خاطرات مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی را از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۵، هر شب منتشر می‌کند. پیشتر، خاطرات «آیت الله» از سال ۵۸ تا ۷۱ در «انتخاب» منتشر شده بود
به گزارش «انتخاب»؛ متن خاطرات آیت الله هاشمی در روز ۲۸ دی 1371 تا 1375 در زیر آمده است
سال ۱۳۷۱
تا ساعت نُه صبح مقداری از کارهای عقب مانده را انجام دادم. مدیران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی آمدند. دکتر [علی] لاریجانی توضیحات و گزارش داد. در جلسه خصوصی، خواستار دادن روحیه به آنها شد؛ مدعی است که دچار لَختی و بی‌حالی‌اند. صحبت محکم و تشویق‌آمیزی کردم.
آقای نبیه بری، رئیس مجلس لبنان آمد. بیشتر بحث دربارة شرایط جدید لبنان و لغو طایفه‌گری و وحدت ملت لبنان و حاکمیت دولت بود.
ظهر محسن و یاسر آمدند. دربارة خرید زمین برای اعضای خانواده به منظور بودن در یک نقطه مناسب و امن‌تر و دورهم گفت‌وگو شد. عصر شورای اقتصاد جلسه داشت. بحث دربارة سیگار و عوارض شهرک‌های صنعتی بود. شب به خانه فاطی رفتم. غذا تهیه کرده بود. سعید، سارا، علی و یاسر هم بودند.
سال ۱۳۷۲
[ژنرال عبدالوحید کاکر]، رئیس ستاد ارتش پاکستان آمد. مقداری از وضع ارتش و برنامه کنترل و حفاظت از امنیت و مبارزه با قاچاق و توجه به بلوچستان گفت و توضیحاتی دربارة برنامه اتمی و برنامه عادی کردن روابط با آمریکا داد. از نقش ارتش در مسائل اخیر اختلافات سران در پاکستان تقدیر و برضرورت مبارزه جدی با قاچاقچیان مواد مخدر و همکاری تأکید کردم؛ آدم با هوش و پُرانرژی به نظرم رسید.
آقای [مصطفی] میرسلیم، برای تنظیم دستور کار شورای عالی انقلاب فرهنگی آمد. عقد ازدواج یکی از کارمندان را بستم. [آقای محمود احمدینژاد]، استاندار اردبیل آمد. گزارش وضع استان جدیدالتأسیس و خوشحالی مردم و نیازها و اقدامات را داد و کمک گرفت.
زلزله لُس‌آنجلس در آمریکا و ملاقات رؤسای جمهور آمریکا و روسیه در صدر اخبار است. آقای اقبالی آمد و در مورد مسأله اخیر محافظان صحبت کرد. عصر و شب، شورای عالی اداری جلسه داشت. در مورد انتقال بانک مسکن به وزارت مسکن و شهرسازی و ادغام شرکت‌های انتشاراتی وزارت علوم و اصلاح جایگاه صندوق حمایت از جانبازان و اصلاح آیین‌نامه واگذاری زمین به مدارس غیرانتفاعی بحث و تصمیم‌گیری شد.
تا ساعت نُه شب کار کردم و به خانه آمدم. [آقای علی لاریجانی]، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، تلفنی پیشنهاد کرد که به نحوی در مورد زلزله آمریکا و آسیب ایرانیان اظهار تأسف کنیم.
سال ۱۳۷۳
آقای [علی] لاریجانی، [رییس سازمان صداوسیما] آمد. خواستار تکرار مصاحبه دسته‌جمعی شد؛ گفتم آخر سال. برای توسعه برنامه‌ها استمداد کرد و گزارش برنامه سریال‌های صد قسمتی برای معرفی خدمات عمرانی برنامه اول دولت را داد. از دیوان محاسبات و بعضی از مجلسیان انتقاد داشت.
شورای جمهوری‌های تازه استقلال‌یافته [آسیای میانه] را داشتیم. در مورد همکاری‌ها از بخش‌های بازرگانی، بانکی و...گزارش گرفتم. برای رفع موانع و سرعت کار تصمیماتی گرفتیم. عصر هیأت دولت جلسه داشت. برای حدود حقوق مدیران شرکت‌های دولتی تصمیم‌گیری شد.
سال ۱۳۷۴
تا ساعت نُهو نیم صبح در دفترم کار کردم. جمعی از طلاب که از طرف سازمان تبلیغات رفته‌اند و برای تبلیغ در روستاهای محروم اقامت کرده‌اند، آمدند. حدود سیصد نفرند. آقای [علی] سعیدی [شاهرودی]، معاون سازمان گزارش داد و من تشویقشان کردم و کار آنها را تکمیل برنامه محرومیت زدایی دولت قلمداد نمودم و وعده حمایت بیشتر، منجمله ساختن «خانه عالم» در روستاها دادم که تاکنون ۷۵ باب، از بودجه فرهنگی مناطق محروم ساخته‌ایم.[۱]
سپس یک مصاحبه دو سه ساعته با صداوسیما دربارة مسایل دوران زندان‌ها و مبارزات داشتیم[۲]. آقای جلال رفیع که در آخرین زندان، همبند من بود، برای طرح سئوال‌ها آمده بود و برای یادآوری خاطرات و مسایل زندان، خیلی به من کمک کرد.
عصر استخری گرفتم و به خانه آمدم. در گزارش‌ها هنوز مسأله گروگان‌گیری چچن‌ها از روس‌ها مورد توجه است؛ به خصوص که یک کشتی روسی را هم با بیش از صد مسافر روس، گروگان گرفته‌اند.
سال ۱۳۷۵
ساعت ۴ بامداد، مطابق معمول با زنگ ساعت بیدار شدم. تا ساعت ۵، با قرآن و دعا و سحری و نماز صبح گذشت. سپس تا ساعت ۷٫۵ صبح، استراحت کردم، ضمن استماع اخبار رادیوهای بیگانه؛ مطابق معمول هر روز. آقای [غلامحسین] کرباسچی، [شهردار تهران] آمد. برای افتتاح ۱۲ طرح‌عمرانی شهرداری، به منطقه پنج تهران رفتیم. ابتدا مرکز تجاری، اداری و خدماتی بوستان [در میدان پونک] را دیدیم؛ عظیم و جالب است، با ۳۵ هزار مترمربع ساختمان، در شش طبقه و صدها واحد تجاری، اداری و خدماتی و پارکینگ بزرگ و نقشه بدیع که عمده واحدها فروش رفته و بعضی‌ها شروع به کار کرده و بعضی هم مشغول دکورسازی‌اند.
سپس به فرهنگسرای معرفت، [در محله شهران] رفتیم. مردم محل، اطراف ساختمان اجتماع پُرشوری داشتند. پیاده شدم و از جلوی آنها عبور کردم. بعد از سرود و گلپاشان بچه‌ها و بازدید از کلاس‌ها و کتابخانه، به مراسم افتتاح رفتیم. [آقای مرتضی شاپوریان]، شهردار منطقه [پنج] و آقای کرباسچی، توضیحات دادند. طرح شبکه آبیاری تحت فشار هوشمند برای پارک‌ها و ۱۲۰ طرح دیگر منجمله پنج بزرگراه و ورزشگاه افتتاح شد. من هم صحبت دلگرم‌کننده، در اهمیت کارهای شهرداری تهران و نیز توسعه همه شهرها نمودم.[۱]
به دفترم رفتم. در مسیر، آقای کرباسچی، برای وام به منظور تسریع در ساخت طرح‌ها و همچنین کمک به آقای [سیدمحمد] خاتمی، در جریان انتخابات [ریاست‌جمهوری] استمداد کرد. آقای [مرتضی] الویری، [رئیس سازمان مناطق آزاد تجاری] آمد. گزارشی دربارة مناطق آزاد داد و برای رفع مشکلات، منجمله تأسیس شعبه‌های بانک خارجی و نیز کمک به آقای خاتمی در مورد انتخابات استمداد کرد و نیز درخواست اقدام برای یکی‌کردن نرخ ارز، با توجه توفیقات دولت در بیشتر سیاست‌های سازندگی و اقتصادی و نگرانی از توقف کار در آینده داشت.
آقای [عباس] آخوندی، [وزیر مسکن و شهرسازی] آمد. برای طرح عمرانی قم کمک و اجازه گرفت و خواست که به فاز یک شهر جدید پردیس بروم. به محسن هم گفته بود که نامزدشدن آقای خاتمی در انتخابات، ممکن است عوارض سویی داشته باشد. عصر شورای‌عالی [حفاظت] محیط‌زیست جلسه با چند مصوبه داشت. افطار، وزرا و معاونان و مشاوران و خانواده‌هایشان، در باشگاه نهاد [ریاست‌جمهوری]، میهمانم بودند. به همه بچه‌ها، هر یک هزار تومان هدیه دادم.
