اندیشکده واشنگتن در تحلیلی به قلم مايكل آيزنشتات و ديويد ديبتولا نوشت: در می 2019، ایران در پاسخ به فشار حداکثری ایالات متحده، به صورت متقابل به ان فشار وارد کرد، تا به این شکل، واشنگتن را تشویق به کاستن از تحریمها و یا برطرف شدن کلی آن کند. در همین راستا، در یک چارچوب گسترده حمله ای را در «منطقه خاکستری» یعنی بین جنگ و صلح، آغاز کرد. طرفهای فعال در این منطقه خاکستری، بررسی های دقیقی را انجام می دهند تا بتوانند اقداماتی را مشخص کنند که انجام انها، عواقب سختی نداشته باشد.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: این امر، مستلزم فعالیتهای سرّی یا نیابتی و اقدامات تدریجی است، تا باعث آشفتگی دشمن در مورد چگونگی پاسخ دادن شود. همانطور که این طرفها، سعی می کنند از درگیری نظامی قطعی، جلوگیری کنند. تمام این اقدامات، با هدف اداره خطرات احتمالی و کاستن از احتمال وقوع جنگ و به بیان دیگر، اجتناب از برخوردهای مستقیم، صورت می گیرد.
در حالی که احتمال تنش زایی و وقوع درگیریهای گسترده تر با ایران وجود دارد؛ اما تصور نمی شود مادامی که آمریکا نخواهد، جنگ فراگیری بوقوع پیوندد؛ چرا که هدف ایران از فعالیت در منطقه خاکستری، جلوگیری از چنین نتیجه ای است و در کنار آن، ترامپ بارها تاکید کرده است که خواهان جنگ با ایران نیست.
در ان میان، سوالاتی مطرح می شود مبنی بر اینکه آیا ضربه انتقامی ایران به پایگاه آمریکایی عین الاسد در عراق، پرونده سلیمانی را بست یا اینکه تهران نیز تلاش می کند انتقام دیگری بگیرد؟ اما مساله واضح آن است که وکلای عراقی ایران، هنوز انتقام کشته شدن المهندس را نگرفته اند.
به نظر می رسد در ادامه ایران به ازمودن عزم ایالات متحده ادامه می دهد.
در رابطه با طرح مجلس عراق برای خروج نیروهای آمریکایی از این کشور باید گفت این مساله عواقب منفی زیادی برای ایران دارد؛ از جمله آنکه باعث می شود این کشور یک عامل فشار قوی خود به واشنگتن را از دست داده و نتواند آمریکا را تهدید به هدف گرفتن پایگاههای آن در عراق کند. علاوه بر اینکه تحریمهای ایالات متحده علیه عراق، به ضرر ایران نیز خواهد بود. این در حالی است که با خروج نیروهای آمریکایی، تهران مجبور می شود به تنهایی با داعشِ دوباره قدرت یافته، مقابله کند. در این شرایط، آیا فواید طرد آمریکاییها از عواقب ذکر شده برای ایران، بیشتر است؟!
تمام این پیامدهای مربوط به ترور سلیمانی، نشان دهنده ضرورت اتخاذ استراتژی منطقه خاکستری در قبال ایران است؛ هر چند که فعالیتهای سرّی منطقه خاکستری، می تواند باعث بی اثر شدن تلاشها برای مذاکره در خصوص توافق هسته ای جدید با تهران شود.
ديويد ديبتولا
احتمال وقوع جنگ فراگیر با ایران، زیاد نیست؛ هدف اصلی تهران؛ حفظ نظام است و ترامپ هم تمایلی به یک جنگ دیگر در خاورمیانه ندارد. رئیس جمهور آمریکا، هدف گرفته شدن سربازان این کشور را خط قرمز اعلام کرده و در این باره به تهران هشدار داده است و در صورتی که نیروهای نیابتی ایران در عراق، آمریکایی های حاضر در عراق را هدف بگیرند، شاهد عملی شدن صحبتهای ترامپ در مورد حمایت از نیروهای آمریکا و منافع این کشور در عراق خواهیم بود.
بر این اساس، در صورتی که ایران اقدامات بیشتری علیه نیروهای آمریکایی انجام دهد، درست نیست که واشنگتن همچنان استراتژیهایی که طی 9 سال گذشته در افغانستان و عراق در پیش گرفته است را ادامه دهد؛ این استراتژی ها، مبتنی بر استقرار صدها هزار سرباز برای اشغال طولانی مدت و عملیات روی کار آوردن یک دولت جدید است. این گزینه ها، در داخل آمریکا مورد قبول نیست، علاوه بر اینکه در مورد ایران قابل اجرا نیست؛ آیا برای تحقق تاثیرات مورد نظر، هر گونه اقدامی در مورد ایران، باید شبیه به عملیاتی باشد که تحت عنوان «طوفان صحرا» در سال 1991 در عراق، انجام شد؟
