arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۵۱۷۶۴۰
تاریخ انتشار: ۵۰ : ۲۳ - ۲۲ آذر ۱۳۹۸

خاطرات آیت‌الله هاشمی؛ ۲۲ آذر ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۵: اخوان علیزاده از شورای نگهبان اصرار داشتند، ترتیبی بدهند در دوره بعد، رییس‏‌جمهور باشم؛ نپذیرفتم

آقایان [احمد و محمدرضا] اخوان علیزاده از شورای نگهبان آمدند. پیشنهاد و اصرار داشتند، ترتیبی بدهند که در دوره بعد، رییس‏جمهور باشم؛ نپذیرفتم. در مورد برنامه نظارت بر انتخابات گزارش دادند و نظرم را خواستند. گفتم سعی کنند، کسی بی‏جهت رد نشود. اخوی محمد آمد. دربارة حال والده و مقدار کمک به کردستان و پرداخت اقساط بعدی تعهدات سابق و برنامه تنظیم بازار صحبت شد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

خاطرات آیت‌الله هاشمی؛ ۲۲ آذر ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۵: اخوان علیزاده از شورای نگهبان اصرار داشتند، ترتیبی بدهند که در دوره بعد، رییس‏‌جمهور باشم؛ نپذیرفتم

خاطرات مرحوم  آیت الله هاشمی رفسنجانی را از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۵، هر شب منتشر می‌کند. پیشتر، خاطرات «آیت الله» از سال ۵۸ تا ۷۱ در «انتخاب» منتشر شده بود

به گزارش «انتخاب»؛ متن خاطرات آیت الله هاشمی در روز ۲۲ آذر 1371 تا 1375 در زیر آمده است

 

سال ۱۳۷۱

ساعت هفت و نیم به دفترم رفتم. ساعت نُه کارکنان شرکت کشتی‌رانی جمهوری اسلامی آمدند. آقایان شریعت و [محمدحسین] داجمر گزارش دادند و من صحبت تشویق‌کننده نمودم.[۱]

آقایان [محسن] نوربخش، [وزیر امور اقتصادی و دارایی] و [حسین] محلوجی، [وزیر معادن و فلزات] آمدند. دربارة خرید کارخانة گالوانیزه و قلع‌اندودکردن برای شرکت فولاد مبارکه، از ایتالیا و با [مشارکت] بخش خصوصی در اطراف قزوین مذاکره شد. قرار شد به‌زودی تصمیم نهایی اتخاذ شود؛ چون ایتالیا برای تقسیط طلب‌هایش می‌خواهد که این کارخانه را از آنها بخریم.

آقایان [ابراهیم] رییسی و [حبیب‌الله] مقیسه، دادستان انقلاب و مواد مخدر آمدند. گزارش مبارزه با مواد مخدر و قاچاقچیان را دادند. دربارة ترانزیت قبل و کیفیت برخورد با معتادان و زندان‌ها نظراتی دارند. مشکلات را گفتند که قرار شد در ستاد [مبارزه با موادمخدر] بررسی شود.

[نصیب نصیب‌اوُف]، سفیر جمهوری آذربایجان آمد. اولین سفیر است. فارسی را خوب صحبت می‌کرد. نطق‌اش را به فارسی خواند و خواست برای تهیه سفارت کمک‌شان کنیم. دربارة جنگ و روابط با روسیه سئوالاتی کردم؛ نسبت به روس‌ها خیلی بدبین‌اند. آقای [محمدعلی] شرعی، [نماینده قم] آمد. برای برنامه سفرم به قم پیشنهادهایی داشت. عصر هیأت دولت جلسه داشت. قرار شد وزرا کارنامه خدمات خود را برای اطلاع‌رسانی و روشن کردن مردم قبل از انتخابات تهیه کنند.

شب میهمان رهبری بودم. دربارة نیروی دریایی، پادگان قلعه‌مرغی، طرح عباس‌آباد و مصلی، عبور اتوبان‌های شهری از پادگان‌ها، نیازهای ارزی، دفاعی و تبلیغات خارجی و کمک به حوزه‌های علمیه خارج، سفر من به قم، اعتراض آقای [سیدمحمدرضا] گلپایگانی به سخنرانی زنان قبل از خطبه‌های نمازهای جمعه،

پذیرش‌گالیندوپل، [گزارشگر کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل]، پیغام [هِنری] کسینجر و آمریکا دربارة ورود کامیون‌ها بین ایران و عراق و مسائل سومالی مذاکره کردیم. در همه موارد تفاهم داشتیم.

 

سال ۱۳۷۲

آقایان زنگنه، [وزیر نیرو] و آقازاده، [وزیر نفت] برای مسأله سوخت نیروگاه‌ها آمدند. در زمان پیک مصرف انرژی، سوخت کافی به نیروگاه‌ها نمی‌رسد و باعث کم شدن تولید برق و خاموشی می‌شود. مشکل عمده در انتقال گاز از کنگان است که بالاخره ناچاریم، بعضی از صنایع پُرمصرف را در ساعات پیک، با ظرفیت کمتر به کار بگیریم.

آقای [هادی] ندیمی، رییس دانشگاه شهید بهشتی آمد. در مورد تقاضای مدرک خبرگان بدون مدرک[۱] برای خانم زهرا رهنورد، [همسر مهندس میرحسین موسوی] صحبت کرد که گروه آزمایش‌کننده به اتفاق آرا او را رد کرده‌اند. ایشان هم نامه نوشته و از رد شدن در امتحان شکایت کرده است. گفتم مطابق مقررات عمل کنند.

سفیرانمان در کشورهای آسیای میانه و قفقاز و بلوک شوروی سابق آمدند و ارزیابی آثار سفر من را گفتند. خیلی خوشحال بودند. تحلیل دربارة اوضاع روسیه پس از انتخابات، درست اجرا شد. به نظر می‌رسد پارلمان آینده هم معارض با آقای یلتسین باشد. برای اجرای توافق‌ها، قرار شد پیگیری شود.

عصر جلسه شورای عالی مناطق آزاد داشتیم که به نصاب نرسید و تشکیل نشد. سر شب، بعد از مدتی وقفه از استخر استفاده کردم. به خاطر جلسات فشرده هیأت دولت برای برنامه و بودجه، مهلت و فراغت نداشتم. به خانه آمدم. فاطی برای پذیرایی آمده بود.

 

سال ۱۳۷۳

در گزارش‌ها، حمله نظامی روسیه به جمهوری چچن مورد توجه است. بعد از نماز صبح تا ساعت شش، آخرین متن نطق تقدیم بودجه را خواندم[۱] و به دفترم رفتم. آقای زنجانی آمد و آخرین اصلاحات انجام شد.

ساعت نُه صبح به مجلس رفتیم. نمایندگان استقبال گرمی کردند. بلافاصله صحبت را شروع کردم. بیش از دو ساعت طول کشید. خیلی خسته شدیم. کمی بعد از نطق، در اتاق پذیرایی نشستیم. نمایندگان مراجعاتی داشتند. ضمن نطق از آقای محلوجی هم دفاع کردم که فردا موعد استیضاح ایشان است. جمعی از وزرا و استانداران هم آمده بودند.

تا عصر کارهای دفتر را انجام دادم و استراحت کردم. عصر آقای عبدالله نوری

آمد. از وضع ایشان، بعد از کنار رفتن از وزارت کشور و رفتن به قم پرسیدم. در قم مستقر شده و مشغول مرور تحصیلات حوزه‌ای سابق است. به درسی نمی‌رود و تصمیم دارد در قم بماند. از وضع تبلیغات مرجعیت راضی نیست. پیشنهاد شد یک موضوع تحقیقی مثل سیاست خارجی اسلام را با گروهی دیگر مورد پژوهش قرار دهند.

شب شورای عالی انقلاب فرهنگی جلسه داشت. ریاست دانشگاه‌های کاشان و سمنان تصویب شد. در تهران بودن دانشکده علم‌الحدیث حضرت عبدالعظیم (س) و مصوباتی دیگر داشتیم.

 

سال ۱۳۷۴

آقایان [احمد و محمدرضا] اخوان علیزاده از شورای نگهبان آمدند. پیشنهاد و اصرار داشتند، ترتیبی بدهند که در دوره بعد، رییس‏جمهور باشم؛ نپذیرفتم. در مورد برنامه نظارت بر انتخابات گزارش دادند و نظرم را خواستند. گفتم سعی کنند، کسی بی‏جهت رد نشود. اخوی محمد آمد. دربارة حال والده و مقدار کمک به کردستان و پرداخت اقساط بعدی تعهدات سابق و برنامه تنظیم بازار صحبت شد.

آقای [محمدحسن] رحیمیان، [رییس بنیاد شهید]، با مدیران شرکت‌های کوثر و شاهد آمدند و فعالیت‌های اقتصادی بنیاد شهید و شرکت‌ها را گزارش دادند؛ عمدتاً از نیروهای جناح چپ‌اند. عصر به جلسه هیأت دولت نرفتم. سر شب، اخوی محمد آمد. راجع به انتخابات و ارز صنایع صحبت شد. شب جلسه شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز داشتیم. برای لیست نامزدهای مجلس رأی‏گیری شد.

 

سال ۱۳۷۵

در منزل بودم و بیشتر وقت، صرف مطالعه اسناد پرونده‌های دوران مبارزه، برای چاپ خاطرات شد. همشیره‌ها فاطمه، طیبه و صدیقه و جمعی دیگر از بستگان ظهر و شب، اینجا بودند. راجع به برنامه سفر به ترکیه، با محسن [رئیس دفتر رئیس‌جمهور] صحبت کردیم.

نظرات بینندگان