arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۵۲۶۱۴۹
تاریخ انتشار: ۴۵ : ۲۳ - ۰۶ بهمن ۱۳۹۸

یادداشت‌های علم، جمعه ۶ بهمن ۱۳۴۶: در بلوای تهران صد نفر کشته و دویست نفر زخمی شدند

[پس از رفراندوم ۶ بهمن موسوم به انقلاب سفید] در تهران بلوا شد. هر وقت فکر این کارها را می‌کنم، اول به اربابم آفرین می‌گویم. از خودم هم قدری راضی می‌شوم که مجری با قدرتش شدم و از هیچ نهراسیدم. یک روز به شوخی به من فرمودند تو هم در عالم نادانی خیلی کار کردی و خودت نمی‌دانی. در جواب عریضه استعفای من بعد از انجام کارها جمله معروف با خط مبارک خودش به چشم می‌خورد که «خدمات شما هرگز فراموش نخواهد شد» و این برای من افتخار بزرگی‌ست. در بلوای تهران صد نفر کشته و دویست نفر زخمی شدند.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

یادداشت‌های علم، جمعه ۶ بهمن ۱۳۴۶: در بلوای تهران صد نفر کشته و دویست نفر زخمی شدندپس از انتشار خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی، «انتخاب» قصد دارد این بار بخش های گزیده ای از خاطرات دیگر شخصیت های مهم و تاثیرگذار کشور را روزانه، مرور و منتشر کند

به گزارش انتخاب، در خاطرات علم آمده است:

مصادف با سالروز رفراندوم بهمن ۴۲ است که مردم به منشور انقلاب رای دادند. چنین رای طبیعی و بدون تقلب هرگز در ایران گرفته نشده بود و واقعا رستاخیز عجیبی بود. من خودم نخست‌وزیر و شاهد بودم از ۲۵ میلیون نفر جمعیت ایران قریب شش میلیون نفر رای دادند. زن‌ها هم که آن وقت اجازه و حق رای نداشتند، دویست سیصد هزار نفر روی ذوق و شوق رای دادند. هنگامه غریبی بود. واقعا هم کار بزرگ بود. شاه با شجاعت و جرأت فوق‌العاده دست به کاری عظیم زد که در تاریخ بیست‌وپنج قرنی ایران بی‌سابقه بود، یعنی رابطه دو هزار ساله ارباب و رعیت در ایران به هم خورد و رعیت شد ارباب. گفتن این حرف آسان است، ولی چه صدماتی کشیدیم. آخوند لامذهب شورید، توده‌ای لامذهب‌تر هم شورید و با آخوند به ظاهر مذهبی همکاری کرد. فئودال‌ها شوریدند، مالکین دسته‌بندی کردند، اغتشاش در جنوب داشتیم، در تهران بلوا شد. هر وقت فکر این کارها را می‌کنم، اول به اربابم آفرین می‌گویم. از خودم هم قدری راضی می‌شوم که مجری با قدرتش شدم و از هیچ نهراسیدم. یک روز به شوخی به من فرمودند تو هم در عالم نادانی خیلی کار کردی و خودت نمی‌دانی. در جواب عریضه استعفای من بعد از انجام کارها جمله معروف با خط مبارک خودش به چشم می‌خورد که «خدمات شما هرگز فراموش نخواهد شد» و این برای من افتخار بزرگی‌ست. در بلوای تهران صد نفر کشته و دویست نفر زخمی شدند.

در جنوب، هم ارتش و هم ایلات، کشته زیاد دادند و من ایستادم. چون نیت مقدس و فقط برای سعادت مردم کشور بود و شاهنشاه صد درصد پشتیبانی کرد. در صورتی که [جعفر] شریف‌امامی، نخست‌وزیر قبل از [علی] امینی (ماقبل من)، با کشته شدن یک نفر از معلمین جا را خالی کرد و مقام خودش را به امینی داد. به هر حال کار ندارم، بی‌جهت پرحرفی کردم. فقط مطلب بامزده که می‌توانم بنویسم این است که امروز فقط یک دسته گل از طرف حسین دانشور برای من فرستاده شده، آن هم دوست من است. این مسائل در ایران عادی‌ست. رژه امروزه را هم پاسداران انقلابِ حزب ایران نوین ترتیب داده‌اند و از طرف هیچ‌یک از دستجات، من دعوت نشده‌ام. نمی‌دانم چرا از من وحشت دارند.

از اخبار مهم هفته گذشته پشتیبانی شدید [ملک] فیصل از [شیخ بن سلمان آل خلیفه] امیر بحرین بود که موجبات ناراحتی و کدورت ما را فراهم کرد. تازه شاهنشاه می‌خواهند به آن‌جا تشریف ببرند، این شخص این اعمال را می‌کند. نسبت به تاسیس دانشکده طب ریاض که قرار بود وسیله دانشگاه پهلوی بشود و ما هم همه جور آمادگی داریم، حتی نقشه و برنامه و همه چیز حاضر است هم طفره می‌روند. معلوم نیست آمریکایی‌ها چه به گوشش خوانده‌اند. هفته گذشته برف خوبی هم بارید. ناوچه تندروی آمریکایی‌ها را کره شمالی توقیف کرد، ممکن است دامنه جنگ ویتنام گسترش یابد و آمریکایی‌ها عکس‌العمل شدید نشان بدهند.

نظرات بینندگان