روزنامه شرق گفت وگویی با خسرومعتضد انجام داده است. در بخشی از این مصاحبه آمده است:
*ظاهرا الان مد شده است که همه، ایران را زیر سوال ببرند. ایران الان
مدافعی ندارد و کسی دیواری کوتاهتر از ایران پیدا نمیکند. الان هم مثل
دوران حزب توده شده است که اگر کسی نامی از ایران میبرد، میگفتند امل و
نوکر رضاخان و سیدضیا. ایشان در صحبتهایشان اعلام کردهاند که ایران بدون
دین چیزی نیست. کسی منکر این نیست که دین در ایران اهمیت زیادی دارد اما
ایران به تصدیق کارشناسان بزرگ تاریخ (اگر جاسوس و عامل بیگانه
نخوانیمشان) مقل گریشمن، ماری، هرتسفلد و دیگران کشوری است که مردم آن از
ابتدا خداپرست بودهاند. مثلا نمیتوان گفت هخامنشیان خداپرست نبودهاند.
در بخشنامههای اردشیر بابکان هم مردم به خداپرستی تشویق شدهاند.
*اینکه ایشان میگویند ایران چیزی ندارد به هیچوجه قابل قبول نیست. ایران
گاهواره تمدن است. در ایران همواره سعهصدر بوده است، زمانی که والرین به
ایران حمله کرد، دولت ایران زمانی که او و یارانش را اسیر کرد آنها را به
ساختن سد و شهرسازی گمارد، کاری که مدرنترین کشورها هم نمیکنند.
*کلمه مکتب ایرانی جعلی است چرا که ایران در درون هر ایرانی نهادینه است و
چیزی با این عنوان وجود ندارد. ایشان گفته است به علت افراطیگری علیه مکتب
شعوبیه قیام میشود در حالی که مکتب شعوبیه (جنبش ایرانیگری) در واکنش به
اعراب و خلفای راشدین به وجود آمد که میگفتند ایرانی پست و عجم است چون
عربی نمیداند. بنابراین این توهینی بود که به ایرانیها شد و واکنش آن
ایجاد شعوبیه بود و ایرانیها با خلوص مسلمان شدند. در طول زمان در ایران
اتفاقات ناخوشایندی رخ داده مثلا، زمانی حمام قدغن بوده تحصیل سواد برای
طبقه پایین ممنوع بوده اما با همه این احوال، اینها دلیل نمیشود به خاطر
وجود این مسایل بگوییم ایران بد است. ایرانخواهی را نباید سرزنش کرد. مکتب
ایرانی در خون همه هست و هرکس از ایران استفاده میکند نسبت به ایران
علاقهمند است. چرا وطنپرستی را میگویند بد است؟
* به نظرم کسانی که با مکتب ایرانی مخالفند با مقامات دولتی مشکل دارند. من
در همین جا از آقای عماد افروغ و حتی از یامینپور هم برای مناظره دعوت
میکنم آخر ایشان برگشته گفته ناسیونالیسم منسوخ است. اینها به نظرم با
ملیت مشکل دارند و حرفهایشان مسالهساز است.
* اینها مقدمات شکستن حاکمیت ما، استقلال و یکپارچگی ملت است. متاسفانه
مقامات دولتی که آن را مطرح کردن، ادامهاش ندادند مگر چه اشکالی دارد این
عنوان؟ من حاضرم بگویم که ما چه مکتبی را دنبال میکردهایم. مکتب
اثنیعشری جوشیده از ایران و وفاداری ایرانی به رسول خداست. چرا سلمان
فارسی (روزبه یا بامدادان یا مهبد درخشان مرسلان) مورد عنایت حضرت محمد (ص)
بوده است؟ چرا اصرار دارند مدام بر سر ایران بکوبند؟ شما کتاب خدمات
متقابل ایران و اسلام شهید مطهری را بخوانید علیه ایران هرچه بگویید،
مقدمات تجزیه ایران فراهم میشود شما چه چیزی از تاریخ ایران و زبان پارسی
میدانید؟
*[درباره دلیل مخالفت با مکتب ایرانی] دلیل مخالفت سیاسی است. مگر ما
ایرانیها زمانی با عثمانیها نجنگیدیم؟ آنها هم که مسلمان بودند. آقای
یامینپور گفته ما برای اسلام جنگیدیم، نه ایران. میخواهم از ایشان بپرسم
شما که به دنیا نیامده بودید، زمان جنگ، وقتی هم هشت سالتان شد جنگ تمام
شد، چه میدانید از تاریخ. شما که جبهه نرفتید چطور منت میگذارید بر سر
مردم؟ آن مسیحیها و کلیمیها که رفتند در جبهههای جنگ و کشته شدند برای
ایران رفتند یا اسلام؟
*آقای مشایی بد حرفی نزده است و متاسفانه باید ادامه میدادند. نه ایشان بد
حرفی زده، نه رییسجمهور که گفتههای ایشان را تایید کرده است.
*آقای افروغ مردی متهور، شجاع و خوشصحبت هستند اما در این مورد مقداری
بیشتر باید مطالعه کنند و مساله ایران و ایرانی و دفاع از ایران در برابر
دیگر کشورها را مورد توجه قرار دهند. ما باید همیشه در برابر خطراتی که
ایران را تهدید میکند، آماده باشیم. در ایران تنها مساله دین مطرح نبوده
است بلکه مساله نفت، ژئوپلیتیک، گاز و معادن هم هست. من به مخالفان مکتب
ایرانی توصیه میکنم مردم ایران را بیشتر به وطنشان علاقهمند کنند،
اینچنین حرفهایی بیشتر باعث مهاجرت و فرار مردم میشود.