یک تحلیلگر مسائل سیاسی بر این باور است که صدور بیانیه برای جان باختن شهروندانمان در انهدام هواپیمای اوکراینی کافی نیست، باید چند استعفای در سطح بالای نظامی و کشوری داده شود. حتی در سطحی دیگر، انتظار این است که چند مقام نظامی و سیاسی از مناصب خود در سطح بالا عزل شوند. این امر تا حدودی میتواند دردهای جامعه را التیام ببخشد. برای اینکه به مردم نشان دهند که واقعا دیدگاه منفی نسبت به عدم باور و اعتماد به مردم درست نیست، باید شاهد چند استعفا باشیم.
عبدالله ناصری تحلیلگر مسائل سیاسی در ارتباط با جان باختن تعدادی قابل توجه از هموطنانمان در حادثه منهدم شدن هواپیمای بوئینگ 737 و تاخیر سه روزه در اعلام آن به خبرنگار «انتخاب» گفت: «همیشه بر این باور بودهام برآیند ارزیابیهای عمومی جامعه مرجع شناخت و قضاوت باید باشد. اگر در یک روز گذشته به فضای مجازی و جامعه مدنی کشور نگاهی موشکافانه انداخته شود، شاهد هستیم که عموم مردم بر این باور هستند اگر این هواپیمای متعلق به یک کشور خارجی نبود و پای شهروندان غیرایرانی وسط نبود، هیچگاه علت واقعی حادثه بیان نمیشد. این امر را میتوان اوج یک فاجعه اجتماعی دانست. یعنی همین مردمی که در چند روز گذشته با تردید علت سقوط هواپیما را موشک میدانستند، اکنون میگویند اگر هواپیما ایرانی بود، علت آن نیز اعلام نمیشد. این مساله به فرهنگی نهادینه شده در تاریخ 40 سال مدیریت جمهوری اسلامی ایران بر میگردد که مردم را «نامحرم» ارزیابی میکند.»
وی افزود: «در حقیقت، اکنون مردم «محرم» تلقی نمیشوند. بر خلاف تمام دنیا، حادثههای بزرگ منجر به استعفاهای زنجیرهای و پیدرپی منجر میشود اما متاسفانه این رویه را تا کنون در کشور شاهد نبودهایم. لذا هم مردم نامحرم هستند و هم حوادث بزرگی همانند سرنگونی هواپیما حادثهای بزرگ تلقی نمیشوند. این در شرایطی است که بر اساس آموزههای قرآنی به قاعده «انسان در برابر انسان» باور داریم. جان کلام به دلیل دور شدن از مسیر عقلانی در حکمرانی این مسائل برای ما عادی شده و انگیزهای برای عدم پذیرش مسئولیت وجود دارد.»
این تحلیلگر مسائل سیاسی در بخشی دیگری از گفتههای خود پیرامون، برخی از مقامات سیاسی کشور همانند حسامالدین آشنا و برخی دیگر مبنی بر رد صریح فرضیه انهدام هواپیما با موشک و اکنون تایید همین مساله، تاکید کرد: «از آقای آشنا انتظار بیشتری ندارم. انتظار من به عنوان یک کنشگر این است که آقای روحانی به عنوان کسی که نظامنامه و منشور حقوق شهروندی را طرح کرده و مدعی آزادی بیان و اطلاعات است، چرا امثال آشنا را به حلقه درونی دولت راه بدهد. در سطحی دیگر، بر این باور هستم که اساس مشکل به هیچ عنوان شخص حسامالدین آشنا نیست. آشنا پرورش یافته مکتب سعید امامی است و باید این واقعیت را بپذیریم که او مشاور و داماد وزیر اطلاعاتی است که اصرار داشت زیر بار مسئولیت پذیرش استباه قتلهای زنجیرهای نرود. اگر دفتر رئیسجمهوری حساب و کتاب داشت، باید آقای آشنا از مسئولیت خود عزل شود که برای مردم مشخص شود که مواضع او رویکرد و نظر دولت نیست. در 40 سال گذشته دولت مردم را «نامحرم» تلقی میکند و واقعیتها را میپوشاند و آقای آشنا زاییده این فرهنگ سیاسی است و زمانی در مقام مسئول قرار میگیرد، طبیعتا اظهاراتی را بر زبان میراند که محتوای آن تهدید رسانههای فارسزبان باشد. این اتفاق را با توجه به شناخت آشنا طبیعی میدانم اما بودن او در دولت را خطا ارزیابی میکنم.»
ناصری در ادامه تصریح کرد: «گفتمان و حال جامعه را باید درک و فهم کرد. معتقد هستم که اگر مقامهای نظامی و سیاسی بعد از چهار روز به این نتیجه رسیدهاند که موشک شلیک شده، از همان ابتدا که خیلی از رسانههای جهان همین امر را اعلام کردند، به جای انکار باید فرضیه را رد نمیکردند و از ضرورت انجام تحقیق تا مشخص شدن نتایج سخن به میان میآوردند اما از روز اول همه ارکان حکومت فرضیه انهدام با موشک را رد کردند. در نهایت نیز شاهد بودیم بعد از طرح شواهد، واقعیت را پذیرفتند.»
وی افزود: «بر این باور هستم صدور بیانیه برای جان باختن شهروندانمان در انهدام هواپیمای اوکراینی کافی نیست، باید چند استعفای در سطح بالای نظامی و کشوری داده شود. حتی در سطحی دیگر، انتظار این است که چند مقام نظامی و سیاسی از مناصب خود در سطح بالا عزل شوند. این امر تا حدودی میتواند دردهای جامعه را التیام ببخشد. برای اینکه حکومت به مردم نشان دهد که واقعا دیدگاه منفی نسبت به عدم باور و اعتماد به مردم درست نیست، باید شاهد چند استعفا باشیم. بعد از 40 سال ضروری است در بحث با واکنش به مردم در خود تجدیدنظر کند. بیانیه دادن و عذرخواهی ساده جامعه را راضی نخواهد کرد. مردم تحولات چند وقت اخیر همانند دی ماه 96، آبان 98، آلودگی شهر تهران، تورم، ساقط کردن هواپیما را به هم پیوند خواهند داد و به این نتیجه میرسند که گرفتار در شرایط غلط و بد هستند.»
این تحلیلگر مسائل سیاسی در بخشی پایانی گفتههای خود تاکید کرد: «معتقد هستم این حوادث شکاف میان دولت و جامعه مدنی را تقویت میکند. در هفته قبل بهترین فرصت را برای ایجاد وحدت و همدلی که در ماجرای شهادت سردار قاسم سلیمانی ایجاد شد، از دست دادیم. ما در یک هفته نتوانستیم از این پتانسیل ملی بهره بگیریم. باید بپذیریم بعد از شلیک به هواپیمای اوکراینی و نوع اعلام آن، تمام آن فضا و دستاوردهای مدنی منتج از شهادت سردار سلیمانی از دست رفت. یعنی مسئولین ایرانی متخصص تبدیل فرصتها به تهدید اجتماعی هستند. شهادت سردار سلیمانی همه ملت با افکار مختلف را در یک صف قرار داد اما این حادثه مجددا مردم را به کنج خانههایشان برگرداند.»
یک عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: فاجعه مضاعف پس از سقوط هواپیمای مسافربری نحوه برخورد مسئولین با حادثه واطلاع رسلانی درباره آن بود.