کرونا تا به اینجا فراتر از یک ویروس عمل کرده است؛ ویروسی که ممکن است در بدترین حالت جان انسانی، هموطنی و عزیزی را بگیرد. اما این تمام ماجرا نیست؛ کرونا به اقتصاد ماهم ضربه زد و خیلیها را شب عیدی خانهنشین کرد.
بیش از اینها اما وحشت از کرونا دامن گسترد و تقریباً همه فعالیتهای اجتماعی ما را تحت تأثیر خود قرار داد و... اما آیا کرونا و وضعیتی که در آن قرار داریم، شر مطلق است؟ زلزله جان میگیرد و ویران میکند اما طبیعت با زلزله از نو متولد میشود، سیل و طوفان و هر حادثه دردناک طبیعی هم هرچند عمیق، همین سویههای ناپیدای خیر را در خود دارد. آیا کرونا هم میتواند جنبههایی از خیر در خود داشته باشد؟
دکتر جمال ادهمی، جامعه شناس و استاد دانشگاه میگوید: «از دیدگاه جامعه شناسان کارکردگرایی مثل امیل دورکیم فرانسوی، هرپدیده اجتماعی کارکرد، پیامد و آثار و نتایجی برای جامعه دارد که بعدها رابرت مرتون جامعه شناس امریکایی در بسط این نظریه گفت کارکردها به صورت یکسان و یک شکل نیستند بلکه جنبههای مثبت و منفی و همین طور آشکار و پنهانی دارند. اگر از همین دیدگاه به مسأله شیوع ویروس کرونا در ایران نگاه کنیم، میتوانیم بگوییم تا همین حالا هم این بیماری آثار و نتایج مثبتی برای جامعه داشته است.
به عنوان مثال در کنار جنبههای منفی میتوان به کارکردهای مثبتی مثل درونی کردن قواعد بهداشتی و نهادینه کردن تدریجی آن در جامعه، عادت کردن افراد به رعایت بهداشت فردی و عمومی، درونی کردن آداب سرفه و عطسه و... اشاره کرد همین طور تمرین برای کاهش ترافیک، کاهش آلودگی صوتی و آلودگی هوا، کاهش میزان جرایم و آسیبهای اجتماعی و به تبع آن کاهش میزان پروندههای جنایی، کاهش میزان هزینهها و ریخت وپاشهای نوروزی از سوی دستگاههای مختلف [وهمین طور بخشی از جامعه]، تحکیم پیوندهای خانوادگی، کاهش آمار تصادفات و تلفات جانی و مالی ناشی از آن، تلاش برای صرف بودجههای بهداشتی و تجهیزات پزشکی، تقویت مسئولیت پذیری و اخلاق حرفهای پزشکان، تجربه زندگی در شرایط سخت و...»
یکی از جامعهشناسان چندی پیش درباره نتایج مثبت کرونا نوشت این بیماری از نظر فیزیکی مردم را از هم دور کرده ولی درعین حال از نظر عاطفی آنها را بیشتر به هم نزدیک کرده است.
دکتر احمد بخارایی، جامعهشناس و استاد دانشگاه نیز میگوید اگرچه هنوز برای ارزیابی جنبههای مثبت کرونا زود است اما تا همین جا میتوان گفت وقوع این بیماری مردم را به سمت نوعی تفکر پیرامون پدیدههای مختلف سوق داده است: «جامعه ما جامعهای تقدیرگراست که این مسأله چندان با عقلانیت و استدلال میانهای ندارد. در نخستین گام کرونا باعث شد مردمی که کمتر تفکر میکردند اندکی پیرامون محیط اطراف خود بیندیشند.»
بخارایی احساس نیاز به ارزیابی دوباره ساختارهای خرد و کلان سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در مواجهه با بحران کرونا را مثبت میداند و میگوید: «باید ببینیم چه کردهایم و کجا قرار داریم که با یک بیماری تا این اندازه آشفته میشویم. در واقع باید به خودمان بیاییم و ببینیم چه ساختهایم و در آینده چه چیزی در انتظارمان است. امروز کرونا مردم را به وحشت انداخته، فردا هزار و یک پدیده دیگر را ممکن است تجربه کنیم. پس تا اینجا فهمیدهایم که باید عقل را تقویت کنیم و ناکارآمدیهای ساختاری را از بین ببریم.»
وی همچنین توجه به خانواده را یکی از نتایج مثبت این بیماری میداند و معتقد است در ابعادی بزرگتر این بیماری توانسته لزوم رهایی از فرهنگ منفعت طلبی فردی و ساز وکارهایی که چنین فرهنگی را تقویت کردهاند به جامعه گوشزد کند.
دکتر محمدسعید ذکایی، جامعهشناس و استاد دانشگاه هم اعتقاد دارد باید در بررسی هر پدیدهای سفید و سیاه را کنار هم دید: «برای آنکه تاحدودی زندگی را برای خودمان و دیگران آسانتر کنیم باید مسائل را به گونهای از لحاظ فلسفی، شخصیتی، تربیتی یا اجتماعی و ساختاری بازیابی کنیم که به جنبههای مثبت آن بچربد.»
در این شرایط خانواده به عنوان هسته اصلی و اولیه جامعه به مثابه نخستین کانونی است که باید امنیت وجودی خودمان را در آن بیشتر جست وجو کنیم و به آن اهمیت دهیم و عشق بورزیم و از آن مراقبت بیشتری کنیم.
همچنین با توجه به اینکه از لحاظ اقتصادی در شرایط شکنندهای قرار داریم میتوانیم فرهنگ مصرف را با قناعت و دوری از حرص و طمع به گونهای رشد دهیم که از انسجام بیشتری برخوردار شود. از سویی دیگر در این شرایط فاصله گرفتن از سفرهای غیر ضروری میتواند خبر خوبی برای محافظت از محیط زیست باشد.
همچنین با توجه به اینکه در آستانه تعطیلات نوروزی قرار داریم، شیوع بیماری کرونا باعث شد از خریدهای اضافی و تحمیلی مناسبتی فاصله بگیریم. البته ناگفته نماند با وجود اینکه این مسأله از دید و بازدیدهای مثبت رو در رو کم کرده اما یک سرمایه اجتماعی به نام دنیای مجازی را تقویت کرده است. اگر از ترسهای نمایشی در این فضا کم کنیم، شبکههای اجتماعی میتواند تمرینی برای بازاندیشیها و جایگزینیها برای زیستن در شرایط سخت باشد.»
وی همچنین در زمینه احساس نیاز به تفکر و بازاندیشی درباره بسیاری از مسائل و پدیدههای پیرامونی تأکید میکند :«آنچه محرز است این است که در شرایط بحرانی مردم از لحاظ وجودی در مورد برنامههای زندگیشان بازاندیشی میکنند و به مسائلی که منجر به آسیب پذیری آنها میشود، آرزوهایی که به آن رسیده یا نرسیدهاند، همچنین نقد و ارزیابی آنچه دوست میدارند و... فکر میکنند و از ابعاد دیگری به بررسی آنها میپردازند.
یعنی از روزمرگیهایی که به آن دل بستهاند فاصله میگیرند و مجبور میشوند آهنگ زندگی خود را با شرایط موجود نظم دهند. اساساً از هم پاشیدگی روزمرگیها یک اتفاق تازه و جدیدی برای همه مردم دنیا رقم زده و باعث شده شرایط متفاوتی را تجربه کنند.»
دکتر اردشیر گراوند، جامعه شناس و استاد دانشگاه به همگرایی ملی اشاره میکند و میگوید:« این بیماری باعث شد احساس مسئولیت و همدلی و همگرایی مردم در برابر خودشان، کشورشان و همنوع شان تقویت شود. اینکه همه نگران یکدیگر هستند به تلطیف نظام اجتماعی کمک بسیاری میکند. موضوع بهداشت فردی و پی بردن به نقاط ضعف و محدودیت ها و ناتواناییها نیز میتواند یک آموزش و مانوری بزرگ برای حوادث آتی و چگونگی پیشگیری از آن باشد.
شاید مسئولان برای اعلام وضعیتی که هم اکنون در کشور حکمفرما است تحلیل دیگری داشته باشند و از آن سر باز زنند اما این شرایط بحرانی میتواند به شناسایی حجم ظرفیتها و تواناییها و مشکلات موجود و تلاش برای رفع کاستیها کمک کند.»
گراوند نیز به نقش این بیماری در تحکیم خانواده تأکید میکند و میگوید: «انگار نیاز داشتیم دو سه ماهی خانوادهها دور هم جمع شوند و بیشتر باهم وقت بگذرانند. اما بحث بعدی این است که وقتی بیرون از خانه هستیم ریخت و پاش بسیار داریم که میشود آنها را کم کرد. هر چند این موضوع به بازار کسب و کار ضرر میرساند اما قرار نیست برای رونق گرفتن کسب و کار بازار زیاده از حد مصرف کنیم. مصرف باید هدایت شده باشد.»
وی همچنین میگوید: «نکته بعدی این است که درحال حاضر مردم با پس اندازکردن، خودشان را برای روزهای بدتر آماده میکنند. البته سیستمهای دولتی و حکومتی همانند اداره امور مالیاتی و سازمان بیمهای کشور هم باید خودشان را برای شرایط بدتر آماده کنند.
فرض کنید که این وضعیت چهار یا پنج ماه طول بکشد و بخش عمدهای از کارگاهها بسته شود و حقوق و حق بیمه کارگران پرداخت نشود آن موقع سیستمهای حمایتی چگونه میخواهند از مستمری بگیران شان حمایت کنند؟ از اینها که بگذریم، اگرچه کرونا اتفاقهای بدی برای هموطنانمان رقم زده اما مزیتهایی هم داشته است؛ ما به عنوان یک کشور 80 میلیونی در جریان این اپیدمی متوجه شدیم باید سطح دانشمان را به بالاترین حد ممکن برسانیم.»
نیچه فیلسوف آلمانی، میگوید بیماری باعث نوعی روشن بینی در بیمار میشود. یک بیمار انگار پدیدهها و حوادث دور و برش را با شفافیت بیشتری میبیند و روابط و عواطف آدمها را بهتر درک میکند. آیا کرونا با جامعه ما هم همین کار را نکرده است؟
روزنامه ایران