پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : ثبت نام انتخابات فدراسيون فوتبال آغاز شده و البته هنوز گزينه يي براي
رياست فدراسيون فوتبال ثبت نام نكرده است. گويي همه منتظرند ببينند گزينه
«وزارت ورزش» چه كسي است. وزارت ورزش كه نه: گزينه دولت... رايزني ها در
پشت پرده ادامه دارد. ظهر داربي جلسه يي بسيار مهم در دفتر سعيدلو برگزار
شده بود: مردي كه پيش از اين گزينه دولت ناميده مي شد اما او با سردي با
پيشنهاد رياست فدراسيون فوتبال برخورد كرد. نكته مهم تر در آن جلسه اما
پيشنهاد دوم بود: «حالابيا از مهدي تاج حمايت كن». احتمالامذاكره كننده خبر
نداشت لابي در اين سطح نبايد تا اين حد مستقيم باشد و براي همين سعيدلو
تنها سكوت كرد. علي كفاشيان اين روزها نظاره گر شرايط است و البته برخي
گزينه ها با تندي درباره او مصاحبه مي كنند. موضع رييس تنها سكوت بود و
پاسخي براي آن ندارد ولي كيست كه نداند نظر كفاشيان درباره اتفاقات مختلف
چيست.گفت وگو با علي كفاشيان از آن جهت اهميت دارد كه هنوز مشخص نيست رييس
فدراسيون فوتبال در انتخابات شركت مي كند يا نه؟ پرسشي كه در اين مصاحبه هم
پاسخ شفافي پيدا نكرد.
فكر كنم با نزديك شدن
انتخابات فدراسيون فوتبال و جلساتي كه در هيات رييسه برگزار مي شود، بيشتر
با شخصيت و چهره دوستان آشنا مي شويد، گويا پرده ها كنار رفته و علنا موضع
گيري ها صورت گرفته است. از اين دوگانگي رفتارها چه نتيجه يي مي گيريد؟
اتفاقا
اعتقاد من اين است كه بايد اختلاف سليقه باشد اما همه چيز بايد دوستانه و
صادقانه باشد. واقعا دوست ندارم درباره اين موضوعات حرفي بزنم و مسائل را
باز كنم چرا كه هميشه گفتم مشكلات خانوادگي بايد درون خانواده حل شود.
اما
از شما چهره يي ساخته اند كه انگار ثبات نداريد يعني مسووليت پذير نيستيد،
يعني سهل انگاريد. اين گونه كه همه اتفاقات تقصير شماست.
چطور؟!
مثلابرخي گفتند كه براي انتخاب قطبي همه مخالف بودند و كتبي هم اعلام كردند.
به
نظرم درباره هر موضوعي بايد شرايط آن روزها را لحاظ كرد كه وضع چگونه بود.
حالااين يك مورد است. اين درست نيست كه بخواهيم از اتفاقات سوءاستفاده
كنيم. حالااگر تيم ملي قهرمان مي شد، من بهترين رييس فدراسيون آسيا بودم؟
هرگز! فوتبال محتاج برنامه ريزي است، بايد نگاه برنامه محور داشت اما آن
روزها مسائلي بود كه نمي شد بسياري از كارها را انجام داد. من رييس
فدراسيون هستم و خيلي از مسائل به شخص بنده منتقل مي شود كه شايد براي برخي
از تصميمات بايد بسياري از شرايط را لحاظ كرد.
اين روزها كانديداها درحال بررسي شرايط هستند. نظرتان درباره آنها چيست؟
فكر
نكنم كسي به طور رسمي اعلام كرده باشد ولي بايد از حضور چهره ها حمايت كرد
و به نظرم مي توان با اين رقابت ها به آينده فوتبال خوشبين بود.
اما چهره هايي نظير علي دايي اعتقاد دارند انتخابات فدراسيون فوتبال انتخاب نيست و گويا بيشتر فرمايشي است.
اتفاقا
هرچه جلوتر مي رويم انتخابات فدراسيون فوتبال مستقل تر مي شود. لابي در
همه دنيا در انتخابات وجود دارد، افراد مي آيند و ليست مي دهند و آينده را
ترسيم مي كنند. به نظر من كه اصلاانتخابات فوتبال فرمايشي نيست و مجمع هم
نمي پذيرد كه كسي بخواهد به آنها توصيه كند. اتفاقا مجمع فدراسيون فوتبال
واقعا بلوغ فكري دارد و مديران به جايي رسيده اند كه مستقل عمل مي كنند.
حالاآنها مي خواهند بين بد و بدتر يا خوب و بهتر گزينه يي را انتخاب كنند.
مجمع از مديراني تشكيل شده كه نخبه هستند و بيشتر از آنكه به هر چيزي فكر
كنند، منافع فوتبال براي آنها مهم است.
اما برخي از كانديداها مشي توهين به شما را براي جلب توجه انتخاب كرده اند و با لحن تندي درباره عملكرد شما نظر مي دهند.
به
نظر من مهم ترين موضوع در انتخابات سالم، احترام است. اگر بخواهيم به
همديگر توهين كنيم نه تنها هيچ توسعه يي نخواهيم داشت بلكه عقبگرد هم
خواهيم داشت. نگاه حذفي يا توهين آميز جواب نمي دهد و بايد با احترام
برخورد كرد. به نظرم احترام حلقه گمشده فوتبال ايران است. بخشي به همين
مصاحبه ها برمي گردد. احترام يعني صداقت داشتن، يعني روراست بودن، يعني
براي پيشرفت تلاش كردن، خانواده فوتبال موفق شدن... به نظرم احترام در
فوتبال ايران در حال فراموشي است و منافع عمومي براي فوتبال درنظر گرفته
نمي شود. من قبول دارم اشتباهاتي داشتم، مثل همين تيم ملي اميد: اما راهش
توهين نيست. من هميشه سعي مي كنم با همه به احترام برخورد كنم و لبخند من
به معناي سهل انگاري نيست بلكه پذيرفتن تك تك آرا و نظرات و البته استفاده
از نظرات ديگران است تا بتوان به توسعه فوتبال كمك كرد.
پاسخي به توهين ها نداريد؟
من
چه مي توانم بگويم؟ از من چه مي خواهند؟ من رييس اين فدراسيون هستم كه هشت
عضو هيات رييسه هم دارد. حالايكي اش تصميم من بود، دوتايش، همه كه كار من
نيست. من اعتقاد دارم كه در شكست ها بايد پاسخگو بود و براي همين موقع شكست
هميشه در دسترس بودم اما برخي از اين صداقت من سوءاستفاده كردند، اهداف
خودشان را پياده كردند، سكوت كردند تا امروز از آن سكوت استفاده كنند.
من
به دوستان توصيه مي كنم اگر دلشان براي فوتبال مي سوزد بايد برنامه بدهند،
بايد برنامه داشته باشند، نه اينكه فقط حرف بزنند. با توهين به من مشكلي
حل نمي شود، اما برنامه خوب مطمئنا طرفدار خواهد داشت.
حرف هايتان بيشتر رنگ و بوي ناراحتي دارد.
نخستين
بار شما اين درد دل را چاپ كرديد. بيشتر هم نمي خواهم توضيح دهم. اما بايد
به همديگر احترام بگذاريم: اين طور نمي شود كه من صداقت داشته باشم اما
ديگران بخواهند از آن سوءاستفاده كنند. من نمي پذيرم جلسه تشكيل دهيم،
دوستان نظرشان را بگويند، من نظر دوستان را وتو كنم اما فردا در روزنامه ها
بخوانم كه پيشنهاد دهنده من بودم و هيات رييسه مخالف بود! آخر اين چه
مديريتي است؟ اين رفتار در كجاي اسلام تاييد شده است؟
بالاخره تصميم نگرفتيد براي انتخابات ثبت نام كنيد؟
شايد
كانديدا نشدم اما خوشحالم كاري كردم تا رييس بعدي راحت باشد و نواب رييس
با خودش هم نظر باشند. رييس بعدي حداقل مي تواند برنامه هاي خودش را پياده
كند نه برنامه هاي ديگران را مي گفتند فيفا تاييد نمي كند، برخي ها هم از
بيرون نامه نگاري كرده بودند و مثلابه فيفا و AFC اطلاعات مي دادند، اما
ديديد فيفا پيشنهاد مرا تاييد كرد و خوشبختانه مجمع هم پذيرفت.
پاسخ سوال را نداديد.
من
شرايط را بررسي مي كنم و البته يادتان باشد كه من استقبال مي كنم افراد
بهتري بيايند و با تشخيص مجمع انتخاب شوند. اگر به اين نتيجه برسم كه گزينه
بهتري آمده، مطمئن باشيد به اين راي احترام مي گذارم و فكر مي كنم اتفاق
خوبي خواهد بود و حتي كمك مي كنم كه گزينه موردنظر راي بياورد.
خيلي ها مي گويند شما ديگر گزينه دولت نيستيد.
بهتر!
گزينه دولت بيايد و فوتبال را تحويل بگيرد. من هرجا بودم بعد از من قدرم
را دانستند، براي اينكه بسترسازي كردم. شايد بدتر از من شد رييس فدراسيون
فوتبال! من اعتقاد داشتم بايد با دولت تعامل داشت، اين گونه نمي شود كه
فدراسيون فوتبال خودش را بالاتر از همه بداند. همه ما ثمره اختلاف فدراسيون
با دولت را ديديم كه منجر به تعليق شد. چه ثمره يي داشت؟ به فوتبال ايران
كمك كرد؟ يا وضع مان را بدتر كرد؟ تو را به خدا شرايط را لحاظ كنيد. همه
دنيا به شكلي مي خواهند كشورمان را كوچك كنند، يا تحريم مي كنند يا تحت
فشار مي گذارند اما ما ايستادگي كرديم. ما فرهنگ خاص خودمان را داريم.
خودشان هم مي دانند اما خودشان را به ندانستن مي زنند. مگر من بدم مي آيد
اسپانسر خارجي داشته باشم؟ مگر بدم مي آيد پول در حساب فدراسيون فوتبال
باشد؟ مگر بدم مي آيد با بهترين تيم هاي فوتبال جهان بازي كنيم؟ اما شرايط
طور ديگري است، همه براي هدف مشترك قدم برمي داريم. همه اينها را مخالفان
بهتر از من مي دانند اما به مردم نمي گويند تا مثلاكفاشيان را خراب كنند
اما دارند به فوتبال ضربه مي زنند. باور كنيد من از طريق تعامل با دولت
توانسته ام به تيم هاي پايه توجه كنم. براي من اينها خيلي مهم هستند. ثمره
شان 4تا8 سال ديگر مشخص مي شود. پشتوانه يي قوي براي فوتبال ايران اما كسي
به آنها توجهي نمي كند...
خيلي ها اعتقاد دارند كه اين
گلايه ها به خاطر انتخابات فدراسيون فوتبال است. بسياري مي گويند چرا آن
روزها اعتراض نكرديد يا مقابلشان نايستاديد؟
بايد قبول كنيد كه
نمي شود هر كاري كه دوست دارم را انجام دهم. مگر فدراسيون فوتبال ملك شخصي
من است كه براي صلاح خودم هر كاري دوست دارم انجام دهم؟ بايد شرايطش فراهم
شود، بايد ساختار حفظ شود، احترام ها حفظ شود. براي من فوتبال مهم بود و
شايد مي توانستم تصميماتي بگيرم كه براي من بسيار خوب مي بود اما بايد به
فوتبال توجه مي كردم. اصلاح اساسنامه هم به خاطر اين نبود كه مي خواستم
مقابل گروهي بايستم، هرگز! من مي خواستم فوتبال و مديريت فوتبال بهتر باشد و
پيشرفت كند. با اصلاح اساسنامه اين اتفاق افتاد و به نظرم براي رقم خوردن
اصلاح بايد دوران «گذار» آن طي شود كه اين چهارسال تجربه خوبي براي
اساسنامه مستقل فدراسيون فوتبال بود كه تجربيات گرانبهايي را براي كليت
فوتبال دربر داشت كه منتج به اين اصلاحات شد. اگر امروز اين اتفاق مي افتد
براي اين است كه همه چيز سرجايش است، ناراحتي وجود دارد ولي اين موضوع هم
در جهت توسعه فوتبال است كه با راي مجمع نهايي شد، نه نظر شخصي من... به
هرحال اعتقاد دارم نه گلايه مي كنم و نه اعتراض بلكه تصميمي با مركزيت مجمع
فدراسيون فوتبال براي توسعه آن گرفتيم.