اندیشکده مرکز مطالعات استرتژیک بین المللی آمریکا در تحلیلی به قلم ایان ویلیامز نوشت: تقریباً یک ماه از حمله ایران به پایگاه آمریکا در خاک عراق میگذرد. با توجه به اطلاعات قابل توجهی که اکنون بیشتر آشکار شده، میتوان ارزیابی مجددی از این حمله داشت. به نظر میرسد این حملات تاثیر بیشتری از آنچه گفته میشد داشته است. به عنوان مثال شواهد جدید این ایده که ایران به دنبال کشتن سرباز آمریکایی نبوده را تایید نمیکند. این حملات همچنین نشان میدهد که نیروهای موشکی بالستیک ایران چه از نظر فناوری و چه از نظر شایستگی عملیاتی، این پتانسیل را دارند که باعث ایجاد اختلال اساسی در عملیات نظامی آمریکا و شرکایش در خاورمیانه شوند. سرانجام، این حمله روشن میکند که ایران در برابر تهدید استراتژیک آمریکا صعه سدر دارد. این وضعیت جدید ممکن است آمریکا را ملزم به ایجاد آرایشی جدید در خاورمیانه کند.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: در تاریخ 8 ژانویه، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران حدود 15 تا 22 موشک بالستیک با برد کوتاه را علیه مواضع نیروهای آمریکایی در دو پایگاه عراقی شلیک کرد، این اقدام در تلافی ترور قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس صورت میگرفت. در حالی که برخی از موشکها به مقصد نرسیدند، اما در مجموع بسیاری از آنها با دقت بالا به اهداف اصابت کردند.
دولت ترامپ در ابتدا این حمله را چیز مهمی ندانست و اعلام کرد که خسارت اندکی به این پایگاه وارد شده است، پایگاه هوایی که در حدود 1500 سرباز آمریکایی را در خود جای داده است. اطلاعات تدریجی درز کرده از پنتاگون و همچنین تجزیه و تحلیلهای افراد مستقل از جمله خود من در ابتدا این فرضیه زودرس را تقویت کرد که فقدان تلفات ناشی از تلاش عمدی ایران برای جلوگیری از کشتن آمریکاییها و دامنه دار نشدن تنش بوده است. با این حال وقتی تصویر کاملتری از آنچه در صبح 8 ژانویه، اتفاق افتاد منتشر شد دیگر این نتیجه گیری اعتبار خود را از دست داد.
ابتدا میدانیم که به آمریکاییها آسیب وارد شده است. در حالی که هیچ یک از پرسنل پایه جان خود را از دست ندادهاند، اما حداقل 64 نفر از پرسنل با آسیب دیدگی مغزی رو به رو شدهاند. این آمار طی روزهای گذشته به طور پیوسته افزایش یافته و ممکن است همچنان بالاتر هم برود، چرا که علائم آسیب دیدگی مغزی همیشه بلافاصله خودش را نشان نمیدهد.
این جراحات وارد شده ممکن است ناشی از این واقعیت باشد که تمام نیروهای نظامی در حین حمله در پناهگاه در امان نبودند. برخی از سربازان آمریکایی برای دفاع از پایگاه در برابر حمله زمینی احتمالی در موقعیتهای در معرض دید سنگر گرفته بودند و برخی دیگر برای ادامه عملیات هواپیماهای بدون سرنشین در پایگاه باقی مانده بودند. این نیروها از نزدیکی برخورد خطرناک با کلاهکهای این موشکهای بالستیک خبر دادهاند.
حتی کسانی که در پناهگاهها سنگر گرفته بودند اوضاع برایشان کاملا بی خطر نبود و ممکن است در برابر شوکهای ضربه آسیب پذیر بوده باشند. به نظر میرسد پناهگاههای حمله هوایی در عین السد فقط برای مقاومت در برابر اصابت گلولههایی از قبیل راکت و خمپاره مناسب بوده است. یک موشک کاتیوشا به عنوان رایجترین نوع سلاح استفاده شده در میادین نبرد خاورمیانه تنها بین 10 تا 20 پوند مواد منفجره حمل میکند در حالی که موشکهای بالستیک فاتح 313 میتوانند 1100 پوند مواد منفجره را حمل کنند. بعید نیست که این پناهگاه ها نتوانند در برابر برخورد مستقیم موشک بالستیک مقاومت کنند. دو افسر آمریكایی از جمله فرمانده پایگاه نیروهای آمریكایی در عین الاسد، گزارش دادند كه این حملات باعث شده كه درهای پناهگاهها خم شوند.
اکنون نیز به نظر میرسد که ایران به عمد نخواسته نیروهای آمریکایی را هدف قرار دهد. پایگاههای نظامی آمریکا به ویژه آنهایی که در خارج از کشور هستند، 24 ساعت شبانه روز فعالیت میکنند به همین خاطر، هیچ کس نمیتواند پایگاه را با این اطمینان که در چه ساعتی غیر فعال است، هدف قرار دهد.
زمان حمله همچنین این گمانه زنی را مطرح کرده که احتمالاً ایران با حملات خود قصد کشتن نیروهای آمریکایی را داشته است. این موشکها با فاصله شلیک شدند. این نوع شلیک کردن یادآور تکنیکهای توپخانهای است که در آن مهاجم سعی میکند این تصور غلط که بمباران پایان یافته است را به دشمن ارائه دهد. چنین تصوری باعث میشود مدافعان از پناهگاههای خود بیرون بیایند و آن زمان موشکهای تازه موجب کشته شدن آنها میشود. به گفته سرهنگ دوم گارلند، فرمانده پایگاه فقط زمان كافی بود تا احساس امنیت كنید. به نظر من آنها قصد داشتند تلفاتی وارد کنند.
ایران تقریباً 90 دقیقه قبل از اولین حمله موشکی خود به دولت عراق هشدار داده بود. اگرچه این اخطار ممکن است حاکی از تمایل به محدود کردن تلفات انسانی باشد، اما این هم بوده که احتمالاً توسط تهران خواسته به روابطاش با بغداد خدشهای وارد نشود. همچنین هیچ تضمینی وجود ندارد که عراقیها بتوانند اطلاعات را به خوبی به آمریکاییها منتقل کنند.
سرانجام پس از هشدار تهران به بغداد بیشترین تلاشها توسط آمریکاییها برای در امان ماندن از این حمله صورت گرفت که با توجه به گزارشهای اولیه حمله نیز کاملا موثر واقع شد.
اختلال در عملیات
داشتن یک پایگاه هوایی فلج شده توسط حمله موشکی یکی از اضطراب آورترین سناریوها برای نیروهای آمریکایی مستقر در این پایگاه و برنامه ریزان پنتاگون است. به عنوان مثال، یک تحقیق توسط رند، ارزیابی کرده که یک حمله با 50 موشک بالستیک میتواند یک پایگاه هوایی اصلی آمریکا را برای یک هفته برای هواپیماهای بزرگ غیر قابل استفاده کند.
تا همین اواخر بسیاری میگفتند دقت موشک های بالستیک ایران بالا نیست. حمله به عین السد نشان می دهد كه تهران این توانایی بالقوه موشکی را برای مقابله با اثربخشی نیروهای آمریكایی در منطقه دارد.
گزارشهای اولیه این حمله در واقع پایگاهی را نشان میدهد که تا حد زیادی با وجود آسیب کم از کار افتادهاند. کارکنان پایگاه حوالی ساعت 11:00 شب وارد پناهگاه شدند و تا ساعت 4 بعد از ظهر روز بعد بیرون نیامدند.
با این حال اپراتورها قادر به حفظ عملیات پهپاد در حین حمله نبودند. یکی از خلبانان به خبرنگاران گفت که یک موشک ایرانی به کنار اتاق عملیات اصابت کرده و خلبانان را مجبور به عقب نشینی به سمت پناهگاه ها کرده است. در این حمله همچنین سیمهای فیبر متصل به ایستگاه خلبان و تجهیزات ارتباطی آسیب دیده تا پیوند آنها از هواپیمای فوق قطع شود.
حملات ایران خطری را نشان میدهد که پیشرفت در تواناییهای موشکی دشمن میتواند برای نیروهای آمریکایی به وجود بیاورد. آمریکا باید با کاهش آسیب پذیری آنها در برابر حمله هوایی و موشکی ، اقدامات لازم را برای تقویت امنیت و بازدارندگی نیروهای خود انجام دهد. پایگاههای آمریکا باید امنیت بیشتری در برابر حملات پیدا کنند.
علاوه بر این، ارتش آمریکا به گردانهای پدافند هوایی و موشکی بیشتری احتیاج دارد. اگر واحد پدافند هوایی در عین الاسد وجود داشت، میتوانست خطر مرگ و میر را کاهش دهد یا احتمالاً ایران را از حمله در وهله اول منصرف کند.
بازدارندگی
صرف نظر از اینکه ایران مایل به تحمیل یا جلوگیری از تلفات انسانی بوده باشد یا نه، به هر حال رهبری این کشور باید احتمال وارد شدن تلفات به آمریكا را در نظر میداشت و با وجود این خطر تصمیم به انجام این حمله گرفت. آماده باش پدافند هوایی ایران، که به طرز غم انگیزی منجر سقوط پرواز بین المللی هواپیمایی اوکراین 752 شد روشن میکند که تهران به هر حال منتظر پاسخ احتمالی آمریکا بود.
اینکه ایران خطر کشتن نظامیان آمریکایی را به جان خرید، به این معنی است که این کشور معتقد است که مزایای این حمله بیش از ضربات احتمالی آن بوده است. تاکنون، ایران تا حد زیادی از طریق متحدان خود علیه متحدان و منافع آمریکا عمل کرده بود و این نخستین باری بود که مستقیما آمریکا را هدف قرار میداد. این جسارت جدید نشان میدهد که بازدارندگی آمریکا در منطقه به پایینترین حد خود رسیده است.
حقیقت ناراحت کننده این است که این رویداد پیامدهای مهمی برای بازدارندگی آمریکا دارد و دو کشور را به جنگ نزدیکتر کرده است.
تقریبا هیچ کس در آمریکا، از جمله رئیس جمهور ترامپ، خواهان جنگ با ایران نیست. با این حال اگر ایران سربازان آمریکایی را در حمله خود به قتل میرساند، فشار بر رئیس جمهور برای پاسخ نظامی به ایران به اوج میرسید. آمریکا و ایران هیچکدام از جنگ چندان سودی نمیبرند، این بار این اتفاق رخ نداد، البته تضمینی نیست که بار دیگر هم همینگونه شود.