نیکولای کوژانوف در الجزیره نوشت: در 23 ژانویه، ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه برای شرکت در بزرگداشت 75امین سالگرد آزادسازی اردوگاه کار اجباری آشویتس توسط نیروهای شوروی، عازم اسرائیل شد. بعد از سالهای 2005 و 2012 این سومین سفر رسمی وی به اسرائیل از زمان به قدرت رسیدن در سال 2001 بود.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: پوتین و مقامات روسی به عنوان یکی از مهمانان ویژه این مراسم در اسرائیل مورد استقبال قرار گرفتند. در جریان این دیدارها رهبری اسرائیل برای نخستین بار در جدل بین روسیه و کشورهای اروپای شرقی طرف روسها را گرفت و در موضعگیری تاریخی اعلام كرد كه نقش اتحاد جماهیر شوروی در آزادسازی اروپا از دست حکومت نازیها، بسیار مهم و پررنگ بوده است. همین سخنان برای رئیس جمهور روسیه که همواره در داخل بر پیروزی اتحاد جماهیر شوروی در جنگ جهانی دوم تاکید میکند، اهمیت فوقالعادهای داشت.
فقط یک هفته بعد، در 30 ژانویه، نخست وزیر اسرائیل بنیامین نتانیاهو برای دیدار با رئیس جمهور روسیه به مسکو سفر کرد. این چهارمین سفر نخست وزیر اسرائیل به روسیه تنها طی یک سال گذشته بود. وی پیش از انتخابات اسرائیل در ماه آوریل و سپتامبر، به امید افزایش شانس خود با پوتین دیدار کرده بود.
بعد از این دیدار پوتین تصمیم به آزادی نعما عیسیار (Naama Issahar)، یک شهروند اسرائیلی گرفت که به اتهام قاچاق مواد مخدر در فرودگاه مسکو در سال 2019 دستگیر شده بود. بازداشت وی به عنوان یک اقدام سیاسی با هدف فشار بر اسرائیل برای آزادی الکسی بورکوف، یک هکر روسی که از سوی تلآویو به آمریکا تحویل داده شده بود، صورت گرفت.
علی رغم اینکه بورکوف در ماه نوامبر به مقامات آمریکا تحویل داده شد، اما کرملین بازهم در اقدامی قابل توجه تصمیم گرفت که اجازه دهد تا عیسیار به کشورش برگردد. پس از اعلام برنامه صلح دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریكا این دومین پیروزی مهم دیپلماتیک برای نتانیاهو بود.
کرملین احتمالاً به این نتیجه رسیده که بهتر است به نتانیاهو کمک کند تا او یک دوره دیگر در سمت نخستوزیری ابقا شود، چرا که در دوران دولت او روابط روسیه و اسرائیل شکوفا شد، چیزی که مسکو از دهه 1990 به دنبال آن بود.
روابط نزدیک با اسرائیل به عنوان متحد نزدیک آمریکا و اتحادیه اروپا به دلایل مختلفی برای مسکو اهمیت دارد. نخست، روابط بهتر روسیه و اسرائیل عملا تلاش غربیها برای در انزوا قرار دادن روسیه به خاطر جنگ اوکراین و الحاق کریمه به خاکاش را تضعیف میکند. اسرائیل همچنین نقش مهمی در کمک به مسکو برای به حفظ دستاوردهایاش در خاورمیانه و به طور کلی گفتگو با غرب دارد.
دوم، روسیه برای تثبیت موقعیت خود در سوریه به هماهنگی نزدیک با اسرائیل نیاز دارد چرا که تلآویو نقش مهمی در تعیین امنیت و ترتیباتی سیاسی سوریه به ویژه از طریق اتحاد با آمریکا دارد. حفظ ثبات رژیم تحت حمایت روسیه در دمشق وابسته به همکاری اسرائیل است.
ثالثاً، با توجه به جمعیت قابل توجه مهاجران یهودی در روسیه که از زمان اتحاد جماهیر شوروی سابق در این کشور سکنا گزیدهاند، روسیه و اسرائیل روابط اقتصادی و فرهنگی محكمی دارند. در سال 2019، تجارت دو کشور به 5 میلیارد دلار رسید و اسرائیل را در گروه شرکای اصلی تجاری روسیه در منطقه قرار داد.
نکته قابل توجه این که دیدارهای مقامات دو کشور فقط چند هفته پس از آن صورت گرفت که هواپیمای بدون سرنشین آمریکایی، ژنرال قاسم سلیمانی را در عراق ترور کرد و باعث افزایش تنشهای منطقهای شد. برای تهران، دیدارهای پیاپی اسرائیل با روسیه به عنوان اصلیترین شریک استراتژیکاش در منطقه قطعا موجب نگرانی شدید است.
از این گذشته، در ماجرای ترور سلیمانی ما شاهد واکنش سرد مسکو بودیم. در حالی که روسیه رسما این حادثه را محکوم کرد و حتی برای کاهش تنشها بین آمریکا و ایران، میانجیگری کرد، اما باز هم ترجیح میداد تا جای ممکن سکوت پیشه کند. این ممکن است با توجه به روابط نزدیک روسیه و ایران و موقعیت کلیدی سلیمانی در سلسله مراتب جمهوری اسلامی، برای برخی تعجب آور به نظر برسد.
برخی منتقدان کرملین این واکنش را با تئوریهایی در مورد طرح روسیه برای افزایش نقشاش پس از ترور سلیمانی توضیح دادند، اما واقعاً اینگونه نیست. مثلا مسکو پس از وقوع این حادثه و خلاء احتمالی در سوریه هیچ بهره ای از افزایش موقتی و کوتاه مدت قیمت نفت نبرد.
دستاوردهایی که مسکو پس از قتل سلیمانی از قیمت بالای نفت به دست آورد، با کاهش بعدی قیمت نفت به دلیل ترس ناشی از شیوع کرونا ویروس، اکنون متعادل شده است.
ترور سلیمانی همچنین قرار نیست فضای زیادی را برای روسیه در سوریه باز کند. ژنرال فقید قطعاً شخصیت مهمی در عملیات خارجی ایران بود، اما برنامه وی نهادینه شده و جانشیناش نیز که اندکی پس از او منصوب شد همان برنامههای پیشین را دنبال خواهد کرد.
سکوت روسیه پس از این ترور شاید بیشتر ناشی از ترس این کشور برای اقدام تهاجمی احتمالی ایران علیه اسرائیل بود.
اکنون سالهاست که روسیه سعی دارد بین ایران و اسرائیل موازنه برقرار کند. در سال 2015، كرملین موفق شد این واقعیت را به ایران و اسرائیل بقبولاند كه مسكو قصد انتخاب بین یکی از آنها را ندارد و در عوض آماده توسعه همکاریهایش با هر دو کشور است.
بارها با وقایعی که پیرامون جنگ داخلی سوریه رخ داد اسرائیل و ایران در آستانه یک رویارویی مستقیم قرار گرفتند و بدین ترتیب سیاست همیشگی روسها به چالش کشیده شد. با این حال در بهار سال 2018، مسکو موفق شد در ازای توقف حملات هوایی اسرائیل علیه مواضع ایرانیای که تهدیدی برای امنیت اسرائیل نیست، ایران و متحدانش را متقاعد کند از مرزهای اسرائیل فاصله بگیرند.
اگرچه از آن زمان به بعد، این توافق به طور مكرر از سوی هر دو طرف نقض شده، اما روسیه همچنان به ایران و اسرائیل فشار می آورد تا بر تنشها نیافزایند. کرملین ایران به گفته که اقداماتش به پشتیبانی هوایی از نیروهای وابسته به تهران را پایان دهد و متقابلا به اسرائیل هم هشدار داده که در صورت ادامه حملات هوایی تهاجمی خود علیه ایرانیها سیستم پدافند هوایی بیشتری در اختیار دمشق قرار میدهد.
این موضع بی طرف به روسیه هم قدرت سیاسی در منطقه و هم اعتبار بینالمللی میدهد و به همین خاطر هم آنها علاقه دارند که همچنان به این سیاست ادامه دهند.
اما حمله ایران علیه اسرائیل باعث اختلال در وضع موجود خواهد شد. ایران همواره به وضوح تصریح کرده که در صورت اقدام نظامی آمریکا علیه خودش، متحدین این کشور در منطقه در امان نخواهند بود. در نتیجه، پس از ترور سلیمانی، حیفا به عنوان یکی از بزرگترین شهرهای اسرائیل از بیم حمله انتقام جویانه ایران در آماده باش قرار گرفت.
با این که آمریکا علاقه چندانی به حمایت از کشورهای حوزه خلیج فارس در برابر تجاوزهای ایران نداشته و ندارد، اما داستان اسرائیل متفاوت است. حمله به نزدیکترین متحد واشنگتن احتمالاً می تواند پاسخ سختی را به همراه داشته باشد و منطقه را به سمت یک درگیری بزرگ سوق دهد، این دقیقا همان چیزی است که روسیه میخواهد به هر قیمتی از آن بپرهیزد. روسیه تحت هیچ شرایطی تمایل ندارد که مجبور به انتخاب بین یکی از طرفها شود.
سقوط نظام تهران در نتیجه اقدام نظامی آمریکا نیز به نفع روسیه نیست. این کشور ایران را به عنوان یک بازیگر مهم در خاورمیانه که در برابر هژمونی آمریکا قد علم کرده و شریکی مناسب است، میبیند.
به همین دلیل، در حالی که روسیه ممکن است از نزدیکی خود با اسرائیل و دستاوردهای دیپلماتیک بینالمللی آن نیاز داشته باشد، اما همواره قاطعانه با هر اقدامی که تهران را تهدید کند مخالف است.
در حال حاضر اگرچه با پاسخ محدود و کنترل شده ایران به ترور سلیمانی تنش اندکی کاهش یافت و خیال روسیه هم راحت شد، اما به هر حال خطر درگیری همچنان زیاد است و این احتمالاً کار مسکو در آینده برای ایجاد موازنه بین تهران و تلآویو را دشوار خواهد کرد.