arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۵۴۴۸۰۶
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار: ۴۳ : ۲۰ - ۰۶ ارديبهشت ۱۳۹۹
روایت یکی از دانشجویان خط امام از انعکاس خبر ماجرای طبس؛

همزمان با ماجرای طبس ما در سفارت از امدادهای غیبی صحبت می‌کردیم/ تصمیم گرفته بودم به سوی قطب‌زاده شلیک کنم

در ساعت ۲ نیمه شب متوجه شدم دانشجویان محل استقرار ما همگی نشسته‌اند و در مورد امدادهای غیبی الهی از اولین روز تسخیر لانه تا آن زمان سخن می‌گوین... شاید تا حدود دو ساعت در این رابطه صحبت می‌کردند... این درست لحظاتی بود که آمریکایی‌ها داشتند در طبس نیرو پیاده می‌کردند.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

همزمان با ماجرای طبس ما در سفارت از امدادهای غیبی صحبت می‌کردیم/ تصمیم گرفته بودم به سوی قطب‌زاده شلیک کنم

سرویس تاریخ «انتخاب»: محمدهاشم پوریزدان‌پرست از دانشجویان پیرو خط امام که از فردای تسخیر سفارت به جمع دانشجویان مستقر در سفارت پیوسته در کتاب دانشجویان و گروگان‌ها (مرکز اسناد انقلاب،  ۱۱۷ و ۱۱۸) از شب ماجرای طبس روایت کرده است. او گفته در آن شب دانشجویان تسخیرکننده سفارت بی‌آنکه بدانند آمریکا در حال پیاده کردن نیرو در طبس بوده تا سحرگاه از امدادهای غیبی صحبت می‌کردند. او در ادامه این ماجرا را به بازدید فرستادگان صلیب سرخ از گروگان‌ها که توسط قطب‌زاده وزیر خارجه وقت انجام گرفت ربط داده و گفته که آن روز تصمیم داشته به قطب‌زاده شلیک کند. روایت پوریزدان‌پرست را در ادامه می‌خوانید:

شبی که آمریکا به طبس حمله کرده بود، من پس از بازگشت از نگهبانی در ساعت ۲ نیمه شب متوجه شدم دانشجویان محل استقرار ما همگی نشسته‌اند و در مورد امدادهای غیبی الهی از اولین روز تسخیر لانه تا آن زمان سخن می‌گویند. با وجود این‌که خیلی خسته بودم در گفتگوی شبانه آن‌ها شرکت نمودم. شاید تا حدود دو ساعت در این رابطه صحبت می‌کردند. من هم خواب از سرم پرید. این درست لحظاتی بود که آمریکایی‌ها داشتند در طبس نیرو پیاده می‌کردند. خداوند هم ما را شرمنده نکرد. شن‌های صحرای کرمان را مامور کرد تا آمریکا بزرگ‌ترین افتضاح دوران حیاتش را آن شب به بار بیاورد. در آن شب تعدادی از شهدا در آن جلسه حضور داشتند: مرحوم شهید حسین بهادری، مرحوم شهید علیرضا هادی‌پور و...

روزی که قطب‌زاده صلیب سرخی‌ها را آورده بود تا با گروگان‌ها ملاقات کنند، من مسئول حفاظت درب پشت لانه بودم. با توجه به فشاری که قطب‌زاده به دانشجویان خط امام آورد آن‌ها را مجبور کرد که به ملاقات فرستادگان صلیب سرخ اجازه ملاقات بدهند، تصمیم گرفته بودم که از شدت ناراحتی به سوی قطب‌زاده شلیک کنم، اما یک چیز جلویم را گرفت و آن این بود که ممکن است امام راضی نباشد. متاسفانه آن شب جاسوسان سازمان سیا تحت پوشش صلیب سرخ در جلوی چشم ما وارد سفارت شدند و ضمن آگاهی از محل نگهداری جاسوسان خود، اطلاعات لازم را در اختیار آنان قرار دادند. به صورتی که شب عملیات طبس آنان با کفش و لباس در بستر خود خوابیده بودند تا در لحظه موعود با سرعت اقداماتی را که با آنان هماهنگ کرده بودند انجام بدهند.

[...] بعد از حمله طبس گروگان‌ها را چند دسته کرده به شهرستان‌ها فرستادیم و بعد از مدتی همه را به تهران برگرداندیم. بعد از آغاز مذاکرات بین ایران و آمریکا آزاد شدند. فقط زن‌ها و چند گروگان مریض در لانه نگهداری می‌شدند و به همین خاطر اکثر بچه‌ها دنبال کارشان رفته بودند. البته تعداد زیادی از برادران و خواهران دانشجوی خط امام در اواخر به خدمت امام رسیدند و حضرت امام خطبه عقد آنان را خواندند. من هم این افتخار را داشتم.

رحیم باطنی از رفقای ما و نماینده دانشگاه شهید بهشتی (ملی) بود. یک شب که برای افشاگری تلویزیون رفته بود، یکدفعه زبانش را گشود و خیلی تند و خلاصه دانشجویی علیه نهضت آزادی حرف زد. بعد که برگشت گفت: «جوزده شده بودم!» این جریان برای دانشجویان خط امام خیلی گران تمام شد و موجب مظلوم‌نمایی این جریانِ طرفدار سازش با آمریکا شد.

نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۶
غیر قابل انتشار: ۴
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۱:۱۲ - ۱۳۹۹/۰۲/۰۶
4
14
شماها خودتون درهمین سایت با استناد به اسناد ویکی لیکس نوشتید سقوط هواپیمای آمریکایی درطبس توسط شوروی صورت گرفته
کلا با خودتون چندچندید؟!
ناشناس
|
Germany
|
۰۰:۲۲ - ۱۳۹۹/۰۲/۰۷
3
17
خیلی خوبه که این مطالب منتشر می شه. در عین حال متعجبم که هنوز این جناب برادر همون افکار سال ۵۸ رو داره. یعنی بعد چهل سال هیچ تحولی در فکر ایشون صورت نگرفته؟! یعنی چهل سال زمان کمی بوده برای تفکر عمیق در مورد کاری که سال ۵۸ انجام دادن ?
نظرات بینندگان