arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۵۳۵۳۲۰
تاریخ انتشار: ۵۹ : ۲۳ - ۲۰ اسفند ۱۳۹۸

خاطرات آیت‌الله هاشمی؛ ۲۰ اسفند ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۵: بخشی از نتایج قرائت آرا در تهران را اعلام کردند؛ ناطق‏ اول و فائزه با تفاوت ۴۰۰ رأی دوم؛ به نظر بعضی‌ها، خواسته ‌اند در اولین اعلان، رییس‏ مجلس اول باشد

برای اولین بار، بخشی از نتایج قرائت آرا در تهران را اعلام کردند؛ آقای ناطق‏ نوری اول و فائزه دوم اعلان شد: با تفاوت ۴۰۰ رأی. به نظر بعضی‌ها، عمداً در این مقطع خوانده‌اند که در اولین اعلان، رییس‏ مجلس اول باشد؛ گرچه امروز عصر، آقای [حسین] مرعشی رفت در فرمانداری و جریان کار را دید. معتقد است که روندکار سالم است و به زودی واقعیت هر چه باشد، روشن می‌شود. گرچه او هم بعید نمی‌داند، با همین منظور، این مقطع برای اعلام، انتخاب شده است، اما خودم می‌دانم که بنا بود امشب بخوانند و با تأکید من اقدام کردند. قبلاً قرار گذاشته بودند، وقتی‏که به سی‏‌درصد آرا رسیدیم، بخوانند.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

خاطرات آیت‌الله هاشمی؛ ۲۰ اسفند ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۵: بخشی از نتایج قرائت آرا در تهران را اعلام کردند؛  ناطق‏ نوری اول و فائزه دوم اعلان شد: با تفاوت ۴۰۰ رأی؛ به نظر بعضی‌ها، عمداً در این مقطع خوانده‌اند که در اولین اعلان، رییس‏ مجلس اول باشدخاطرات مرحوم  آیت الله هاشمی رفسنجانی را از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۵، هر شب منتشر می‌کند. پیشتر، خاطرات «آیت الله» از سال ۵۸ تا ۷۱ در «انتخاب» منتشر شده بود
 
به گزارش «انتخاب»؛ متن خاطرات آیت الله هاشمی در روز ۲۰ اسفند 1371 تا 1375 در زیر آمده است

 

سال ۱۳۷۱
آقاى [علاءالدين] بروجردى اطلاع داد سفر هيأت‌هاى افغانى و پاكستانى كه بنا بود امروز بيايند، به شنبه افتاده است؛ قبول كردم. ساعت ده صبح، آقايان [مسعود روغني] زنجانى، [محمد] سعيدى‌كيا، [وزير راه و ترابري] و كارشناسان آمدند. درباره اتوبان تهران ـ چالوس مذاكره شد. وزير راه و ترابري موافق و سازمان برنامه و بودجه مخالف بود. نظر دادم كه اعتبار مطالعات داده شود.
سفير جديدمان در هلند براى خداحافظى و كسب نظر آمد. گفتم كه استفاده از اهرم قدرت خريدمان را براى گرفتن امتياز بررسى كند. قرار است اين سياست را در ارتباط با ساير كشورهاي طرف معاملاتمان به كار بنديم. آقاى [محمد] غرضى، [وزير پُست و تلگراف و تلفن] آمد. در مورد گرفتن جواز ساخت ماهواره براي اهداف مخابراتي و پُركردن محل ثبت شده به نام ايران در فضا استمداد كرد. قرار شد جلسه‌اى داشته باشيم. در مورد خريدهاى تلفنى‌ نيز استمداد كرد.
فائزه آمد و براى كمك به نيازمندان، هفتاد هزار تومان گرفت. عصر دكتر[محمدحسين] عادلى، [رييس‌كل بانك مركزي] آمد. در مورد باقيمانده سهم ارزى رييس‌جمهور، بررسى و تصميم‌گيرى شد. خواست كه وزارت نفت در پيش‌فروش نفت با بانك مركزى هماهنگى كند. سپس آقاي [غلامرضا] آقازاده، [وزير نفت]، تلفنى پرسيد؛ گفتم هماهنگ شود.
افطار به خانه آمدم. بچه‌ها هم آمدند. در ماه رمضان، فقط چند روز توانستم افطار را در خانه باشم.

 

سال ۱۳۷۲
ساعت ده و نيم صبح براى اقامه نماز جمعه به دانشگاه [تهران] رفتيم. شركت مردم در مراسم راهپيمايى روز جهانى قدس خوب بود. عفت و بچه‌ها هم شركت كرده بودند.
عصر بيشتر به مطالعه بولتن‌ها گذشت. مهدى آمد. از مشكلات قطعى‌شدن قرارداد طرح ابوذر گفت. افطار اكثر بچه‌ها جمع بودند. شب، دكتر عادلى گزارش مذاكرات با ژاپن براى مهلت معوقه‌ها را داد و براى امضا اجازه گرفت.

 

سال ۱۳۷۳

با دفتر در مورد مسایل سفر پاكستان مذاكره شد. ساعت نه‌‏ونیم صبح، آقاى فيدل راموس، ریيس‌‏جمهور فيلیپين و همراهان آمدند. مذاكرات رسمى انجام شد و موافقت‏نامه‌ها را در حضور ما امضا كردند. خيال مى‌كرد، ملاقات با رهبرى دارد؛ گفتيم چون خودتان قبلاً درخواست نكرده بوديد، در برنامه نگذاشتيم.
با هم به فرودگاه رفتيم. در راه سئوالات زيادى در مورد وضع نيروهاى مسلح‏شان كردم. گفت حدود صدو بيست هزار نفر ثابت و مقدار زيادى ذخيره دارند و سلاح مهمى هم ندارند و بيشتر به نيروهاى دريايى و هوايى متكى هستند. با توجه تساوى جمعيت‌شان با ايران، نسبت نيروهاى مسلح و هزينه دفاعى‌شان، خيلى از ما كمتراست. در مورد تعداد دانشجويان پرسيدم؛ جواب اغراق‌آميزى داد. گفت سالیانه هشتصد هزار نفر فارغ‌‏التحصيل مى‌شوند و نصف اين عدد هم به خاطر عدم موفقيت، از تحصيل حذف مى‌شوند؛ بعيد است اين آمار درست باشد، زيرا در اين صورت، بايد حدود پنج ميليون دانشجو داشته باشند. در فرودگاه مصاحبه كرديم. به سوى دانمارك پرواز كردند.
ظهر آقای قاسم صفريان آمد. براى سنگ كليه، جراحى كرده است. ضمن تشكر از كمك من براى حفر چاه، براى لوله‏‌كشى سه قريه [نوق] استمداد كرد. انتقال آب شيرين به سه قريه، با توجه به وضع آب در نوق كار مهمى است.
عصر عقد ازدواج دو نفر از كاركنان دفتر را بستم. دكتر [محمدعلی] نجفى، [وزیر آموزش و پرورش] آمد و گزارش پيشرفت كار مدارس سه شيفته را داد؛ كمتر از دويست مدرسه مانده است. براى تهيه ساختمان مركزى استمداد كرد. پيشنهاد مسابقات المپياد كشورهاى منطقه را داد.
دكتر حبيبى، [معاون اول رییس‌‏جمهور] براى امور جارى آمد. آقاى [محمد] مجدآرا، [نماینده بابلسر] آمد. از حمله‌هايى كه رقباى انتخاباتي‏‌اش، در مورد اصلاح ساختار تقسیمات شهرستان بابلسر دارند، ناراحت است؛ دلداريش دادم. آقاى [اسدالله] بادامچیان، گزارش وضع مؤتلفه را داد و در مورد كيفيت تبليغات براى انتخابات نظر خواست. خواستار توضيح بيشتر دستاورد‌هاى برنامه اول و سياست‌هاى اقتصادى بود.
تا ساعت نُه كارها را انجام دادم و به خانه آمدم. از خبرها، همدستى حزب وحدت و دولت افغانستان در مقابل طالبان، قابل توجه است.

 

سال ۱۳۷۴
برای بازدید از وضع شمردن صندوق‌های انتخابات، از منزل به فرمانداری شمیرانات رفتم؛ غافلگیر شدند. بدون خبر قبلی رفتم، ولی خیلی خوشحال شدند. کارشان خیلی مرتب بود. اکثر صندوق‌ها را خوانده بودند و در ورقه‌هایی تنظیم شده بود. نتیجه آرای لواسانات، لویزان، کامرانیه، قیطریه، مسجد فرشته، دانشگاه ملی [= شهیدبهشتی]، میدان تجریش، نیاوران و جماران را دیدم. به طور عموم، در اکثر موارد، لیست جامعه روحانیت مبارز، کمی از کارگزاران جلو بود، ولی رأی فائزه ما، در اکثر موارد از همه بیشتر بود؛ به جز در قیطریه و تجریش و لواسانات.

سپس به ستاد انتخابات وزارت کشور رفتم. وزیر و معاون و کسی که بتواند جواب کافی بدهد، نبودند. سپس به طور سر زده، به [حوزه رأی‏ گیری] دبیرستان البرز رفتم. آنجا هم مرتب و وضع شبیه شمیران بود. برنامه ارسالی آمار با کامپیوتر برای وزارت‏ کشور را دیدیم. دانش‏ آموزان دبیرستان هم خیلی خوشحال شدند و احساسات پُرشوری ابراز داشتند. محسن و مهدی هم بودند.

به دفترم رفتم. ستاد تنظیم بازار جلسه داشت. دربارة بیرون‏ آوردن بعضی از کالاها  از لیست تعزیرات، بحث ناتمام داشتیم. گزارش‏های انتخابات سراسر کشور، نزدیک به تکمیل است؛ هر دو گروه مدعی‌اند که اکثریت را دارند. عصر آقای [علی‏‌محمد] بشارتی، [وزیرکشور] آمد. برای حفظ اعتماد من و رفع شبهه‌ه‏ای که پیش آمده، کلی حرف زد. به خواسته‏ های بحق فائزه توجه نکرده و تمایل به یک طرف نشان داده است. از اینکه مجلس به دو گروه تقریباً مساوی تقسیم شده اظهار رضایت کرد. گفت، برای دولت این وضع بهتر است. باز هم اصرار به پذیرش ادامه کار، بعد از اتمام دوره ریاست‏ جمهوری داشت.

برای اولین بار، بخشی از نتایج قرائت آرا در تهران را اعلام کردند؛ آقای ناطق‏ نوری اول و فائزه دوم اعلان شد: با تفاوت ۴۰۰ رأی. به نظر بعضی‌ها، عمداً در این مقطع خوانده‌اند که در اولین اعلان، رییس‏ مجلس اول باشد؛ گرچه امروز عصر، آقای [حسین] مرعشی رفت در فرمانداری و جریان کار را دید. معتقد است که روندکار سالم است و به زودی واقعیت هر چه باشد، روشن می‌شود. گرچه او هم بعید نمی‌داند، با همین منظور، این مقطع برای اعلام، انتخاب شده است، اما خودم می‌دانم که بنا بود امشب بخوانند و با تأکید من اقدام کردند. قبلاً قرار گذاشته بودند، وقتی‏که به سی‏‌درصد آرا رسیدیم، بخوانند.

 

سال ۱۳۷۵
برای سمینار هیأت‌های امنای دانشگاه‌ها، به دانشگاه تهران رفتیم. [آقای محمدرضا عارف]، رییس دانشگاه تهران و [آقای محمدرضا هاشمی گلپایگانی]، وزیر فرهنگ و آموزش عالی گزارش دادند و مشکلات کار هیأت‌های امنا را مطرح کردند. من هم ضمن ابراز رضایت از پیشرفت دانشگاه‌ها و کارهای عمرانی و فنی کشور، از خدمات آنها قدردانی کردم و گفتم، با توجه به وظایف سایر ارگان‌ها، نباید فکر کنید که همه خواسته‌ها را می‌توانند اجرا کنند.

به دفترم رفتم. [آقای امیدوار رضایی]، نماینده مسجدسلیمان آمد و برای عمران شهر استمداد کرد. دکتر [محمدعلی] کی‌نژاد، [دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی]، برای دستور شورای عالی انقلاب فرهنگی آمد. مجمع نمایندگان استان فارس و استاندار آمدند و خواسته‌هایی برای عمران بیشتر استان داشتند. عصر شورای اقتصاد جلسه با چند مصوبه داشت. ساعت نُه و نیم شب، به خانه آمدم.

 

 

نظرات بینندگان