خاطرات مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی را از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۵، هر شب منتشر میکند. پیشتر، خاطرات «آیت الله» از سال ۵۸ تا ۷۱ در «انتخاب» منتشر شده بود
به گزارش «انتخاب»؛ متن خاطرات آیت الله هاشمی در روز ۷ اسفند 1371 تا 1375 در زیر آمده است
سال ۱۳۷۱
در خانه بودم. وقت با استراحت و مطالعه و دیدار گذشت. خانم دکتر منصوریان و شوهرش آمدند. عصر دکتر [سیفالله] وحید [دستجردی، رئیس سازمان هلال احمر] آمد. گزارش کمکهای فراوان به سیلزدگان و تکمیل کارخانه بزرگ سرنگ سازی را داد. پسرش حمید، پیغامی از آقای [عبدالکریم] سروش مبنی بر نگرانیاش به خاطر تهدیدهای اخیر آورده بود.
والده و همشیره فاطمه و بچهها افطار اینجا بودند. حال والده خوب است. دفترم اطلاع داد آیتالله حاج میرزا هاشم آملی فوت کردهاند. اجازه گرفتند، اعلامیه تسلیت بدهند.[۱]
سال ۱۳۷۲
دکتر [حسن] حبیبی، [معاون اول رییسجمهور] آمد؛ در مورد حل مشکل معوقهها، تعیین استاندار کرمان و مسائل جاری کشور مذاکره شد. دکتر ولایتی و معاونان آمدند. در مورد امور مربوط به [سازمان همکاریهای اقتصادی] اکو و فعال شدن کمیتهها گفتوگو شد. توصیه کردم که در مورد حج و مذاکرات با سعودیها، جدیتر پیگیری شود.
آقای [عباسعلی] وکیلی، [رییس ستاد امور آزادگان] آمد. گزارش کار ستاد آزادگان و کیفیت محدودکردن آن مطرح شد. خواست که دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی شود.
آقایان [محمدی] ریشهری و [سیدعلی] قاضیعسکر آمدند. پیشنهاد تأسیس دانشکده علمالحدیث را آوردند. استمداد کردند و گزارش محاکمه آقای [سید محمد موسوی] خویینیها، [مدیرمسئول روزنامه سلام] و محکوم شدن او به سه سال انفصال از شغل روزنامه و معلق شدن حکم برای مدت پنجسال را گفت. خواست که از پیشرفت طرح حرم [شاهعبدالعظیم] ری بازدید کنم.
آقای [علیمحمد] بشارتی آمد. گزارش زلزله سفیدآب و کمکها را داد. گفتم مزاحم آقای [هادی] پرورنده، [مدعی انرژیدرمانی] نشوند تا تحقیق تمام شود. در مورد تعیین استاندار برای استانهای کرمان و ایلام صحبت شد. عصر آقای [محمود] واعظی، [معاون اروپا وآمریکای وزارت امور خارجه] آمد و گزارش مذاکرات با آلمانیها را داد؛ راضی است. مدعی است، تصمیم سیاسی برای حل مسائل مالی و توسعه روابط دارند.
آقایان [محسن] نوربخش، [مشاور اقتصادی رییسجمهور]، [مرتضی] محمدخان، [وزیر امور اقتصادی و دارایی] و [محمدحسین] عادلی، [رییس بانک مرکزی] آمدند. دربارة قیمت ارز و راههای تثبیت قیمت ارز و ریال مذاکره کردیم؛ ناتمام ماند.
آقای [اکبر] ترکان، [وزیر راه و ترابری] آمد. گزارش سفر به ترکمنستان و بازدید از راهها و راهآهنهای بین دو کشور را داد. نامه آقای نیازف را نیز آورد که خبر عمل جراحی در آمریکا و گرفتن موافقت روسیه و آمریکا برای احداث خط لوله گاز از طریق ایران را داده بود. افطار در دفترم بودم. در مسیر خانه به بیمارستان [اختر] رفتم؛ سعید [لاهوتی]، روکش دندانم را که درآمده بود، نصب کرد.
مهدی آمد. مطالبی دربارة طرح نفت و گاز داشت. دکتر ولایتی اطلاع داد که روزنامه حریت، [چاپ ترکیه]، نوشته است که فرزندان رفسنجانی معاملات تجاری با صدام حسین دارند؛ گفتم فوراً تکذیب کنند.
سال ۱۳۷۳
آقای [حمید] ابوطالبی، سفیر جدیدمان در بلژیک آمد. پیشنهادهایی برای مذاکره با بازار مشترک [اروپا] داشت که پذیرفتم. ستاد تنظیم بازار جلسه داشت. خرید نیازها،
قیمتها در فروشگاه زنجیرهای رفاه و قیمتهای گروه دوم کالاها بعد از عید، در دستور بود.
عصر از بزرگترین قرآن تهیه شده بر روی پارچه، با نقاشیهای جالب، در نهاد بازدید کردم. هنرمندش مدعی است، بیسواد است و با خوابنما شدن، به این توفیق دست یافته است. خواستار وقت خصوصی شد، برای توضیح مطالب مهمی که دریافت کرده است.
در جلسه هیأت دولت، چند مصوبه داشتیم. افطار میهمان آیتالله خامنهای بودم. از سفر به خوزستان که قرار بود بعد از ماه رمضان بروند، به خاطر ملاحظات امنیتی منصرف شدهاند. دربارة اوضاع افغانستان، قرارداد نیروگاه هستهای با روسیه، سد پانزده خرداد، افتتاح راه آهن بندرعباس، سفرمان به مشهد، هفتهنامه پیام دانشجو، مذاکراتشان با جمعی از مدرسین [حوزه علمیه قم] و جواب تند به انتقادهای آقای مهدویکنی مذاکره کردیم.
سال ۱۳۷۴
از منزل برای بازدید مترو رفتیم. در ایستگاه اول خطیک- در کنار خیابان جهانکودک-
از بخشهای مختلف آن، پلهها، سالنها، مراکز تجاری، دکورها و سکوها بازدید کردیم و توضیحات آقای [اصغر] ابراهیمی، [مدیرعامل شرکت متروی تهران] را شنیدیم؛ ۹۰ کیلومتر خط مترو در سه خط و ۵۳ ایستگاه، در حال کار دارند. سپس تا ایستگاه آخر زیرزمین در خط یک - در خیابان شوش- رفتیم و در مسیر، از چند ایستگاه یکطبقه و دوطبقه بازدیدکردیم؛ میگویند قسمتی از مسیر را ریلگذاریکردهاند و بیش از ۱۰۰ هزار مترمربع فضایتجاری دارند که قرار شده بانکها برای طلبشان بردارند. به آقای نوربخش، [رییس بانک مرکزی]، برای پرداخت بهموقع اعتبارات تأکیدکردم. سپس دانشکده مترو را دیدیمکه خیلی مفصل است. درآنجا هم خیرمقدم آقایان [علیمحمد] بشارتی، [وزیر کشور] و [اصغر] ابراهیمی، [مدیرعامل شرکت مترو] و صحبت مفصل من بودکه طرح را افتخارآمیز و بینظیر خواندم[۱]. سپس ناهار و نماز و مصاحبه انجام شد.
به دفترم رفتم. عفت آنجا بود؛ گفت به خانم آقای مطهری تلفنکرده و او به آقای [علی] لاریجانی، [داماد شهید مطهری و رییس سازمان صدا وسیما]، تلفنکرده و به کم نشاندادن برنامههای من اعتراضکردهکه گفتم اشتباه کرده است؛ من از زیادی برنامههایم در صداوسیما ناراحتم.
[آقای برنارد پونس]، وزیر مسکن و حمل و نقل فرانسه آمد. برای تمایل فرانسه جهت همکاری با ایران تأکید کرد و از استقبال ما خیلی ممنون بود. من هم از آمادگی همکاری با فرانسه گفتم و از اینکه نباید مسأله بوسنی و هرزگوین مانع باشد. دکتر [علیاکبر] ولایتی، [وزیر امورخارجه] و [محمود] واعظی، [معاون اروپا و آمریکا] و [علاءالدین] بروجردی،
[معاون آسیا و اقیانوسیه] آمدند. در مورد دعوت از رؤسایجمهور برای مراسم بهرهبرداری از راهآهن سرخس بحث شد. چند نامه را امضاکردم.
دکتر [حسن] حبیبی، [معاون اول رئیس جمهور و عضو شورای نگهبان] آمد و گزارش بررسیصلاحیت نامزدهای انتخابات در شورای نگهبان را داد؛ بیشتر مردودین، دوباره تأیید شدهاند. برای سفر به سوریه کسبنظرکرد. تا ساعت نُه شب،کارها را انجام دادم و به خانه آمدم. آقای [علی] لاریجانی، [رییس سازمان صداوسیما] آمد و گزارش نظرسنجی دربارة انتخابات را آورد.
سال ۱۳۷۵
وزیرکشور و معاونان و مدیران و استانداران آمدند. آقای [علیمحمد] بشارتی [وزیر کشور] گزارش داد. لوح سپاسی که استانداران و مدیران وزارت کشور برای من آورده بودند، قرائت شد. آقایان [غلامرضا] آقازاده، [وزیر نفت]، [محسن] نوربخش، [رئیسکل بانکمرکزی] و [احمد] عزیزی، [معاون ارزی بانک مرکزی] آمدند. در مورد دو فاز از طرح پارس جنوبی بحث شد که آیا به پیمانکاران خارجی و یا داخلی بدهیم؟ پس از محاسبه هزینهها و امتیازات سیاسی و امنیتی و سرعت عمل، نظر بانک مرکزی و وزارت [نفت]، این بود که دو فاز را به فرانسویها و انگلیسیها بدهیم و دو فاز دیگر را به داخلیها. آقای آقازاده، گزارش سفر به کویت و قطر را داد و هزینه زیاد طرح گاز در قطر.
آقای [عبدالنبی] نمازی، نماینده [مجلس] خبرگان از استان بوشهر آمد و توصیههایی در مورد استان در رابطه با سفر من داشت؛ با استاندار مخالف است. دکتر [حسن] حبیبی آمد. گزارش سفر به یونان و خبر لغو سفر به کره جنوبی، به خاطر استعفای کابینه آن کشور را داد. راجع به انتخابات صحبت شد و نهایتاً بر تصمیم قبلی خود، مبنی بر عدم نامزدی، باقی است. عصر در جلسه هیأت دولت شرکت نکردم؛ برای تکمیل کارها و آمادگی برای سفر به بوشهر. تا ساعت هشت شب، کارها را تکمیل کردم.
شب برای نصب روکش دندان، به بیمارستان اختر رفتم. نامههای دعوت بعضی از سران کشورهای اسلامی، برای اجلاس سران [سازمان کنفرانس اسلامی] را امضا کردم؛ گرچه هنوز اجلاس قطعی نیست. با نظر وزارت امورخارجه و رهبری عمل شد.