازديد داشتيم. سپس از لوح طرح، پرده‏بردارى کردیم. پس از نماز، در اجتماع مسئولان، توضيحات زيادى از مديران مختلف شنيديم، براى 1170 طرح و پروژه كه امروز افتتاح شده‌اند.
اخوى محمد، وزير مخابرات، وزير صنايع، معاون وزيركشور، معاون وزير جهاد و استاندار توضيح دادند. من هم صحبت مفصلى كردم4 و نشان سازندگى را به آقاى [محمدحسین] مقيمي، استاندار [خوزستان] دادم.
به نيروگاه رامين رفتيم. واحد چهار افتتاح شد. پس از استماع گزارش مهندس سلاجقه و مديرعامل آب و فاضلاب [استان خوزستان]، از نيروگاه بازديد كرديم؛ نيروگاه عظيمى است، با شش واحد 315 مگاواتى كه بزرگترين نيروگاه كشور است. دو واحد آن ناتمام است. در اجتماع كاركنان، آقاى زنگنه، [وزیر نیرو] دربارة وضع برق و آب و فاضلاب توضيحات داد و من هم دربارة پيشرفت‌هاى عميق استان و آينده خوب‌تر استان با توجه به طرح‌هاي مهم زيربنايى در دست اجرا صحبت كردم و براى تأمين آب سالم شُرب و فاضلاب استان تأكيد كردم5. سپس به فرودگاه رفتيم و به سوى تهران پرواز كرديم. شام را در هواپيما خورديم. ساعت دوازده شب به تهران رسيديم. به دفترم رفتم و بلافاصله خوابيدم.

نظرات بینندگان