arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۵۲۲۷۸۱
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۰۰ : ۱۱ - ۱۹ دی ۱۳۹۸
روزنامه چینی «ساوت چاینا مورنینگ پست» تحلیل کرد؛

ترور سردار سلیمانی چگونه یک چالش جدی برای آرمان‌های خاورمیانه‌ای چین به شمار می رود؟

تاکنون فرستاده‌های ویژه چینی‌ها در خاورمیانه موفقیت قابل توجهی را به دست نیاوردند و نتوانستند نقش موثری در جنگ داخلی سوریه، درگیری در یمن، جنگ سرد سعودی و ایران، اختلاف اسرائیل و فلسطین یا درگیری‌های افغانستان ایفا کنند.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

امانوئل سیمیا در روزنامه  ساوت چاینا مورنینگ پست نوشت: حمله روز جمعه آمریکا برای ترور قاسم سلیمانی، فرمانده ارشد سپاه پاسداران ایران خبر بسیار بدی برای چین بود. در کنار موضوع نفت، نباید فراموش کرد که این منطقه و به طور خاص ایران یکی از محورهای اساسی کمربند جاده ابریشم و ابتکار عمل رییس‌جمهور شی جین پینگ است، بنابر این هرگونه جنگی اجرای این برنامه‌ را هم عملا مختل می‌کند.

به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: پکن تصریح کرد: حمله هواپیماهای بدون سرنشین ایالات متحده به ژنرال سلیمانی، كه رهبری سپاه قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را بر عهده داشت و مسئول عملیات نظامی و اطلاعاتی خارج از كشور ایران بود، نوعی سوءاستفاده از قدرت است.

وزیر امور خارجه چین در تماس تلفنی با همتای ایرانی خود اشاره كرد كه چین همچنان به ایفای نقش سازنده خود در حفظ صلح و امنیت خاورمیانه ادامه خواهد داد.

علیرغم سخنان متعهدانه وانگ، ترور سلیمانی تا حد زیادی مخالف نظر کسانی بود که می‌گفتند حضور و فعالیت چین در منطقه می‌تواند به عنوان عاملی بازدارنده در مقابل ماجراجویی نظامی واشنگتن عمل کند.

حسن روحانی، رئیس جمهور ایران در پایان تمرینات دریایی مشترک اخیر بین ایران، چین و روسیه در آبهای خلیج فارس گفت: این رزمایش باعث خشم آمریکا و متحدان آن در منطقه شده است.

چینی ها تأکید کرده بودند که این تمرینات نظامی هیچ ارتباطی با اوضاع منطقه‌ای ندارند، اما برخی از ناظران ادعا می‌کردند که آنها با حضور در این رزمایش پیام واضحی را به واشنگتن ارسال کرده و به نوعی تنش منطقه‌ای را تشدید می‌کنند.

ترور سلیمانی پس از ماه‌ها تشدید تنش بین واشنگتن و تهران انجام شد.

عقب نشینی آمریکا از توافق هسته‌ای ایران در سال 2015 و اعمال مجدد تحریم‌ها علیه تهران، منجر به واکنش ایران و متحدانش از طریق حمله به تانکرهای نفتی در خلیج فارس، ساقط کردن یک پهپاد جاسوسی آمریکا در تنگه هرمز و گلوله باران تاسیسات استراتژیک نفتی سعودی شد. دولت آمریکا مقصر اصلی این رفتار‌های ایران است.

بدون شک اخلال در حمل و نقل دریایی از تنگه هرمز برای چین فاجعه خواهد بود، چرا که تقریبا 44 درصد از واردات نفت این کشور از طرف کشورهای خلیج فارس است.

نباید امکان حمله ایران به اسرائیل را هم منتفی دانست. هر کدام از این اقدامات اثر بی ثبات کننده چشمگیری در منطقه خواهد داشت و به همین خاطر هم چین به شدت نگران و مخالف آن است. بی ثباتی منطقه تهدیدی جدی علیه طرح کمربند تجاری و جاده ابریشم جدید چین است که با هدف تبدیل این کشور به قطب تجارت جهانی صورت می‌گیرد.

علاوه بر این، یک رویارویی تمام عیار بین ایران و آمریکا می‌تواند به تلاش‌های متعدد جامعه جهانی برای پایان دادن به درگیری‌هایی که کشورهای ویران شده را به کانون فعالیت‌های تروریستی تبدیل می‌کند، پایان دهد. نباید فراموش کرد که چین چالش‌های جدی‌ای را با مسلمانان اویغور ساکن سین کیانگ دارد و بخشی از آن‌ها در جنگ سوریه و عراق هم برای تروریست‌ها می‌جنگیدند.

ترور سلیمانی یک چالش جدی در راه تحقق آرمانهای خاورمیانه‌ای چین است. با این وضعیت پکن نه می‌تواند آمریکا در منطقه را مهار کند و نه اقدامات ایران را کاهش دهد.

تاکنون فرستاده‌های ویژه چینی‌ها در خاورمیانه موفقیت قابل توجهی را به دست نیاوردند و نتوانستند نقش موثری در جنگ داخلی سوریه، درگیری در یمن، جنگ سرد سعودی و ایران، اختلاف اسرائیل و فلسطین یا درگیری‌های افغانستان ایفا کنند.

این امر باعث شده كه چین نتواند به هدف اصلی خود در منطقه بپردازد و زمینه را برای سرمایه گذاری در بازسازی این كشورهای جنگ زده فراهم كند.

هرچند دیپلماسی چینی در نهایی کردن توافق هسته‌ای ایران بسیار خوب عمل کرد، اما در آن زمان نیز اتحادیه اروپا و خود آمریکا نقش اصلی را ایفا کردند.

شاید دیپلمات‌های چینی هنوز به جزئیات سیاست‌ها در خاورمیانه اشراف ندارند. مشکل اصلی چین این است که باید روابطی متعادل با کشورهایی که دائماً در تضاد با یکدیگر هستند، برقرار کند.

بسیاری بر این باورند که پکن طی سالهای اخیر توانسته تا یک محور استراتژیک با ایران ایجاد کند، اما نباید از این نکته غافل شد که تأمین کننده اصلی نفت در منطقه عربستان سعودی یعنی رقیب اصلی ایران است. به گفته اندیشکده اقتصادی موسسه فناوری ماساچوست، جمهوری اسلامی بعد از کشورهایی مثل عربستان و عراق چهارمین کشور بزرگ تامین کننده نفت خام چین است.

این واقعیتی غیرقابل انکار است که چینی‌ها در سایر کشورهای حوزه خلیج فارس نسبت به ایران سرمایه گذاری های بیشتری کرده‌اند. از زمان برنامه‌ریزی برای احداث کمربند جاده‌ای در سال 2013، سرمایه گذاری چین در کشورهای شورای همکاری خلیج فارس که شامل عربستان سعودی، امارات متحده عربی، کویت، عمان، بحرین و قطر می‌شود به 56.3 میلیارد دلار رسیده است. این درحالی است که سرمایه گذاری چین در همین مدت در ایران رقمی بالغ بر 13.7 میلیارد دلار آمریکا بوده است.

فروش اسلحه هم بخشی از این سرمایه‌گذاری چینی ها است. طبق اعلام موسسه بین المللی تحقیقات صلح استکهلم، چین بین سالهای 2013 تا 2018 میلادی 27 میلیون دلار سلاح به ایران فروخته است، در حالی که عربستان سعودی سلاح‌های چینی‌ای به ارزش 125 میلیون دلار خریداری کرده است. همچنین گزارش شده است که ریاض به دنبال توسعه برنامه موشک‌های بالستیک خود با کمک پکن است.

مهمتر از همه، در چین اشتیاقی برای درگیری مستقیم در بسیاری از بحران‌های خاورمیانه وجود ندارد. شاید این واقعیت که در صورت تشدید بحران در خاورمیانه آمریکا ممکن است تمرکز خود را از دریای جنوبی چین و جنگ تجاری را به سوی ایران معطوف کند، بتواند خود یک تسلی خاطر برای پکن باشد، اما در هر صورت تبعات منفی درگیری در غرب آسیا برای چین بسیار است.

نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۱
غیر قابل انتشار: ۰
ایرانی
|
United Arab Emirates
|
۱۹:۳۶ - ۱۳۹۸/۱۱/۲۷
0
0
این خیلی بد است که
آمریکاییها بتوانند فرماندهان ما را بزنند و بعد قسر در بروند
آن هم
کسی مثل حاج قاسم را
و نه کس دیگر را.

این درست که
هیچ ژنرال آمریکایی در شأن و اندازه و قواره حاج قاسم و (حتی کفش او هم نیست)
آما
باید یک برنامه ای برای زدن خود ترامپ و ژنرالهای کثیفش و مامورین سیا و ارتش و فرماندهان سنتکام و بلک واتر و ... در منطقه طراحی شود.
این چهار تا موشک اصلا نه برابر بود و نه کافی بود.
تا اینجا
فقط انتقام یک گره از یک بند پوتین حاج قاسم گرفته شده !
ما هنوز دلمان داغ است و خونمان در حال جوشیدن است.

به اصلاحطلبان خائن و منافق هم کاری نداریم.


البته
باید اعتراف کرد که
بزرگترین و سخت ترین انتقام از آمرییکاییها و انگلیسیها و یهود (قارونیان و سامریان)، در آوردن کشور از دست اصلاحطلبان خائن و منافق است.
چون این بزرگترین ضربه به منافع اسرائیل (به اعتراف خودشان) است.

چرا حزب جمهوری منفجر شد و هیچ اصلاحطلبی در آن نبود؟
چرا شهید رجایی و با هنر ترور شدند و هیچ اصلاحطلبی کشته نشد؟
چرا هواپیمای خبرنگاران سقوط کرد و هیچ اصلاحلبی در آن نبود؟
چرا به سفارت ما در کابل حمله شد و چند نفر شهید شدند
چرا چند دقیقه قبل از انفجار دفتر حزب جمهوری برای هاشمی مرحوم(اغلی الله مقامه) کار پیش میاد و از جلسه فرار میکند؟
و ...
چرا در هواپیمای اوکراینی یک نفر اصلاحطلب نبود؟
و چرا در هنگام ترور حاج قاسم یک اصلاحطلب نبود؟
و ... در آخر

چرا در هنگام منفجر کردن برجهای دو قلو در آمریکا حتی یک نفر یهودی در آن ساختمان نبود؟

اصلاح‌طلبان‌ بزرگ‌ترين ‌سرمايه ‌اسرائيل در ايران/شیمون پرز


مرگ بر انگلیسیها/آمریکاییها/آنوسیهای فارسی زبان مقیم مرکز !
نظرات بینندگان