کد خبر: ۵۴۲۴۶۱
تاریخ انتشار: ۵۹ : ۲۳ - ۲۶ فروردين ۱۳۹۹

خاطرات آیت‌الله هاشمی؛ ۲۶ فروردین ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶: شب میهمان آیت‌الله خامنه‌ای بودم، درباره فوت فرزند آقای روحانی صحبت کردیم / ناطق‌نورى و حسن روحانى براى مسايل مرحله دوم انتخابات آمدند، از شهردارى تهران به خاطر حمايت از مجمع روحانيون در مرحله اول شكايت كردند / مرتضی الویری از ایذاءهای انصار حزب‌الله اظهار نگرانی‌کرد

شب جامعه روحانيت مبارز با موضوع ارزيابى انتخابات و آمادگى براى مرحله دوم جلسه داشت. گفتند 80 نفر از 135 نفر كه به مجلس راه يافته‌اند، از همفكران خودشان هستند؛ 31 نفر از تندروها و بقيه نامعلوم است. 100 نفر از آنها كه به دور دوم رسيده‌اند نيز از خودشان هستند. دير وقت به خانه آمدم.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

خاطرات آیت‌الله هاشمی؛ ۲۶ فروردین ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶: شب میهمان آیت‌الله خامنه‌ای بودم، درباره فوت فرزند آقای روحانی صحبت کردیم / ناطق‌نورى و حسن روحانى براى مسايل مرحله دوم انتخابات آمدند، از شهردارى تهران به خاطر حمايت از مجمع روحانيون در مرحله اول شكايت كردند /  مرتضی الویری از ایذاءهای انصار حزب‌الله اظهار نگرانی‌کردخاطرات مرحوم  آیت الله هاشمی رفسنجانی از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶، هر شب منتشر می‌‌شود. پیشتر، خاطرات «آیت الله» از سال ۵۸ تا ۷۱ در «انتخاب» منتشر شده بود.

متن خاطرات آیت الله هاشمی در روز ۲۶ فروردین ۱۳۷۶ که برای نخستین بار در «انتخاب» منتشر می شود، در زیر آمده است

 

 

سال ۱۳۷۱
با مجله شوراى فرهنگى اجتماعى زنان، مصاحبه و همچنين مذاكراتى داشتم. سفيران جديدمان در كشورهاي اوكراين، پرتقال و آذربايجان براى خداحافظى و گرفتن رهنمود آمدند. آقاى [محمود] واعظى، [معاون اروپا و آمريكاي وزارت امور خارجه]آمد. گزارش وضع ميانجي‌گرى در منطقه قره‌باغ را داد؛ دو روزى است كه آتش‌بس را شكسته‌اند.
آقاى [علي‌اكبر] ناطق‌نورى و دكتر [حسن] روحانى براى مسايل مرحله دوم انتخابات آمدند و از شهردارى تهران به خاطر حمايت از مجمع روحانيون مبارز در مرحله اول شكايت كردند. گفتم از جناح موردنظرش مساعدت كرده و طبيعي است.
ناهار عفت در دفترم بود و عصر با همسر آقاي رضوى كه براى شكايت آمده بود، ملاقات داشت. عصر در جلسه هيأت دولت شركت كردم. در مورد مسأله انتخابات صحبت كرديم. شب آقاى [محمدرضا] باهنر آمد و راجع به رياست [مجلس شوراي اسلامي] مشورت داشت.
شب جامعه روحانيت مبارز با موضوع ارزيابى انتخابات و آمادگى براى مرحله دوم جلسه داشت. گفتند 80 نفر از 135 نفر كه به مجلس راه يافته‌اند، از همفكران خودشان هستند؛ 31 نفر از تندروها و بقيه نامعلوم است. 100 نفر از آنها كه به دور دوم رسيده‌اند نيز از خودشان هستند. دير وقت به خانه آمدم.

 

سال ۱۳۷۲
ديشب هم خوب نخوابيدم. پس از نماز صبح، صرف صبحانه و گرفتن اخبار ساعت هفت، به فرودگاه رفتيم و به سوى سيرجان پرواز كرديم. استقبال گرم در فرودگاه سيرجان و در مسير انجام شد. [آقاي سيدحسين مرعشي]، استاندار و همراهان از اوضاع سيرجان و استان اطلاعات خوبى دادند. منطقه حراست شده تجارى را كه با يك‌هزار و پانصد هكتار زمين و برنامه خوب در دست احداث است، رفتيم و ديديم. استاندار و آقاي [محمدرضا] يزدان‌پناه، [مديرعامل منطقه اقتصادی سیرجان] توضيح دادند. خانم مهندس مشاور توضيحات خوبى داد. من مصاحبه كردم و نقش منطقه آزاد سيرجان در ذخيره و تسهيل رساندن كالا و مواد كارخانه‌ها را توضيح دادم.
وارد شهر سيرجان شديم. استقبال بسيار با شكوه مردمى انجام شد. بيش از حد توقع همه بود. متأسفانه بر اثر ازدحام، عده‌اى از مردم مجروح شدند. آقاى [حميد] ميرزاده، [معاون اجرايي رييس‌جمهور] در ماشين من دلهره داشت كه استقبال خوب نشود و لذا خيلى خوشحال شده بود و تفسير و تحليل مى‌داد.
ابتدا بيمارستان يكصدو شصت تختخوابى سازمان تأمين اجتماعي را افتتاح كردم. بازديد نموديم؛ جامع و جالب است. گزارش دادند. تشويق‌شان كردم. تصوير 65 بيمارستان در دست احداث را آورده بودند.
از آنجا به ورزشگاه شهر رفتيم. اجتماع عظيم و بسيار انبوه و پُرشورى بود. امام‌جمعه و نماينده شهر به گرمى خيرمقدم گفتند و من هم صحبت گرمى براى آنها نمودم. از آنجا با قطار توربوترن به معدن سنگ‌آهن گل‌گهر رفتيم. قطار جالبى است.
در راه معاون وزير راه و ترابري و مدير شركت راه‌آهن توضيحات خوبى دادند. دشت‌هايي را در راه ديديم. در معدن گل‌گهر توضيحات شنيديم. در فاز اول، دو و نيم ميليون تُن كنسانتره سنگ آهن و در فاز دوم پنج ميليون تُن خواهد داد؛ ناتمام است و احتمالاً شش ماه ديگر عملياتى مى‌شود. از معدن سنگ مس و كارخانه تغليظ در دست اجرا نيز بازديد كرديم.
بعد از نماز و ناهار و صحبت براى كاركنان، با هلى‌كوپترها به سوى بخش ارزویيه در جنوب استان، براى بازديد از خرابى‌هاى سيل اخير و رسيدگي به وضع مردم حركت كرديم. از هوا چند روستاى سيل‌زده را ديديم و در مركز بخش فرود آمديم. مردم اجتماع بسيار باحال و بانشاطى داشتند.
بخشدار گزارش داد و من صحبت تسليت‌آميز نمودم و وعده جبران خسارات و بازسازى و پيشگيرى براى آينده دادم. تعدادى از آسيب‌ديدگان آمدند و خسارات را گفتند. ظاهراً در گزارش‌ها، خسارات را خيلى بيش از واقعيت‌ گفته‌اند. وضع منطقه عادى است. اين منطقه، كشاورزىِ نيرومند و دامدارىِ خوبى دارد.
به شهر بافت پرواز كرديم. در راه استاندار توضيحات داد. كنار ورزشگاهى كه مردم جمع شده بودند، فرود آمديم. اجتماع خيلى پُرشوري بود. امام جمعه و نماينده شهر خيرمقدم گفتند و خواسته‌ها را مطرح كردند. سرود خوبى خوانده شد. مردم بافت و ارزوييه، همراه شعارها كف مي‌زدند و سوت هم داشتند.
از آنجا به بردسير پرواز كرديم. مسير كوهستانى و سرسبز پُربرف و پُرآب رودخانه و چشمه‌هاى فراوان است. در بردسير هم كنار اجتماع مردم فرود آمديم. انبوه و منظم بودند. امام جمعه خيرمقدم خوبى گفت و من هم صحبت گرم و اميدسازي داشتم.
با هلى‌كوپترها به سوى باغين، كارخانه شهيد باهنر كه در صنايع جنبي مس است، پرواز كرديم. هنگام غروب آفتاب رسيديم. بعد از وضو و نماز و استراحت، بازديد كرديم. مدير عامل توضيحات كاملى داد. كارخانه بسيار مهمى با بيش از پنجاه هزار تن ظرفيت توليد است. انواع فرآورده‌هاى برنجى و مسى و نيكلى از ورق‌ها با ضخامت بسيار كم و لوله‌هاى بسيارباريك در اندازه‌هاى مختلف توليد مي‌كند. از تمام كوره‌ها و خطوط نورد بازديد كرديم. بسيار تميز و منظم و داراى ارزش افزوده زياد، ولى هنوز فاقد بازار لازم است.
در جمع كاركنان، گزارش ریيس سازمان بيمه‌هاى اجتماعى كه 51 درصد سهام را دارد، دربارة سرمايه‌گذاري‌هاى سازمان شنيديم. برايشان صحبت كردم. به سوى كرمان با ماشين حركت كرديم. ساعت يازده وارد شهر كرمان شديم. در مسير خيابان‌هاى كرمان، هر وقت كه عبور مى‌كنم، مردم با ديدن مأموران انتظامى كه در مسير گذاشته‌اند، جمع مى‌شوند و به گرمى هنگام عبورمان ابراز احساسات مى‌كنند. به موزه صنايع استاد اكبر صنعتى رفتيم و افتتاح كرديم. خود آقاى صنعتى هفتاد ساله است كه حضور داشت و توضيحات مى‌داد. آثار خوبى دارد. فرزند پرورشگاهى است.
فيلم كوتاهى از اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي در استقبال از من نشان داده شد. به اقامتگاه برگشتيم. استحمام كردم، شام خوردم و خاطرات ديروز و امروز را نوشتم. عفت هم آمد و از سفرش ابراز رضايت كرد. به‌خاطر دو شب كم‌خوابي و تحركات فراوان دو روز، احساس خستگي، همراه با نشاط مشاهده آثار سازندگي و شادماني مردم، ديروقت خوابيديم؛ ساعت دوازده‌ونيم.

 

سال ۱۳۷۳

اول وقت، دکتر [علیرضا] مرندی، [وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی] برای شروع کار واکسیناسیون سراسری فلج اطفال آمد. قطره ضدفلج را در دهان چهار نفر از نوه‌هایش و بچه‌های آقای اقبالی، [مسئول تیم محافظین] ریختم. خبرنگاران، برای تبلیغ خبر تهیه کردند.

برای اقامه نمازجمعه به دانشگاه تهران رفتم. بحث عدالت اجتماعی را در مورد سوبسیدها [=یارانه‌ها] توضیح دادم. عفت و بچه‌ها، ظهر در کرج میهمان بودند. تنها ناهار خوردم. سرشب، همشیره طاهره با فرزندش حسن و همسرش، [از رفسنجان] آمدند. برای معاینه چشمش بعد از عمل آب مروارید آمده است؛ هنوز راحت نشده. بیشتر اوقات روز به مطالعه گذراندم.

 

سال ۱۳۷۴

[آقای شاکر شاهدی]، سفیر یمن، برای خداحافظی آمد. از وضع بد اقتصادی و اختلافات حل نشده با عربستان سعودی و تحرکات عربستان، اظهار نگرانی داشت. آقای [حسین] صادقی از وزارت امورخارجه آمد. توضیح داد، دربارة علت اینکه یمنی‌ها، سفر آقای ناطق [نوری، رییس مجلس شورای اسلامی] را نپذیرفته‌اند و امیر قطر حاضر نشده با ایشان ملاقات کند و به همین دلیل، سفر به قطر لغو شده و کویت هم خبر را بد نقل کرده و ابتدا در مقابل اصرار ما که در قصرالضیافه اقامت شود،  در یک ویلا برده‌اند و سپس آب قطع شده و هیأت، به ناچار برخلاف میل خود به هتل منتقل شده است.

دکتر [حسن] حبیبی [معاون اول رئیس‏ جمهور] آمد. دربارة کارهای جاری صحبت شد. عصر آقای [علی‏محمد] بشارتی، [وزیر کشور] آمد و گزارش حوادث ایام عید را داد. شورای عالی امنیت ملی جلسه داشت. دربارة امضای عهدنامه خلع سلاح هسته‌ای و کیفیت مواجهه با تحرکات اخیر آمریکا بحث و تصمیم‌گیری شد. به آقای فلاحیان گفتم، برای شناسایی عوامل شایعات اخیر، پیگیری کنند. 

 

 

سال ۱۳۷۵
[آقای داتو عدنان عثمان]، سفیر مالزی برای خداحافظی آمد. جلسه‌ای برای برنامه‌های شروع بهره‌برداری از راه‌آهن سرخس ـ مشهد - تجن داشتیم. در مورد برنامة ورود حدود سی هیئت میهمان، وضع هتل جدید پنج ستاره هما، برنامه شام و مراسم افتتاح و سفر تا سرخس و فرودگاه سرخس و جاده‌ها و دیگر موارد، تصمیم‌گیری شد.
آقای [مرتضی] الویری، [رئیس سازمان مناطق آزاد تجاری] آمد. از ایذاءهای انصار حزب‌الله اظهار نگرانی‌کرد. آقای [علی‌اکبر] ولایتی، [وزیر امورخارجه] آمد. برای سفر به ترکیه و پاکستان و مراکش صحبت شد. عصر در جلسه هیئت دولت چند مصوبه داشتیم و دربارة وضع لبنان صحبت شد. برای مراسم ختم حاج بی بی فاطمه، همسر مرحوم عمو، به مسجد ارگ رفتم.
شب میهمان آیت‌الله خامنه‌ای بودم. دربارة وضع لبنان، ترکیه، فوت فرزند آقای روحانی، سفر به شیراز، انتخابات، برنامه سرخس و کمک به حزب‌الله لبنان و بودجه ارزی رهبری و چند مورد دیگر مذاکره کردیم. تجاوز اسراییل به لبنان ادامه دارد

 

 

 

سال ۱۳۷۶
با اينكه مسایلى مثل سقوط دولت هند و وضع بحران‌آميز وجود دارد، هنوز مسایل ايران و آلمان در صدر است. [خانم عزت‌الشریعه مدرس مطلق]، همسر شهيد بهشتى آمد. از مشكلات و كسالت و هزينه زياد و قرض گفت. كمك‏‌كردم و دلدارى دادم. پير و افتاده شده‌اند.
اخوى محمد، [معاون اجرایی رییس‏‌جمهور] براى امور جارى آمد. آقايان [سیدعبدالله] نوري و [اکبر] تورجان‌زاده، [رهبران اپوزیسیون تاجیکستان] آمدند. از اقدامات دولت تاجيكستان، درخصوص تعقيب همكارانشان شكايت كردند؛ به همين دليل مذاكرات صلح را متوقف كرده‌اند. براى ادامه راه صلح تشويقشان كردم و به آنها حق دادم كه دولت نبايد به اين بهانه‌ها افرادشان را مجازات كند و بايد عفو عمومى بدهند.
سپس [آقای طلبک نظراُف]، وزير امورخارجه تاجيكستان آمد؛ حاضر نشده بود با مخالفان يك جا بيايد. او هم از بهانه‌گيري‌هاى اپوزیسيون كه منجر به توقف مذاكرات شده و نيز افشاي مذاكرات تلفنى [سیدعبدالله] نورى، [رهبر اتحادیه معارضان تاجیکستان] و [امام‏علی]رحمان‏اُف، [رییس‏‌جمهور تاجیکستان] كه دو ساعت ديروز صحبت كرده‌اند، شكايت داشت. گفتم تقصير از شماست كه افراد آنها را تحت تعقيب قرار داده‌ايد. طبيعى است كه اعتمادشان از بين مى‌رود و صلح ضربه مى‌خورد. قرار شد با ميانجى‌گرى دكتر ولايتى، [وزیر امورخارجه]، مذاكره را ادامه دهند.
عصر شوراى عالى انقلاب فرهنگى، جلسه با چند مصوبه داشت. در مورد اينترنت بحث کردیم و قرار شد، تصميم را به دولت و مجلس واگذار كنيم. خبر دادند كه در چادرهاى حجاج در منا آتش‏‌سوزى شده و بخشى از چادرهاى ايرانى هم سوخته است. از ايرانى‌ها، كسى در آنجا نبوده، ولى حجاج اهل سنت كه قبل از عرفات به منا مى‌روند، آسيب زيادى ديده‌اند.
آخر شب، عفت از مكه تلفنى صحبت كرد و گفت منتظرند كه حرم خلوت شود و اعمالشان را انجام بدهند و به عرفات بروند.

 

 

نظرات بینندگان