تغییرات مورفولوژیکی حاصل از نوسانات سطح تراز آب دریاچه ارومیه از سال ۱۳۷۴ تا ۱۳۹۸ سبب کاهش حدود ۸ متر از سطح تراز آب دریاچه ارومیه شده است، حال این سوال از سوی برخی محققان محیط زیست مطرح میشود که آیا دریاچه ارومیه در ادوار گذشته خشک شده است؟
تغییرات آب و هوایی کره زمین طی آخرین فاز عملکرد یخچالها از ۱۸ هزار سال گذشته تاکنون به گونهای رقم خورده که تناوب اقلیم گرم، مرطوب و خشک در مناطق بیابانی شمال غرب خاورمیانه سبب بروز بارشهای طولانی مدت و خشکسالیهای گسترده شده و دریاچه ارومیه نیز از این قاعده مستثنی نیست.
دریاچه ارومیه یکی از زیستبومهای ارزشمند ایران و منطقه به لحاظ تنوع گونه گیاهی و جانوری است، حوضه آبریز این دریاچه که در شمال غرب ایران واقع شده، بیش از ۵۱ هزار کیلومتر مربع مساحت دارد و یکی از ۶ حوضه آبریز اصلی کشور است. این حوضه آبریز بین استانهای آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی و کردستان مشترک است اما چند سالی است که با کمآبی دست و پنجه نرم میکند که با توجه به اهمیت حفاظت از این اکوسیستم ارزشمند ستاد احیای این دریاچه سال ۹۲ تشکیل شد و تاکنون نیز اقدامات زیادی انجام شده که نتیجه آن تثبیت شرایط دریاچه است اما با توجه به مهم بودن این مقوله بخشهای تحقیقاتی و پژوهشی مختلفی نیز وارد عرصه شدهاند.
همایون خوشروان رییس گروه پژوهشی مدیریت محیط زیست وزارت علوم تحقیقات و فناوری و مدیر سابق مرکز ملی مطالعات و تحقیقات دریای خزر با همکاری آناهیتا جباری تحقیقی را درباره دریاچه ارومیه و اینکه آیا این دریاچه در ادوار گذشته خشک شده است را انجام داده که در این باره با خبرنگار ایرنا به گفتوگو نشسته است.
نقش رودخانهها در حیات دریاچه ارومیه
رودخانههای منتهی به دریاچه ارومیه نقش بسیار مهمی در تامین منابع آب و ادامه حیات دریاچه ایفا کرده و سالانه حجم قابل توجهی از رسوبات متنوع تخریبی به همراه جریان آب قابل ملاحظه را وارد دریاچه ارومیه میکنند، رودخانه نازلوچای واقع در بخش غربی دریاچه ارومیه از اهمیت هیدرولوژیکی خاصی برخوردار است به طوری که سالانه سبب رسوبگذاری حجم بالای مواد آبرفتی در ناحیه مصب مشرف به دریاچه ارومیه میشود، همچنین جریان های پایدار هیدرودینامیکی و نوسانات دریاچه ارومیه در نحوه پراکنش و توزیع مواد رسوبی بسیار موثر و فعال عمل میکند، از سوی با توجه به اینکه تغییرات مورفولوژیکی حاصل از نوسانات سطح تراز آب دریاچه ارومیه که از سال ۱۳۷۴- ۱۳۹۸ سبب کاهش حدود هشت متر سطح تراز آب دریاچه ارومیه شده است، این سوال مهم مطرح میشود که آیا دریاچه ارومیه در گذشته خشک شده است؟
برای پی بردن به ماهیت نوسانی دریاچه ارومیه در ادوار گذشته به محل مصب رودخانه نازلوچای در ناحیه غربی دریاچه ارومیه رفتیم و تراسهای رسوبی به جای مانده از دریاچه ارومیه را مطالعه کردیم. نتایج مطالعات نشان میدهد که پدیده خشکزایی دریاچه ارومیه به عنوان یک فرایند طبیعی قبل از توسعه ساختوسازهای انسانی در این حوزه هیدرولوژیکی به طور متناوب وجود داشته است و تنها علت اصلی سرعت بالای کاهش سطح تراز آب دریاچه ارومیه طی سالهای ۱۳۷۴ تا ۱۳۹۸ تاثیر مشترک دخالتهای انسانی و گرمایش زمین است.
اولین مکان اندازهگیری در فاصله ۵۰۰ متری ناحیه شمالی باغ وحش ارومیه در منطقه نزدیک به کوه زنبیل قرار دارد. نحوه دسترسی به این منطقه از طریق جاده انحرافی منشعب از بزرگراه ارومیه - سلماس انجام میشود، در سمت راست جاده در محل پایگاه امداد و نجات هلال احمر آذربایجان غربی در مسیر جاده باغ وحش به سمت ایستگاه مورد نظر حرکت میکنیم و در محل پل بتنی که رودخانه را قطع میکند اولین بازدید را انجام میدهیم. شواهد مورفولوژیکی و رسوبی موجود در این ناحیه شامل تراسهای فرسایشی رودخانه نازلوچای به همراه مواد آبرفتی گراولی و ماسهای در بستر آن است، حضور تختهسنگهای بزرگ از جنس آندزیتهای آتشفشانی در مسیر بستر رودخانه شرایط بروز سیلابهای گذشته را نشان میدهد.
مواد ماسهای همراه با ریگهای دانهریز تا دانهدرشت در کنار تختهسنگها نشاندهنده جریانهای فعال هیدرولوژیکی رودخانه در زمان انتقال و رسوبگذاری است.
در سمت شمالی پل بتنی در ناحیه مشرف به بستر رودخانه سه تراس پلکانی مشاهده میشود که شکلگیری آنها گواهی آشکار برای سه مرحله کاهش شدت جریان آب رودخانه نازلوچای است.
فرسایش و کاهش سطح تراز آب دریاچه
توسعه فرایند فرسایشی حاصل از سیلابهای قدیمی و کاهش سطح تراز آب دریاچه ارومیه سبب شکلگیری تراس فرسایشی برجستهای در کنارههای رودخانه نازلوچای مشرف به پل بتنی شد که ارتفاع آن تا حدود ۷ متر برآورد میشود، بعضا جریانهای قوی و آشفته با ضربات ناگهانی و متناوب به پایه پل سبب تخریب مصالح بتنی و ریزش آن شدهاند.
نرخ توسعه فرآیند فرسایشی بیشتر متوجه سمت جنوبی پل بتنی بوده و رسوبگذاری غالب در بخش شمالی انجام گرفته است
این موضوع آسیبپذیر بودن بیشتر بخش جنوبی پل را تا ناحیه شمالی آن تایید میکند. مطالعه تراس رسوبی به جای مانده در حاشیه مشرف به پل بتنی سری کاملی از توالی رسوبات متناوب دریاچه ارومیه و رودخانه نازلو چای را در ادوار گذشته نشان میدهد به طوری که این سکانس رسوبی شامل رسوبات آبرفتی رودخانهای، گِلهای کربناته دریاچهای و لجنهای قدیمی است که به صورت متناوب و تکراری نهشت و رسوبگذاری یافتهاند.
تغییرات متناوت قلمرو دریاچه ارومیه در گذشته
بررسی و ارزیابی توالی رسوبات نهشت یافته در این سکانس رسوبی گویای نکات قابل توجهی است که به گونهای میتوان بر اساس شواهد موجود در آن دورههای حاکمیت محیط دریاچهای و رودخانهای و تاثیر متقابل آنها نسبت به یکدیگر را کنترل کرد، مهمترین رخسارههای رسوبی موجود در سکانس مزبور شامل گِلهای کربناته نازک لایه، آهکهای ماسهای و ماسه با ماتریکس کربناته، رسهای آبرفتی، لجنهای تیره حاوی مواد آلی و رسوبات ماسهای حاوی اکسید آهن آبدار است. در حقیقت میتوان مجموع رسوبات مزبور را به سه گروه رودخانهای، دریاچهای و حد واسط تقسیمبندی کرد.
شواهد به دست آمده نشان میدهد گستره و قلمرو دریاچه ارومیه در ادوار گذشته به طور متناوب تغییر داشته است به طوری که حضور سه باند نوار رسوبات سیاه رنگ آغشته به مواد آلی که حالت خشکشدگی پیدا کردهاند موید نفوذ محیط دریاچهای تا این فاصله دور از مصب رودخانه نازلوچای بوده است، همچنین وجود ماسههای آهکی حاوی ذرات اکسید آهن آبدار به رنگ زرد اخرایی گواه آشکار برای تغییر شرایط آب و هوایی گذشته به سوی آب و هوای گرم است.
بالا بودن املاح گچی در ترکیب آب رودخانه نازلو چای سبب نهشت مواد رسوبی گچی بر روی رسوبات آبرفتی شده است و این فرایند کاهش تدریجی دبی آب رودخانه مزبور و رسوبگذاری مواد شیمیایی را نشان میدهد.
تداوم فرایند رسوبگذاری شیمیایی که همراه با نهشت رسوبات کربناته است و رسوبات آبرفتی و تخریبی حاصل آوردهای رودخانه نازلو چای سبب شکلگیری رسوبات حد واسط رودخانهای- دریاچهای شده است به طوری که مقاومت بالای این رسوبات در مقابل فرسایشهای محیطی سبب سازگاری آن برای ساخت لانه پرندگان وحشی شده است.
در زیر لایه ماسه آهکی که متعلق به محیط حد واسط رودخانه و دریاچه ارومیه است لجنهای خشک و سنگ شده دریاچه ارومیه مشاهده میشود، در حقیقت همبری این دولایه رسوبی موید تغییر شرایط رسوبگذاری دریاچه و مصب رودخانه نازلوچای و تاثیر متقابل آنها بر یکدیگر است.
رسوبات سیاه معرف سه دوره پیشروی محیط دریاچه
در توالی رسوبات موجود در تراس رسوبی سه لایه لجن سیاه رنگ خشکشده دیده میشود که متناوبا در زیر لایههای ماسه آهکی قرار دارند. در حقیقت حضور آنها معرف سه دوره عملکرد فاز پیشروی محیط دریاچهای در منطقه مورد مطالعه است، یعنی دورههای پر آبی و آرامش حوضه رسوبگذاری دریاچه ارومیه و به موازات آن سه دوره تسلط رسوبات حد واسط و رودخانهای بر محیط دریاچهای مشاهده میشود.
حضور رسوبات سیاه رنگ گِلی آغشته به مواد آلی در تراز ارتفاعی ۱۲۷۱.۳۵، ۱۲۷۱.۸۵، ۱۲۷۲.۴۰ و ۱۲۷۴ متر در تراس رسوبی حاشیه رودخانه نازلوچای گواهی آشکار از تسلط هیدرولوژیکی محیط رسوبی دریاچه ارومیه در ادوار گذشته طی دوره هلوسن در فاصله ۴ کیلومتری خط ساحلی فعلی دریاچه ارومیه است و فازهای خشکزایی به صورت متناوب با حضور رسوبات گِل کربناته قهوهای روشن بدون پیوستگی رسوبی آنها را میپوشاند.
با توجه به ضخامت رسوبات به جای مانده که تقریبا معادل ۵۰ سانتیمتر در هر افق پسرونده رسوبی است و سرعت میانگین رسوبگذاری دریاچه ارومیه که معادل تقریبا ۰.۵ میلیمتر در سال است. سن تقریبی هر واحد رسوبی معادل ۱۰۰۰ سال است، این به آن معنی است که فرایندهای طبیعی خشکزایی و پر آبی دریاچه ارومیه در دورههای زمانی ۱۰۰۰ ساله موجب تغییر رژیم هیدرولوژیکی دریاچه ارومیه میشود. بنابراین خشکزایی سریع بخش وسیعی از دریاچه ارومیه طی سال های ۱۳۷۴ تا ۱۳۹۸ به میزان ۸۰۰ سانتیمتر نمیتواند تنها عامل طبیعی داشته باشد و سرعت بیش از حد فرایند خشکزایی مربوط به دخل و تصرفهای انسانی در حوزه رسوبی است.
در این منطقه به تدریج از ارتفاع تراسهای فرسایشی کاسته شده و عرض رودخانه افزایش مییابد و جریان آب نمود توسعهیافتهتری از خود نشان میدهد. خشکشدگی لایههای آبرفتی سبب ایجاد درز و شکافهای منقطع در آنها شده و با بروز بارش شرایط برای لغزش مواد در شیبهای قائم فراهم میشود به طوری که این پدیده سبب افزایش عرض رودخانه نازلوچای در شعاع یک کیلومتری خط ساحل دریاچه ارومیه شده است.
در ایستگاه مطالعاتی نازلو چای، ارتفاع تراسهای فرسایشی به حداقل خود رسیده و در دو سوی بستر رودخانه رسوبگذاری متفاوت مشاهده میشود به طوری که در بخش جنوبی رسوبات ماسهای با ظاهری مشابه با رسوبات ماسههای بادی سطح منطقه را پوشش داده و در بخش شمالی ترکیب رسوبی ماسهای و ماسههای آغشته به مواد گِل کربناته مشاهده میشود.
از پدیدههای بسیار جالب توجه مورفولوژیک رسوبی در این قسمت میتوان به پهنههای گِلی اشاره کرد که بین رسوبات ماسهای رودخانهای و مواد گل کربناته پلایایی قرابت مکانی وجود دارد.
در حقیقت در زیر این رسوبات ضخامت قابل توجهی از لجنهای سیاه رنگ حاوی مواد آلی قرار گرفته است. عرض رودخانه در ناحیه مصب نسبتا افزایش یافته و جریان هیدرولوژیکی مناسبی قابل مشاهده است.
نتیجهگیری
ارزیابی شواهد هیدرومورفولوژیکی موجود در ناحیه مصب رودخانه نازلوچای موید وقایع فیزیکی مهمی است که در طول زمان سبب بروز پدیدههای فرسایشی، رسوبی و تعادلی شده است. در گام نخست نتایج بررسیها نشان میدهد که حضور سه تراس پلکانی معرف کاهش سه مرحلهای سطح تراز هیدرولوژیکی آب رودخانه نازلوچای است، این موضوع میتواند تحت تاثیر کاهش سطح تراز آب دریاچه ارومیه و یا کاهش دبی خروجی رودخانه مزبور صورت گرفته باشد.
دوم آنکه سه رخساره رسوبی رودخانهای، حد واسط و دریاچهای در منطقه شناسایی شد که به ترتیب دارای ترکیب رسوبی گراول، آبرفت و مواد ماسهای (رودخانه)، ماسههای آغشته به گِل کربناته و مواد اکسید آهن آبدار (حد واسط) و لجنهای سیاه و گِلهای کربناته سبز رنگ (دریاچه) است، ترتیب توالی هر یک از واحدهای رسوبی مورد اشاره در تراسهای رسوبی گواهی آشکار از تغییر رژیم هیدرولوژیکی رودخانه و سطح گسترش قلمرو دریاچه ارومیه در کد ارتفاعی مختلف است.
بنابراین در یک جمعبندی کلی چنین نتیجهگیری میشود که طی زمان حاضر تغییر شرایط آب و هوایی سبب سه دوره پسروی و پیشروی دریاچه ارومیه شده است به طوری که لجنهای سیاه رنگ معرف حضور دریاچه ارومیه و ماسههای آبرفتی نفوذ محیط رودخانهای را بر روی آن نشان میدهد، حضور لایههای رسوبی ماسه آهکی آغشته به مواد آهن آبدار به رنگ زرد لیمونیتی نیز حاکمیت آب و هوای بسیار گرم را در منطقه دریاچه ارومیه طی ادوار گذشته تایید میکند، بنابراین با توجه به ماهیت نوسانی سطح تراز آب دریاچه ارومیه باید با استفاده از برنامه صحیح مدیریت سواحل از حد بستر و حریم آن محافظت کرد، هر گونه دخل و تصرف در حوضه آبی و پیرامون مناطق ساحلی دریاچه ارومیه موجب آشفتگی، تخریب و آلودگی محیط زیست دریاچه ارومیه خواهد شد.