محمدحسین مهدویان کارگردان فیلم «درخت گردو» در گفتوگو از فیلمی میگوید که اشک مخاطب را درمیآورد.
محمدحسین مهدویان در جشنواره سیوهشتم فیلم فجر و در پنجمین سال حضورش به عنوان کارگردان در این رویداد، با پنجمین فیلمش حضور داشته است. او که از همان ابتدای ورود به سینمای ایران با «ایستاده در غبار» قدرت خود را به عنوان یک کارگردان جوان و خلاق به رخ کشید، با «درخت گردو» وارد عرصه جدیدی شده و فیلمی ساخته که مخاطب را حسابی درگیر میکند.
«درخت گردو» روز گذشته در سینمای رسانه به نمایش درآمد و مهدویان بازخوردهای خوبی از نشست رسانهای این فیلم گرفت. پس از پایان نشست رسانهای، با این کارگردان جوان گپ کوتاهی زدیم که در ادامه میخوانید.
جرقه فیلمنامه «درخت گردو» از کجا خورد؟
این داستان را برای اولین بار یک خانم برای من تعریف کرد که درباره این موضوع پژوهش کرده بود و یک نمایشنامه هم نوشته بود. وقتی قصه را برای من تعریف کرد بسیار قصه مهیب و تکاندهندهای و براساس یک ماجرای واقعی بود. خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم. اولش قصد نداشتم این فیلم را بسازم چون بعد از دو، سه فیلم خیلی سخت، به خصوص بعد از «رد خون» و اتفاقات پارسال خیلی خسته بودم ولی هر چه گذشت دوستان من که همیشه با هم مشورت میکنیم و با هم فیلم میسازیم، همه گفتند از بین طرحهایی که داریم بهترین کار این است که این فیلم را بسازیم. ابراهیم امینی و حسین حسنی مشغول نوشتن شدند و ما آماده شروع کار شدیم.
کلا دوست دارید فیلمهای سخت کار کنید؟
دوست ندارم. کسی دوست ندارد خودش را به سختی بیندازد ولی نکته این است که وقتی سخت کار نکنی و زحمت نکشی فیلم خوب ساخته نمیشود. به نظرم خیلی این دشواریهایی که ما سر ساختن فیلم میکشیم و محصولی که روی پرده میرود با سختیهایی که زمان ساخت میکشیم. برای اینکه کار در شان مردم و در شان پرده سینما درست کنی مجبوری سختی بکشی.
فضای این فیلم از کارهای قبلی شما متفاوت است. به خصوص در انتخاب بازیگرها. مهران مدیری را برای چه انتخاب کردید؟
مهران مدیری اگر نگوییم محبوبترین، حتما یکی از محبوبترین بازیگران سینمای ایران است وقتی ما تصمیم گرفتیم فیلممان را با بازیگرهای چهره را بسازیم و این تصمیم را گرفتیم که با بازیگرهای محبوب مردم بسازیم، به این دلیل بود که استفاده از بازیگرهای محبوب مردم خودش یک دعوت بزرگ است برای اینکه مردم بیشتری فیلم را ببینند. وقتی این استراتژی را انتخاب کردیم، هیچکسی غیر از آقای مهران مدیری برای این نقش مناسب نبود و خیلی خوشحالم که علیرغم پیشنهادهای دیگری که همزمان داشتند این نقش را پذیرفتند.
ایشان شخصیتی دارند که همه را حتی با جدیت میخندانند. فیلم شما هم جدی بود و این برای شما ریسک بود. این احتمال را ندادید که شاید برای این نقش باورپذیر نباشد؟
من چون قبلا این تجربه را داشتم و نتیجه گرفتم از آن، با جواد عزتی و احمد مهرانفر در «ماجرای نیمروز» کار کردم. ضمن اینکه استفاده از بازیگرها در نقشهای تکراری که در آنها کلیشه شدهاند خیلی کار جذاب و فعالی نیست. ولی وقتی بازیگرها در نقشهای متعارض کاراکترهای قبلیشان استفاده میکنی، خودش یک چالش جدی و جذاب است.
«درخت گردو» با فیلمهای قبلیتان از این جهت متفاوت است که خیلی نگاهش فقط به ایران نیست و بیشتر انسانیت را در نظر گرفته. این درست است؟
من به هر حال دغدغه ملی دارم؛ این داستان در کنه خودش همه آنچه میخواهیم و همه رنجی که برای این وطن کشیده شده نهفته است و نیازی نیست که دربارهاش شعار بدهیم. اضافه بر این فیلم در کردستان در مرزهای ایران و اقوام کرد جز اصیلترین اقوام ایرانی هستند که همیشه به خاطر موقعیت جغرافیاییشان دچار تهاجم و فشار بودند و همیشه به خاطر فاصلهشان از مرکز کمتر دیده شدند. به نظرم این فیلم به شدت ایرانی است اما اگر منظورتان این است که موقعیت انسانی فیلم توسط غیرایرانیها هم قابل درک است، بله؛ من تلاش کردم فیلمی بسازم با یک موقعیت به شدت انسانی و قابل درک توسط هر آدمی در هر جای دنیا. یعنی اینطور نباشد که یک رنگ بومی داشته باشد و مبتنی بر شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران فقط قابل درک باشد. این یک مسالهای است که تکرار دارد و هر کس دیگری در هر جای دنیا میتواند این را بفهمد.
بعضی از اهالی رسانه میگفتند این فیلم ویژگیهایی دارد که نماینده اسکار شود؟
آنها دیگر اتفاقاتی هستند که در آینده رخ میدهد و امیدوارم هر فیلمی به عنوان نماینده ایران رفت موفق شود.
خیلیها وقتی از سالن آمدند بیرون حالشان به خاطر تلخی فیلم خیلی خوب نبود. جایی از فیلم بوده که بخواهید این تلخی را کم کنید و بگویید مخاطب دیگر این بخش را تحمل نمیکند؟
یکی از مسائلی که خیلی دقت کردم این بود که از حد تحمل مخاطب خارج نشود. همکارانم مثلا درباره یکی از صحنهها که فیلمنامه نوشته شده میگفتند این قابلیت یک اجرای خیلی تلختر و رقتانگیزتر از این را هم دارد ولی من گفتم میخواهم موقعیت فیلم در سالن سینما قابل تحمل باشد و سعی کردم یک اندازهای برایش پیدا کنم که هم رنج و تلخیاش به اندازه کافی منتقل شود و هم قابل تحمل هم باشد.
شما خودتان دو فرزند دارید. قطعا ساخت این فیلمنامه برایتان سختی مضاعفی داشته.
یکی از موضوعات مهم این فیلم این است که درباره یک پدر است. خیلی دوست داشتم و دوست دارم که یک فیلم درباره مقام پدر و درباره مقام مادر بسازم و فکر میکنم آن فیلمی که در شان پدران ایرانی بود را ساختم. با حضور درخشان پیمان معادی و شخصیت درجه یک قادر مولانپور، الان سینمای ایران یک فیلم دیگر درباره پدر ایرانی دارد و رنجی که پدران ما در طول این سالها کشیدند و ما امروز به عنوان پدران امروز میکشیم. به این دلیل که پدر بودن در این سرزمین خیلی مسوولیت دشواری است. چون باری را باید به دوش بکشی که شاید در یک جامعه دیگری بخشی از آن را جامعه به دوش میکشد، بخش دیگری را مدرسه، بخش دیگری را دولت و ... ولی شما اینجا به عنوان یک پدر ایرانی مسوولیتهایی داری که پدران دیگر در جاهای دیگر دنیا ندارند. و شما وقتی تاریخ ایران را مرور میکنی، میبینی یک تاریخ پر از رنج و جنگ و تحریم و ... است. نمیخواهم سیاهنمایی کنم ولی واقعیت این است که همیشه جامعه ما تحت این فشارها بوده و چه رنجهایی پدران ما کشیدند و در گذشته پدران دیگری کشیدند و امروز بیشتر از هر زمان دیگری احساس میکنیم که پدر بودن چقدر سخت است.