محمود العدم در الجزیره نوشت: در سالهای گذشته، روابط دیپلماتیک و اقتصادی بین چین و اسرائیل، رشد زیادی داشته و هر دو طرف، در پی استفاده از این روابط، برای تبادل منافع مشترک، بوده اند.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: گزارش حاضر، به بررسی ویژگی های این روابط می پردازد:
تاریخ رابطه:
-چین، پیش از برپایی جمهوری، اولین دولت آسیایی بود که در سال 1948، اسرائیل را به رسمیت شناخت. پس از برپایی جمهوری چین، اسرائیل تلاش کرد به دولت جدید نزدیک شود، از این رو، نخستین دولتی بود که جمهوری خلق چین را به رسمیت شناخت، اما دولت جدید چین، مخالف اسرائیل بود و در برابر اقدام اسرائیل، تنها به یک تشکر اکتفا کرد.
-این رابطه در دهه پنجاه و شصت، به دلیل موضع اسرائیل در حمایت از غرب، در جنگ کره در سال 1951، متشنج تر شد و به جهت روابط چین با مصر و سوریه، در جریان تجاوز صهیونیستها در سال 1967، رو به تنش بیشتر می گذاشت.
-اما در سال 1979، ارتباط بین چین و اسرائیل بازگشت و این مهم، تحت تاثیر دو عامل اصلی بود، یکی اشغال افغانستان توسط اتحاد جماهیر شوروی و دیگری، آغاز روند صلح مصر و اسرائیل.
-این رابطه به تدریج با دیدار دیپلمات های دو طرف در سازمان ملل و سپس، دیدار بین وزرای خارجه چین و اسرائیل در سال 1987، بهبود بیشتری یافت.
-همین امر، در سرازیر شدن گردشگران اسرائیلی به چین، در سال 1988، مؤثّر افتاد؛ یعنی همان سالی که چین، دولت فلسطین را به رسمیت شناخت.
سپس، در سال 1992، روابط رسمی بین دو طرف، علنی شد.
شکل روابط
تحلیلگران بر این عقیده اند که انتقال تکنولوژی از اسرائیل به چین، عامل اصلی این روابط بوده است؛ همانطور که دهها معامله در این زمینه، میان دو طرف امضا شد و نخست وزیر اسرائیل در سال 2013، طی سفری به چین، دستور داد تا روابط اسرائیل با چین، در تمام زمینه های غیر حساس و ضروری نیز افزایش یابد.
-روابط بین چین و اسرائیل در سالهای اخیر افزایش چشم گیری داشته است.
اسرائیل تلاش می کند از تنوع بخشیدن و گسترش رابطه های سیاسی و اقتصادی با چین، غافل نماند.
-اما چین، به دنبال بهره گیری از تکنولوژی اسرائیل است.
-طرف اسرائیلی نمی خواهد که این روابط، به رابطه استراتژیکش با ایالات متحده اسیبی وارد کند و این مهم، یک خط قرمز برایش محسوب می شود.
-چین، خواستار روابط فعال است، اما در «سایه »، به نحوی که رابطه اش با دولتهای عربی و اسلامی، تحت تاثیر این موضوع قرار نگیرد و بازارهای تجارت خارجی خود در این کشورها را از دست ندهد؛ در همین راستا، موضع خود در مورد حمایت از مساله فلسطین را رها نمی کند.
انگیزه های چین از برپایی روابط با اسرائیل
-بهبود سامانه صنعتی چین و ارتقای سطح تکنولوژی آن.
-بهبود توانایی های نظامی و امنیتی، به نحوی که از غرب عقب نماند.
-توسعه اقتصادی، تحت عنوان اقدام قاطع.
-دست یافتن به سرمایه های یهود.
-بهبود وجهه چین در رسانه های غربی.
-چین، اسرائیل را یک بازیگر سیاسی مهم در خاورمیانه می داند.
انگیزه های اسرائیل از رابطه با چین
-دست یافتن به حمایت سیاسی چین، به این اعتبار که این کشور، عضو دائم شورای امنیت است.
تحقق توسعه اقتصادی و تجاری، در بازار بزرگ و بکر چین.
-نزدیکی به قدرت بزرگی در جهان؛ بویژه آنکه اسرائیل، معتقد است چین به نحوی موشک وار، در حال پیشرفت است.
آثار این توسعه روابط
-این همکاری، مساحتی را تشکیل می دهد، که در آن، منافع اسرائیل از منافع ایالات متحده جدا می شود.
مواضع سیاسی چین و اهداف آن، می تواند گاهاً با منافع اسرائیل در تعارض باشد و ممکن است هر یک از دو طرف، خود را در مجامع بین المللی نظیر سازمان ملل، در مقابل دیگری بیابد.
-یا توجه به قدرت چین به سیطره بر بازار اسرائیل و شرکتهای بزرگ آن، این کشور آسیایی می تواند به یک تهدید واقعی برای امنیت تکنولوژیکی اسرائیل و همچنین، اقتصاد آن، تبدیل شود.
-اقدام شرکتهای چینی به ساخت و راه اندازی تاسیسات اسرائیلی، امکان جاسوسی را برای چین فراهم می کند.
حساسیت امریکا به این روابط
فراهم شدن امکان استفاده چین از صنعت تکنولوژی پیشرفته اسرائیل و همکاری با آن در این زمینه، استراتژی آمریکا در مورد تضعیف چین را بی اثر می کند. علاوه بر اینکه همکاری بین اسرائیل و چین، فرصت دست یافتن چین به اسرار نظامی آمریکا و معاملات بین ایالات متحده و اسرائیل را ممکن می کند. چینی ها با امضای معاملاتی در زمینه تاسیسات زیربنایی در اسرائیل، می توانند به اماکن حساسی مانند بندر میناء،که مورد استفاده نیروهای آمریکایی است، دسترسی پیدا کنند و این امر، تهدید بزرگی برای آمریکا محسوب می شود.
سناریو های احتمالی
1-توسعه این روابط اقتصادی و سیاسی، در نتیجه استمرار صعود جهانی اقتصاد چین و کاهش نقش آمریکا در منطقه و ادامه حالت ضعف و بحرانها در نظام های عربی.
2-استقرار روابط در سطح فعلی اش، به دلیل وضع ضوابط و خطوط قرمزی از سوی آمریکا، به همراه تمایل داخلی در اسرائیل، برای جلوگیری از افزایش نفوذ چین در اسرائیل.
3-کاهش و سردی تدریجی این روابط، در نتیجه افزایش رقابت و خصومت آمریکا و چین و افزایش فشارهای آمریکا بر اسرائیل، برای کاهش سطح روابط و یافتن جایگزین های دیگر.