پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : آیت الله سید مهدی طباطبایی شیرازی از اساتید اخلاق مشهوری است در مقاطع
حساس و در هنگام مسایل مختلف سیاسی و اجتماعی، با شجاعت و آزادگی خاصی که
دارد به اظهار نظر پرداخته و هر گاه احساس خطر نموده بدون توجه به تبعات
سخنانش حقایق را بیان کرده است.
به گزارش« تابناک » وی در آستانه
انتخابات هم ضمن دعوت مردم به انتخابات همچنان خواستار رعایت مسائل اخلاقی
است به گونه ای که در این ارتباط می گوید : در حال حاضر برخی رفتارهای ما
با هم تناسب ندارد. مثلا در زمان قبل از انقلاب فردی لباسی پوشیده بود که
نصف آن لباس مذهبی و نیمه دیگر آن لباس غربی بود. در نوع گفتار کسی که با
بسم الله کلام خود را شروع میکند بایستی سایر کلامش هم با بسم الله متناسب
باشد. کسی که با دعای فرج امام زمان(عج) کلام خود را آغاز میکند بایستی
بقیه کلامش با امام زمان متناسب باشد نه اینکه کلامش کوروشی باشد و شروعش
اسلامی که در این صورت درست نیست.
وی ادامه داد که پیامبر حدیثی
دارد به این مضمون که من میترسم که امت من در آخر الزمان از اسلام نام
ببرند ولی از اسلام بری باشند. به همین جهت اسلام مصر بود که سیاسیون که با
اسلام و انقلاب گره خوردهاند امورات را در دست بگیرند و در صحنه باشند.
چرا که اینها آموزش دین و سیاست را با هم دیده بودند. اما به تدریج عدهای
پیدا شدند که جدایی دین از سیاست را نگفتند ولی در عمل فقط دیانت را یدک
کشیدند.
من میگویم عدهای به واسطه برخی ناآگاهیها کاری میکنند
ولی با قصد نیست. بسیاری از این افراد آدمهای خوبی هستند ولی با اسلام
آشنا نیستند. بایستی یا اسلام را بشناسند و یا به حرف پیر اسلام شناس عمل
کنند. در هر کاری باید به متخصص آن مراجعه کرد. اسلام میگوید ابتدا خودت
را بشناس و توان خود را بدان. وقتی که ما خودمان و توانایی هایمان را
نشناسیم و ندانسته کاری را انجام بدهیم دچار مشکلات میشویم. اگر کسی
ناتوان است نباید بر سر کاری که تخصص ندارد بگذاریم.
این مساله نیز
به اخلاق برمی گردد و یکی از مسایلی که در اخلاق اسلامی مهم است همین نکته
است. باید به برخی افراد بها داده شود و کسانی که به آنها بها داده میشود
به ایشان جرات داده میشود. برخی در کمیسیونها مسالهای را مطرح میکنند
ولی در صحن نمیتوانند مطرح کنند. برخی دیگر در کمیسیونها هم نمیتوانند
نظر خود را بیان کنند. این شخص قطعا به درد نمیخورد . یکی از خصوصیات
مسلمان شهامت و شجاعت است. کسی که شهامت ندارد مسلمانی اش ضعیف است و به
درد نمایندگی نمیخورد.
چرا که سابقه خدمات اسلامی هر فردی نشانگر
آن است که تا چه حد توانایی دارد. زیاد مساله پیچیدهای نیست و باید دید
چگونه در محله و خیابان زندگی کرده است و از روی طرز زندگی و خدماتی که
انجام داده توانایی او را تشخیص داد. فقط باید دقت کرد که مسلمان نما
نباشد.
. اشکال ما در طول تاریخ این بوده است که به افرادی به
مصلحت و مناسبتی بیش از حد بها داده ایم. اگر مسلمان باشد و حکیم متوجه
خواهد شد که به مصلحت به او چنین بهایی داده ایم و نباید غرور او را بگیرد.
یکی از نکات اخلاق اسلامی همین است که مسلمان به مال و زن و زور مغرور
نشود. کسی که در مقابل این سه مغرور میشود به درد کارگزاری اسلامی
نمیخورد. مرحوم آقای شخ عبدالکریم حائری در زمان پهلوی گفت عمامهها را
برمی داریم و همه متحد الشکل شوند غیر از کسانی که مجتهد بودند. بعدا که
دیدند تعداد مجتهدان کم است و مردم به مشکل برمی خورند و بی روحانی ماندند.
ایشان به دیانت افراد نگاه کرد و به عدهای به مصلحت اجازه اجتهاد داد.
بعد وقتی که فرد میخواست برود به وی میگفت این اجازه اجتهاد به خاطر
عمامه توست بعدا فکر نکنی واقعا مجتهدی. ایشان بعد از مرگش هم نامه نوشت که
ایشان مجتهد نیستند. نه که در آن زمان دروغ گفته باشد بلکه به مصلحت این
کار را کرد. بعد از انقلاب به واسطه مصالح به خیلیها بها دادیم و گفتیم
شما بیا و وزیر و وکیل باش و کارها را انجام بده. آن روز این کار را کردیم
چون مجبور بودیم ولی این فرد همیشه به درد این کار نمیخورد. حالا فرد
بهتری آمده به او میگوییم برو کنار، نمیرود. سوار شده و پیاده نمیشود.
خصوصا
در میان آقایانی که ادعای دینداری دارند هر کدام به مناسبتی جامعه به آنها
بها داده است. این افراد به خاطر اینکه زبان گرمی داشتند مردم به آنها
توجه کردهاند. اما این به این معنا نیست که این افراد به درد کار اجرایی
میخورند. به درد همان کار مقطعی میخورد.
به افراد توصیه میکنم که
به افرادی که با بها گرفتن غیر واقعی واینکه به مناسبتهایی به آنها بها
داده شده در حالی که عقل تشخیص این موضوع را ندارند، رای ندهند.
دوم
اینکه کسی که کاری نکرده که نشانگر این باشد که هم آگاه است و هم دیندار
نباید به او رای داد. بنده کاری از عهده ام بربیاید و بتوانم لحظهای
نمینشینم و آن کار را انجام میدهم. ولی اگر کاری را نمیکنم به خاطر این
است که توانایی آن را ندارم. در اول انقلاب امام پیشنهاد وزارت ارشاد را به
من داد ولی من گفتم من توانایی آن را ندارم و قبول نکردم.
ریاست
جمهوری به قدری مهم است که باید تمام حرفهای ناهنجار را بشنود و هضم کند.
چون کارش مهم است. امیر المومنین میفرماید: آلت السیاسه سعه الصدر، ابزار
سیاست سعه صدر است. دین این را میگوید که اگر کسی به شما چیزی گفت نیاز به
این نیست که به همه حرفها جواب بدهی. خیلی از بدبختیهای ما این است که
نتوانستیم با جهان هماهنگ بشویم. باید بگویم اگر ما انقلاب اسلامی امام را
به اجرا در آورده بودیم، تمام خاورمیانه از آن ما بود. به قدری این انقلاب
راه باز کرد و انسان شناسی و ارتباطات ایجاد کرد. زمانی که بلد نیستیم اجرا
کنیم به این جا میرسیم .
مردم باید تلاش و فعالیت کنند و به
کسانی رای بدهند که خدمتگزار واقعی هستند و هر جایی که در مورد اسلام به
مشکلی برخوردند به اهلش مراجعه کنند و ان شاالله یک مجلس خوبی داشته باشیم و
جامعه را به اصلاح برسانیم. مردم به کسی توجه کنند که به انها توجه میکند
و بدانند که کاری نشد ندارد . چرا که ما خدا را داریم که به هر کاری
تواناست.
برگشت نخبگان به صحنه سیاسی قطعا کارساز است و کسانی که
بی جهت مقام گرفتهاند و با نالایقی به پستی رسیدهاند و اهل شعارند. باید
کنار روند . آدم عاقل همیشه خود را کنار میکشد که از بدزبانی تندروها در
امان باشد. مسئولین محترم بسیج و سپاه مراقب باشند که این انگ به آنها
نخورد. خیلی بد است که تا کسی حرف میزند میروند و درب خانه اش شلوغ
میکنند.
امیرالمومنین میگوید: «بترسید از غوغا گران. غوغاگران
کسانی هستند که ندانسته جایی را شلوغ میکنند. موقعی که جمع میشوند ضرر
میرسانند و موقعی که متفرق میشوند منفعتت میرسانند.»
اگر در
آینده به همین منوال پیش برود در چهار، پنج ماه اول سال آینده ما آفتهای
بزرگی خواهیم داشت. غیب نمیگویم ولی آگاهی سیاسی و اجتماعی دارم و پیش
بینی میکنم.