خاطرات مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی را از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۵، هر شب منتشر میکند. پیشتر، خاطرات «آیت الله» از سال ۵۸ تا ۷۱ در «انتخاب» منتشر شده بود
به گزارش «انتخاب»؛ متن خاطرات آیت الله هاشمی در روز ۱۷ اسفند 1371 تا 1375 در زیر آمده است
سال ۱۳۷۱
ديشب و امروز باران زيادى آمد. در بيشتر نقاط كشور بارندگى داشتيم. [آقاي سعيد عثمان]، وزير امورخارجه و [آقاي مسلم موسي]، وزير امور دينى كومور آمدند و نامه [آقاي سيدمحمدجوهر]، رييسجمهورشان را آوردند؛ كمك مىخواهند.
[آقاي عبدالحسن مقتدايي]، نماينده آبادان آمد. براى امور عمرانى استمداد كرد و گزارشى از وضع منطقه داد. نمايندگان مياندوآب آمدند. گزارش وضع را دادند و از اينكه وضعشان از شهرهاى كُردنشين مجاور بدتر است، گله دارند. مىخواهند بيشتر به آنها برسيم؛ مخصوصاً در زمينه صنايع تبديلى و مراكز آموزش عالى.
[آقاي سيدحسين هاشمي]، نماينده ميانه آمد. خواستههاى زيادى دارد؛ بهخصوص كارخانه نورد فولاد. [آقاي محمود آستانه]، نماينده سربند و شازند آمد. گزارش منطقه را داد و گفت به خاطر اجراى طرحهاى مهم پتروشيمى و پالايشگاه، وضع مردم منطقه خوب شده است. در مورد فروش كارخانهها ملاحظاتى ارايه كرد.
آقاى [رضا] امراللهى، [رييس سازمان انرژي اتمي] آمد. براى دادن ارز خريد نيروگاه هستهاى از چين اصرار نمود؛ گفتم اولويت را به تكميل نيروگاه بوشهر بدهند. عصر آقاى [محسن] نوربخش، [وزير امور اقتصادي و دارايي]آمد. در مورد سختگيرى در خصوص فرارياني كه به داخل برمىگردند و پولهايى از آنها در مورد اموال تحت سرپرستى آنها از خمس گرفته مىشود، چارهجويى كرد.
شوراى اقتصاد جلسه داشت. خط مشى پولى برنامه دوم تكميل شد و قيمت تضمينى محصولات كشاورزى و سوبسيد [= يارانه] چاى و تعديل نرخ پيمانكارى به تصويب رسيد. ساعت نُه و نيم شب به خانه آمدم.
سال ۱۳۷۲
آقاى [رضا] امراللهى، [رییس سازمان انرژی اتمی] آمد. در مورد خريد نيروگاه هستهاى از چين اصرار داشت. گفتم بايد قبلاً مسأله محل نيروگاه مشخص شود. شوراى عالى امنيت ملی با منطقه دارخوين مخالفت كرده و او اصرار بر همانجا دارد. قرار شد در دستور شوراى عالى بگذاريم.
آقاى [محمدعلی] زم، [رییس حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی] آمد. بخشى از انتشارات حوزه هنرى را آورد و از مزاحمتها گله داشت. مىخواست اجازه داده شود كه آقاى رمضانى، بخشى از اموالش را صرف توسعه كار حوزه هنرى كند؛ خود رمضاني خواسته است.
دكتر ولايتى و جمعى از افراد تحت آموزش مركز آموزش ديپلماتيك از داخل و خارج آمدند. از استقبال جمهورىهای آسياى ميانه و... گفت و گزارش كار داد. صحبت تشويقآميز نمودم. دكتر حبيبى آمد. دربارة مسايل جارى و بانك مركزى و... صحبت کردیم. قرار شد برنامه سخنگويى دولت را فعال كند.
عصر شوراى عالى انقلاب فرهنگى جلسه داشت. بحث درباره كم كردن واحدهاى درسى عمومى دانشگاهها و تقويت پيش دانشگاهى و دورههاى تخصصى بود؛ ناتمام ماند. سر سفره افطار درباره كارهاى آقای [هادی] پرورنده، مدعى معالجه بيماران با انتقال انرژى صحبت شد. قرار شد بررسى ادامه يابد. آقاى ميرسليم مراجعه كرده و نتيجه محدودى گرفته بود.
سال ۱۳۷۴
خانم [کارول] بلامی، مدیراجرایی صندوق کمک به کودکان سازمان ملل آمد. از عملکرد ایران برای اجرای مصوبات مراکز جهانی در بهداشت و آموزش کودکان ابراز رضایت کرد. من هم توصیههایی در مورد جدیت بیشتر یونیسف، برای تحقق اهداف انسانی نمودم.
آقای [غلامرضا] فروزش، [وزیر جهادسازندگی] آمد. گزارشی از ادامه سفر آقای [برهانالدین] ربانی، [رئیس جمهور افغانستان] به مشهد و سپس به ترکمنستان و رضایت آنها از پذیراییهای ایران را داد. گفت در مشهد، ملاقاتهای زیادی با گروههای افغانی داشتند و با تأخیر رفتند. همچنین ضمن گزارش رشد تولید مواد لبنی و پروتئینها، برای اصلاح قیمت شیر در جهت حمایت از دامداران، استمداد کرد.
جلسه مجمع عمومی شرکت ملیگاز داشتیم؛ با تصویب ترازنامه و سرمایه و استماع گزارش انجام شد. عصر کارها را انجام دادم. از استخر استفاده کردم و به خانه آمدم. دکتر حبیبی، [معاون اول رئیس جمهور]، اطلاع داد که شورای نگهبان، مصوبه دیشب هیأت دولت، در مورد بازخوانی صندوقها را خلاف قانون دانسته است.
گزارشهای مربوط به نظرسنجیها را دیدم؛ اکثر آنها میگویند، فائزه مقام اول یا دوم را در تهران دارد. عصر آقای [علی] لاریجانی، [رییس سازمان صداوسیما]، از نظرسنجی صداوسیما خبر داد که میگوید، جامعه روحانیت مبارز ۴۸ درصد و کارگزاران سازندگی ۲۱ درصد رأی دارند؛ ولی شب خبر داد که گزارش جدید میگوید، جامعه روحانیت مبارز ۳۶ درصد و کارگزاران سازندگی ۳۷ درصد است؛ مضطرب بود.
سال ۱۳۷۵
در منزل بودم. مقداری برای خطبههای جمعه مطالعهکردم. قرار بود من اقامه کنم؛ معلوم شد، آقای امامیکاشانی هم به خیال اینکه نوبت ایشان است، آماده شده است. خوشحال شدم و به ایشان واگذارکردم. به خاطر اینکه بناست، هفته آینده یمن برود، او هم خوشحال شد. ضمناً دربارة مسائل ترکیه و زلزله- که چگونه مطرح کند- و نیز برای مذاکرات در یمن، تلفنی مشورت کرد.
از آن به بعد، برای کنگره فردا، درباره سیدجمالالدین اسدآبادی مطالعه کردم و نیز برای مصاحبهای که بناست، فردا با خبرنگار آمریکایی داشته باشم. ظهر بچهها جمع شدند. عفت با فائزه، به خاطر اینکه دیشب، آخرشب، همراه سارا، مونا، حسن و علی، به بهشتزهرا سرقبر مرحوم [حسن] لاهوتی رفته بودند، اوقات تلخی کرد.
عصر همشیره فاطمه و دخترش نصرت، برای دیدار و نیز کسبنظر من در اجرای وصیتنامه مرحوم آقامیرزا احمد -که وصی هستم- آمدند. آقای حسین امین آمد. برای پروندهای که به نام «موقوفه سالارالدوله»، علیه دهها مالک مطرح است، استمداد کرد. از آشیخ محمد [هاشمیان، امامجمعه رفسنجان] و حمید بهرامی، گلهداشت که در این مورد، دخالت و اعمال نفوذ میکنند. گفتم در کار دادگاه دخالت نمیکنم، ولی تذکر دادهام که از حق و عدالت منحرف نشوند.
در گزارشها، خبر تسلیمشدن آقای [نجمالدین] اربکان، [نخستوزیر ترکیه]، در مقابل فشارهای شورای امنیت ملی ترکیه، مورد توجه است که میخواهند مانع از اقدامات اسلامگرایانه او بشوند.