افسردگی یكی از شایع‌ترین بیماری‌هایی است كه بسیاری از افراد مبتلا به آن، از بیماری‌شان بی‌خبرند. تغییراتی كه این بیماری در وضعیت زندگی و عملكرد روزانه ایجاد می‌كند اغلب به قدری آهسته اتفاق می‌افتد كه از وقوع آنها غافل می‌شویم.
خستگی مفرط، احساس بی‌علاقه بودن به فعالیت‌های مفرح روزانه، سطح پایین انرژی، اختلال خواب شبانه و خواب‌آلودگی روزانه آرام‌آرام زندگی عادی را به نحوی تغییر می‌دهد كه ارتباط بیمار با اطرافیان كمتر شده و از هیچ لحظه‌ای از زندگی احساس لذت نمی‌كنند.
زندگی روزمره با وجود اضطراب، استرس، وقایع ناخوشایند و خبرهای ناگوار با تاثیر تجمعی در ذهن و روان انسان‌ها تغییراتی را ایجاد می‌كند كه زمینه‌ساز بروز افسردگی، اضطراب و دیگر اختلالات روان‌شناسی می‌شود.
بیماران غافل از این كه درگیر بیماری افسردگی هستند زمانی به كلینیك درد مراجعه می‌كنند كه بیماری روحی، خودش را با درد جسمی بروز داده و ممكن است با دردهایی چون سردرد، دردهای گردن و شانه‌ها كمردرد و شاید با دردهای پراكنده‌ای مراجعه كنند كه به درمان‌های ضددرد مقاوم بوده و بیمار را خانه‌نشین كرده است.
افسردگی و اضطراب می‌تواند با تغییر در سیستم انتقال دهنده‌های شیمیایی مربوط به اعصاب، سبب بروز دردهایی شود كه بیمار به آنها مبتلا بوده و اطلاعی از وقوع آن نداشته كه مهم‌ترین آنها دردهای سیاتیكی یا فشار روی عصب‌های محیطی است. در واقع در بیماری كه متعاقب اضطراب یا شوك عصبی دچار گز‌گز، بی‌حسی یا درد در دست‌ها یا پاها می‌شود، ممكن است یك دیسك آسیب دیده وجود داشته باشد كه در حالت عادی علائمی را ایجاد نمی‌كند.
افسردگی و اضطراب در فرم پیشرفته می‌تواند مجموعه‌ای پیچیده از نقاط درد را در همه نقاط بدن فراهم كند كه به آن فیبرومیالژی گفته می‌شود. از آنجا كه در كلینیك‌های درد، تشخیص و درمان به صورت چند تخصصی انجام می‌شود، حضور متخصصان روانپزشك در كنار فوق تخصص درد، درمان بیماران مبتلا به دردهایی كه دارای ریشه جسمی روحی هستند با موفقیت بیشتری انجام می‌شود.
درمان كامل زمانی انجام می‌شود كه بیمار همكاری كامل را با پزشك داشته باشد و با تغییر در نگرش خود نسبت به دردهای جسمی و انجام فعالیت‌های ورزشی و ثبت فعالیت‌های روزانه در روند درمان موثر باشد. جلسات مشاوره با روان‌شناس و فعالیت‌های گروهی مانند یوگا در درمان این بیماران تاثیر زیادی دارد.
روزنامه جام جم
