پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : تابناک نوشت:
محسن رضایی در نشستی كه از سوی انجمن اسلامی دانشجویان دانشكده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی در این دانشكده برگزار شد اظهار داشت:
*دورنمای ایران نشان میدهد كه سرنوشت اقتصاد آینده جهان را تعیین میكند؛ چرا كه نفت انگلیس طی 5 سال آینده و نفت آمریكا در 9 سال آینده تمام میشود و در آینده میتوانیم شاهد نفت بالاتر از 250 دلار باشیم و غرب نمینشیند تا ایران به این نقطه برسد.
* تحریمهایی را كه در پنج سال اخیر داشتهایم، حتی در دوران جنگ نداشتهایم.
* شانزده سال تنش زدایی در ایران مورد تایید نظام و رهبری بوده است، هر چند اجرای آن در دوران ریاست جمهوری آقایان هاشمی و خاتمی انجام شده است. در این دوران، هدف این بود كه كمی تنفس داشته باشیم و آمریكاییها هم همین تنفس را نیاز داشتند، اما به علت اینكه شكاف عمیق بود حتی در این دوره نیز مصالحه امكان پذیر نبود، در حالی كه از زد و خورد خبری نبود.
*در شانزده سال تنش زدایی بین ایران و غرب آمریكاییها چهار سال زودتر بالای رینگ رفتند. در این چهار سال آنها را به نطنز راه دادیم، سانتریفیوژها را كاهش دادیم، اصفهان را تعطیل كردیم و رئیس جمهور کشورمان گفتوگوی تمدنها را مطرح كرد، اما بوش گفت كه عراق، ایران و كره شمالی محور شرارت هستند، برای همین، آنها برخورد با ما را آغاز کردند.
* ایران پس از یک تاخیر با روی كارآمدن احمدی نژاد به ایستادگی روی آورد و رویارویی سوم ایران و غرب شروع شد. رویارویی سوم ایران و غرب به ما همچون جنگ عراق تحمیل شد.
*نام تحریمهای اقتصادی را باید تحریمهای تحمیلی بگذاریم، هر چند میتوانیم این تحریمها را مانند دوران جنگ به نعمت تبدیل كنیم، اما خلاف خواست نظام جمهوری اسلامی بود. به پیش بینی من این تحریمها تا پنج سال دیگر ادامه خواهد داشت، پس باید زندگی در شرایط تحریم را یاد بگیریم.
*در شرایط کنونی مشاركت جدی در عرصه سیاسی اقتصادی و فرهنگی را نیاز داریم و كسانی كه در شرایط گذشته بوده و مانع شور و هیجان هستند مانند آنها كه انتخابات را تحریم كردهاند و میخواهند ملت ایران در انتخابات شركت نكنند، به تحریم كنندگان انتخابات مجلس شورای اسلامی كمك میكنند، در حالی كه نیاز است بار دیگر شور و نشاط سیاسی در كشور ایجاد شود.
*( در پاسخ به پرسشی، مبنی بر این كه چرخش خود را در حوزه سیاست از جمله در انتخابات ریاست جمهوری 84 و 88چگونه توجیه می كنید) من این را عقلانیت میدانم، چراكه در سال 84 وقتی در انتخابات شركت كردم و چند روز مانده به انتخابات كنار كشیدم، اعلام كردم كه به سود ملت ایران كنار میكشم، چون تعبیر من این بود كه انتخابات تبدیل به انتخابات شورای شهر شده و این موضوع آسیب به تشخیص مردم وارد میكند. در سال 88 وقتی به نتیجه انتخابات اعتراض كردم، عدهای به من گفتند شما حزب اللهی بودهاید، پس اعتراض نكنید. از سوی دیگر، عدهای پیشنهاد دادند كه مانند دیگران سوار بر وانت و بلندگو به دست اعتراض خود را مطرح كنم، اما من معتقد بودم، باید راه قانونی را از طریق شورای نگهبان پیگیری كنم. پس زمانی كه شورای نگهبان نتیجه را اعلام كرد، به قانون تمكین كردم. اعتراض حق من و تمكین به قانون وظیفه مدنی من بود و شاید اگر دیگران هم این طور عمل میكردند، حوادث تلخی را كه شاهدش بودیم، اتفاق نمیافتاد.
* ما به طور مشروط از سوریه دفاع میكنیم؛ یعنی دفاع ما مطلق نیست و دفاع میكنیم كه آمریكاییها وارد آنجا نشوند، پس هیچ وقت حاضر نیستیم این فرصت تاریخی و سرمایه گذاری را كه در سواحل مدیترانه كردهایم، از دست بدهیم.پس میدانیم وقایعی كه پس از سقوط سوریه علیه ما شكل میگیرد، چگونه خواهد بود و تلاش میكنیم، مانع آن شویم.
* لیست جبهه ایستادگی از طرف من نیست، از طرف دوستان من است، ولی من از آن حمایت میكنم.
*جبهه ایستادگی جبههای مستقل است و گرچه تفكر اصولگرایی دارد، اما در جناح اصولگرایی نیست، چون جناح اصولگرایی در روزهای آخر عمر خود قرار دارد. همان گونه كه جناح اصلاحطلبی از رده خارج شد، ولی اندیشه اصلاحطلبی وجود دارد.
* اندیشه اصولگرایی یك نماینده ندارد و همان گونه كه از زمان مشروطه تا به امروز اندیشه اصلاحطلبی و اصولگرایی وجود داشته، افراد و جناحهای مربوط به آن عوض شدهاند، امروز نیز شاهد پوستاندازی سیاسی در آرایش سیاسی كشور هستیم.
* رخدادهای پس از انتخابات 88 هفت ماه به طول انجامید، اما میتوانستیم آن را یك ماهه مدیریت كنیم.
*( در موردبا اختلافات اصولگرایان و اینكه تنها راه عملی، ایجاد جبهه واحد سیاسی در كشور نیست) در این صورت ایران تكحزبی میشود و این موضوع مفید نخواهد بود. در صورتی كه اگر اصلاحطلبان میآمدند و اصولگرایان نیز خود را احیا میكردند، در نتیجه شاهد احیای اصولی در اصولگرایی و اصلاحطلبی بودیم كه میتوانست مفید واقع شود.مردم زندگیشان را برای اصولگرایان و اصلاحطلبان نمیفروشند و اگر به سمت یكی از آنها میروند، به این دلیل است كه آنها را همراه خود میدانند.
*در فضای انتخابات برای بالا بردن مشاركت دو پیشنهاد وجود دارد؛ نخست برگزاری مناظره در صدا و سیما و دوم ایجاد فضای باز در دانشگاهها برای حضور كاندیداها است تا در نتیجه آن شاهد افزایش مشاركت مردم باشیم و به لحاظ حیثیتی و امنیتی به نتایج مطلوبی دست یابیم.
اما در بخش دیگری که فرموده اید می توانستیم ظرف یکماه مسایل بعد از انتخابات 88 را مدیریت کنیم نفرمودید چگونه.