arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۵۲۸۰۵۴
تاریخ انتشار: ۰۰ : ۲۱ - ۱۶ بهمن ۱۳۹۸
الجزیره:

آنچه غربی‌ها از روابط ایران و ترکیه درک نمی‌کنند: چرا تهران و آنکارا در ۴ قرن گذشته هیچ گاه نه کاملا دوست بوده اند نه کاملا دشمن؟ / روابط دو طرف پس از ترور سردار سلیمانی به کدام سو می‌رود؟

تشدید تنش‌های اخیر بین واشنگتن و تهران در خاورمیانه نگرانی‌های زیادی را نزد همسایگان ایران ایجاد کرد. ترکیه یکی از این کشور‌هایی بود که با نگرانی تحولات را دنبال می‌کرد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

آنچه غربی ها از روابط ایران و ترکیه درک نمی کنند: چرا تهران و آنکارا در 4 قرن گذشته هیچ گاه نه کاملا دوست بوده اند نه کاملا دشمن؟ / روابط دو طرف پس از ترور سردار سلیمانی به کدام سو می رود؟

طا‌ها ازهان در الجزیره انگلیسی نوشت: تشدید تنش‌های اخیر بین واشنگتن و تهران در خاورمیانه نگرانی‌های زیادی را نزد همسایگان ایران ایجاد کرد. ترکیه یکی از این کشور‌هایی بود که با نگرانی تحولات را دنبال می‌کرد.

به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: به نظر می‌رسد پس از حملات موشکی ۸ ژانویه به پایگاه‌هایی که میزبان سربازان آمریکا در عراق هستند، تنش‌ها فعلا کاهش یافته و حداقل اکنون خطر درگیری مستقیم مانند چند هفته پیش بالا نیست. این تنش زدایی به کمک همسایگان ایران از جمله ترکیه میسر شد چرا که هیچ کس نمی‌خواهد جنگ دیگری را در منطقه ببیند.

اگرچه آنکارا و تهران از زمان حمله آمریکا به عراق با یکدیگر رقابت ژئوپلتیک دارند، اما آن‌ها همزمان روابط دیپلماتیک و اقتصادی محکمی هم با یکدیگر داشته اند.

تشدید درگیری ایران و آمریکا می‌تواند همزمان با اینکه برخی منافع ترکیه در منطقه را تهدید می‌کند، فرصتی را هم برای تقویت برخی مواضع آنکارا و به عهده گرفت رهبری گفتگو‌های منطقه‌ای فراهم کند.

بین همکاری و رقابت
برای درک بهتر اینکه خطرات و فرصت‌های ترکیه در جریان ادامه رویارویی ایران و آمریکا چیست، باید به پیشینه تاریخی روابط ترکیه و ایران نگاه کنیم.

اگرچه نقشه سیاسی خاورمیانه در طول قرن‌ها بار‌ها و بار‌ها تغییر شکل یافته، اما مرز بین ایران و ترکیه تقریباً برای ۴۰۰ سال بدون تغییر مانده است. در حقیقت، هر دو علی‌رغم رقابت‌های تاریخی به پیمان قصرشیرین سال ۱۶۳۹ که به ۱۵۰ سال درگیری متقابل بین امپراتوری‌های عثمانی و پارسی پایان داد، متعهد هستند.

بسیاری از تحلیلگران عمدتا غربی، این تاریخ طولانی را درک نمی‌کنند و به دنبال این هستند که دینامیک روابط بین ترکیه و ایران را در دوستی یا دشمنی ببینند، درحالی که واقعیت این است که روابط ایران و ترکیه همیشه از لحاظ ملاحظات مختلف کاملاً پیچیده چند جانبه و با انگیزه‌های متفاوت بوده است.

در طول ۲۰ سال گذشته، روابط تهران و آنکارا با حوادث مختلف منطقه‌ای روبرو شده، اما همچنان هیچگاه به شکل کاملا دوستانه یا کاملا خصمانه نبوده است.

در طول دهه ۱۹۹۰، حکومت سکولار ترکیه به اسلام سیاسی به عنوان صادرات ایران به ترکیه با دیده تهدید می‌نگریست. تهران مظنون به ترور روشنفکران و روزنامه نگاران سکولار و پشتیبان حزب کارگران کردستان (پ. ک. ک) بود، گروهی که منجر به قیام مسلحانه و انجام حملات تروریستی علیه ارتش ترکیه شد.

در جریان حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ ترکیه ضمن مخالفت شدید، اعلام کرد که اجازه دسترسی به خاک‌اش برای اقدام نظامی علیه عراق یا ایران را نمی‌دهد، این اقدام با استقبال تهران رو به رو شد و نقطه عطفی در روابط دو کشور بود.

با سرنگونی صدام حسین، آنکارا دوستی را از دست داد که به او اجازه می‌داد علیه پ. ک. ک. عملیات مرزی انجام دهد، اما شرایط برای تهران متفاوت بود چرا که بدون شلیک حتی یک گلوله عملا بر دشمن قدیمی‌اش پیروز شده بود.

در پی این حمله، ترکیه از احتمال ایجاد یک کشور مستقل کرد در شمال عراق و سرنوشت جامعه اهل سنت عراق نگران شد، در حالی که تهران برای پر کردن خلاء قدرت در بغداد اقدام به ایجاد شبکه‌ای از حامیان نظامی بین گروه‌های مختلف شیعه کرد، این اقدام پایه و اساس حضور سیاسی و امنیتی گسترده ایران در عراق را بنا نهاد.

این رقابت جدید، اما به معنای کنار رفتن دیپلماسی نبود. در حقیقت، تنها هفت سال پس از حمله به عراق روابط ترکیه و ایران مستحکم‌تر شد. در سال ۲۰۱۰، آنکارا تهران را متقاعد کرد که توافق هسته‌ای را امضا کند، توافقی که باعث شد مقامات ایرانی متعهد شوند در ازای دریافت سوخت هسته‌ای برای یک راکتور تحقیقاتی، اورانیوم‌های غنی شده خود را به ترکیه ارسال کنند. هرچند که این توافق بعد از روی کار آمدن ترامپ شکست خورد.

جدا از شکست توافق هسته‌ای، دو رویداد دیگر در سال ۲۰۱۰ روابط ترکیه و ایران را به لرزه درآورد: یکی نامزدی نوری مالکی برای دوره دوم به عنوان نخست وزیر عراق که با حمایت تهران و واشنگتن صورت می‌گرفت و دیگری آغاز بهار عربی.

در دوره اول، خود المالکی که از حمایت گسترده ایران برخوردار بود به طور فزاینده‌ای سیاست‌های فرقه‌ای را دنبال می‌کرد که باعث ایجاد درگیری با جامعه سنی شد و در نهایت به یک شورش منجر گردید. وی همچنین طارق الهاشمی یکی از متحدان آنکارا در بغداد را به شکل غیابی محاکمه و به اعدام محکوم کرد.

بهار عربی همچنین رقابت منطقه‌ای بین ترکیه و ایران را شدت بخشید به طوری که اولی از اعتراضات طرفدار دموکراسی در منطقه حمایت می‌کرد، در حالی که دومی آن‌ها را تهدید می‌دید.

مواضع متفاوت این دو کشور در مورد بهار عربی به تنش‌هایی منجر شد که قبلاً با تضاد منافع در عراق پدیدار شده بود و حالا در حال تبدیل شدن به جنگی نیابتی در سوریه بود. به خاطر همین رویارویی نیابتی بود که آمریکا تصمیم به نادیده گرفتن آن و تمرکز بر نبرد علیه داعش گرفت، اشتباهی که در سال‌های اخیر آمریکا به آن اعتراف کرده است. به طور کلی حضور ایران در منطقه نگرانی متحدین آمریکا در خلیج فارس و اسرائیل را به دنبال داشته است.

با این حال، این رویارویی سرنوشت ساز به طور متناقضی با همکاری‌های دیپلماتیک همراه بود. در حالی که گروه‌های مسلح تحت حمایت ترکیه و ایران در طول هشت سال گذشته به جنگ خود با یکدیگر ادامه می‌دادند، رهبران این دو کشور بار‌ها و بار‌ها در نورسلطان، تهران و استانبول برای جستجوی راه حلی سیاسی دیدار کردند.

فرصت‌ها برای ترکیه
در این زمینه، ترور ژنرال قاسم سلیمانی در ۳ ژانویه می‌تواند یک نقطه مهم دیگر در روابط ترکیه و ایران باشد.

با توجه به نقش کلیدی سلیمانی در طراحی و نگهداری شبکه شبه نظامیان ایران در منطقه، ترور وی می‌تواند سرنوشت جنگ‌های طولانی مدت نیابتی در عراق، سوریه و یمن را دستخوش تغییر کند. ثبات در سوریه و عراق برای امنیت و منافع ژئوپلیتیکی ترکیه مهم است و اتفاقات اخیر می تواند برای آنکار خوشایند باشد.

در عراق در حالی که احزاب و جنبش‌های سیاسی وجود دارند که به دنبال تقویت روابط با آنکارا هستند، دولت ترکیه به دلیل ملاحظات داخلی توانایی انجام این کار را ندارد.

احساسات و گفتمان فوق ملی گرایانه فعلی در ترکیه محدود کننده حرکت رو به جلو سیاست خارجی ترکیه و تعامل با برخی بازیگران خارجی از جمله کرد‌ها در عراق است، سیاستی که در دراز مدت می‌تواند مضر باشد.

ترکیه تنها کشور قدرتمند و با ثبات است که با ایران هم مرز است. همچنین نباید فراموش کرد که این کشور عضو ناتو است.

اگر ایران در اقدامی استراتژیک به سمت عادی سازی روابط با غرب گام بردارد، آنکارا می‌تواند نقش اساسی داشته باشد. در سال ۲۰۱۰، ترکیه ثابت کرد که می‌تواند با جستجوی راه حلی برای مسئله هسته‌ای ایران و مقاومت در برابر فشار آمریکا یک شریک قابل اطمینان برای تهران باشد.

اگر تنش‌ها بین ایران و آمریکا بیشتر شود، موضع ترکیه مشخص خواهد شد. آنکارا دقیقاً همانطور که از حمله سال ۲۰۰۳ به عراق پشتیبانی نکرد به حمله نظامی آمریکا علیه ایران نیز نمی‌پیوندد.

اگر آمریکا دست به اقدام نظامی بزند، این به منافع ترکیه آسیب می‌زند. ترکیه و کل منطقه هنوز از هرج و مرج ناشی از سرنگونی صدام حسین رنج می‌برند. اگر عراق همچنان به عنوان یک میدان نبرد بین تهران و واشنگتن باقی بماند، منطقه از نظر اقتصادی و سیاسی آسیب بیشتری خواهد دید.

در پایان، ترکیه می‌خواهد که آمریکا و ایران را پشت میز مذاکره بنشینند و نه تنها موضوع هسته‌ای بلکه مشکلات خود در عراق و سوریه را نیز حل کنند. این که آیا در تهران و واشنگتن کسی به این سمت حرکت کند هنوز مشخص نیست، به هر حال آنکارا باید به بهترین‌ها امیدوار باشد، اما برای بدترین وضعیت آماده شود.

نظرات بینندگان