سفیر و نماینده دایم ایران در سازمان ملل متحد در نیویورک می گوید که ادعاهای اخیر مقامهای امریکایی درباره تلاش برای تصویب قطعنامه جدید یا استفاده از ادعای مشارکت در قطعنامه ۲۲۳۱ صرفا مغلطه، سفسطه، بازی با کلمات و طنز است.
مجید تخت روانچی سفیر و نماینده دایم ایران در سازمان ملل متحد در نیویورک، در گفت وگوی تفصیلی با روزنامه اعتماد می گوید: جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده امریکا همچنان در حال مدیریت سطح تنش در رابطه دوجانبه هستند؛ رابطهای که هر روز مرحله جدیدی از تخاصم غیرمستقیم را تجربه میکند. هر چند به گواه بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران روابط بینالملل، ایران و امریکا این روزها جنگ به معنای سنتی قشونکشی نظامی روبهروی هم را تجربه نمیکنند اما بیشک در شرایط جنگ اقتصادی، سیاسی و رسانهای با یکدیگر هستند. گفته میشود که هیچ کانال گفتوگوی دیپلماتیکی میان دو کشور وجود ندارد اما مقامهای دو کشور از روسای جمهور تا وزرای خارجه و سخنگوهای آنها عملا فضای رسانهای و مجازی را به تریبونهایی برای گفتوگو که البته بیشتر به خط و نشان کشی شبیه است، تبدیل کردهاند.
همزمان با آغاز شیوع ویروس کرونا در ایران، وزارت خارجه ج.ا.ایران در گامهایی هماهنگ اقدام به تبیین تبعات تحریمهای یکجانبه امریکا بر توان بهداشتی و اقتصادی ایران برای مبارزه با این ویروس کرد. در افکار عمومی این سوال مطرح است که فایده عینی این اقدامها برای تسهیل تجارت با ایران یا رفع بلوکه از اموال کشورمان چه بوده است؟
دولت از ابتدای شیوع ویروس کرونا در ایران تلاشهای بسیاری در جهت مقابله با این ویروس به عمل آورد و اقدامهای بسیار مثبتی در حوزه داخلی در این خصوص انجام شده است. در حوزه بینالمللی هم وزارت بهداشت در تماس و همکاری مداوم با سازمان بهداشت جهانی و دیگر سازمانهای بینالمللی درگیر با این مساله بوده است. وزارت خارجه نیز به دلیل طبیعت کار خود با کشورهای مختلف و سازمانهای بینالمللی متفاوت در ارتباط بوده و رایزنیهای مداومی را پیش برده و میبرد. ما اعتقاد داریم که بحران کرونا، بحرانی جهانی است که محدود و مختص به یک یا دو کشور و همچنین یک یا چند منطقه جغرافیایی خاص نیست. شیوع این ویروس یک معضل جهانی است و زمانی که درباره یک معضل جهانی صحبت میکنید باید سراغ راهحلهای جهانی برای مبارزه با آن هم بروید. برای برخورد موثر با این بحران باید اقدامهای هماهنگ و منسجم بینالمللی را دنبال کرد. اگر کشوری ادعا کند میتواند به تنهایی از پس مهار این بحران برآید قطعا شکست میخورد. هرقدر هم که یک کشور از نظر اقتصادی قدرتمند باشد باز هم از عهده مبارزه با این ویروس به تنهایی برنخواهد آمد.
جمهوری اسلامی از نخستین روزهای شیوع این ویروس در ایران فعالیت در سطح بینالمللی را آغاز کرد و ما در تماس مداوم با کشورهای همسایه و سایر کشورها برای دریافت و انتقال تجارب بودیم. بخشی از مسوولیت ما برقراری و تداوم این تماسها و رایزنیها و بخش دیگر هم تلاش برای از بین بردن موانع در مسیر مبارزه بهتر با کرونا بود. تحریمهای اعمال شده علیه ایران عملا به مانع جدی در مسیر مبارزه ما با کرونا تبدیل شده و این موضوع باید در سطح بینالمللی شکافته شده و مورد بررسی قرار بگیرد. البته که این اتفاق رخ داده و اگر وضعیت امروز را با چندماه پیش مقایسه کنید میبینید که بسیاری از دولتمردان در کشورهای متفاوت، مقامهای عضو در نهادهای بینالمللی و همچنین بسیاری از سازمانهای غیردولتی در سطح بینالمللی درباره لزوم رفع تحریمها علیه کشورها و اینکه تحریمها به مانعی در مسیر مبارزه با کرونا تبدیل شده صحبت کردهاند. در همین راستا، آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل هم در چند نوبت موضعگیری کرده و خواهان رفع موانع پیشروی همکاری بهتر کشورها در مسیر مبارزه با کرونا شده است. بنابراین باید گفت که حرکت خوبی در سطح بینالمللی در این رابطه آغاز شده و ادامه هم پیدا کرده است. درباره تاثیر تحریم بر مبارزه کشورها با یک اپیدمی جهانی، صرفا بحث ایران یا کشور دیگری مطرح نیست بلکه بحث این است که کشورها در چنین شرایطی باید بتوانند از تمام ظرفیتهای خود برای مبارزه حداکثری با کرونا استفاده کنند. در این خصوص در سطح سازمان ملل فعالیتهای بسیاری داشتیم. از تماسهای دکتر ظریف با دبیرکل و بنده هم چندبار با آقای گوترش در این باره گفتوگو کردهام و تبدیل شدن تحریم به مانعی جدی در مسیر مبارزه ایران با کرونا را مطرح کردم. دبیرکل سازمان ملل نیز این نکات را قبول دارند و همانطور که دیدیم در صحبتها و بیانیهها نیز این نکات را تایید کردند.
به نظر میرسد با شیوع ویروس کرونا نوعی ائتلاف یا اتحاد ضدتحریم هم میان کشورهای درگیر با این معضل در سطح سازمان ملل شکل گرفته است. ما در چند نوبت شاهد موضعگیری واحد کشورهای تحت تحریم بودیم.
بله، ما به عنوان نماینده ایران در سازمان ملل، با کشورهای همفکر بحثهایی داشته و داریم. تحریمهای ظالمانه که عمدتا توسط ایالات متحده بر سایر کشورها اعمال شده محدود به یک یا دو کشور نیست و کشورهای مبتلا به این تحریمها، گروه همفکری در سازمان ملل تشکیل دادهاند. جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از کشورهایی که تحت تحریمهای ظالمانه ایالات متحده است در کنار ۷ کشور دیگر با ارسال نامهای به دبیرکل به تشریح تبعات تحریمها بر کشورها در میانه مبارزه جهانی با کرونا پرداخت. در این نامه به تشریح این معضل پرداختیم که تحریمهای ظالمانه و غیرقانونی چه مشکلاتی در مسیر مبارزه با کرونا ایجاد کرده است. پس از این نامه اولیه به امضای ۸ کشور، کشورهای دیگری هم به لیست اضافه شدند و این مساله به موضع مهمی در سطح سازمان ملل تبدیل شد. البته این بدان معنا نیست که این موضع واحد قبلا وجود نداشت بلکه این ترکیب شکل جدیدی به خود گرفته و منجر به آگاهیرسانی خوبی در سطح دولتها، افکار عمومی و سازمانهای غیردولتی درباره تاثیر تحریمها بر مبارزه با کرونا شده است. در نتیجه همین تلاشها شاهد هستیم که صدایی واحد در سطح بینالمللی خواستار رفع این تحریمها شده و این پدیده خوبی است که باید تقویت شود.
آیا این اقدامها را صرفا باید در چارچوب دیپلماسی عمومی و شفافسازی افکار عمومی دانست یا میتوان به ثمربخشی آنها هم امیدوار بود؟
طبیعتا نمیتوان از تاثیرگذاری فوری این تلاشها صحبت کرد، چراکه تحریمهایی که دولت ایالات متحده با قلدرمآبی و زورگویی علیه ایران وضع کرده همچنان ادامه دارند. البته دولت امریکا متوجه شده که در سطح بینالمللی در این خصوص منزوی شده و از عهده مقابله با خیل انتقادهای افکار عمومی و کشورهای مختلف برنمیآید. ما همچنان به تلاشهای خود در کنار سایر کشورهای همفکر در این مسیر ادامه میدهیم و مطمئن هستیم که با مرور زمان میتوانیم بر این معضل که امریکاییها به وجود آوردهاند، غلبه کنیم. این موضوع یکبار دیگر نشان داد که علاوه بر انزوای ایالات متحده، حرفهایی که مقامهای دولت دونالد ترامپ برای کمک به حل معضلهای بینالمللی مطرح میکنند کاملا پوچ است. امروز حتی در داخل ایالات متحده در مقالات نوشته شده یا سخنرانیها هم گفته میشود که اگر دولت امریکا به دنبال کاهش آسیب مردم این کشور از بحران کرونا هم باشد باید تحریمها یکجانبه را لغو کند. حرکت ضدتحریمی هم در داخل ایالات متحده و هم در سطح بینالمللی شکل گرفته که مقابله با آن برای دولت دونالد ترامپ آسان نیست.
فکر میکنید تجربه رفتار امریکا با کشورهای تحت تحریم در میانه بحران جهانی کرونا بتواند به محرکی برای مبارزه با یکجانبهگرایی و استفاده از اهرم تحریم علیه مردم عادی در سطح بینالمللی تبدیل شود یا باید این مخالفتها را مقطعی دانست؟
در پاسخ به سوال قبلی به ایجاد «گروه همفکر» در سازمان ملل برای مبارزه با تحریمهای ظالمانه علیه کشورها اشاره کردم و باید بگویم که این حرکت مستقل و خوبی است که شکل گرفت. درست است که شیوع کرونا و رفتار امریکا در برخورد با آن، موضع یکجانبهگرایی واشنگتن را بیش از پیش در سطح بینالمللی عیان کرد اما قطعا این رفتار امریکا از بعد از بحران کرونا بیشتر مورد بحث و بررسی و البته انتقاد قرار خواهد گرفت. ویروس کرونا مستقیما سلامت، بهداشت و جان افراد را نشانه میگیرد و توجهی هم به ملیت افراد ندارد بلکه همه مردم دنیا را درگیر کرده است. افکار عمومی که اصرار امریکا بر حفظ و حتی تشدید تحریم علیه ملتها را در چنین شرایطی میبیند قطعا این سوال را مطرح میکند که چگونه با پدیدهای که بر بهداشت و جان مردم بیگناه تاثیر میگذارد چنین برخوردی میکنید؟ در چنین فضایی خود به خود مساله یکجانبهگرایی ایالات متحده پررنگتر میشود و استنباط بنده این است که این حرکت جمعی که در سطح سازمان ملل شروع شده تقویت میشود و انزوای بیشتر دولت ایالات متحده را به دنبال خواهد داشت.
ما اخیرا شاهد بودیم که پیشنویس قطعنامه روسیه درباره لزوم لغو تحریمهای بینالمللی در میانه یک اپیدمی جهانی به تصویب نرسید. گفته شده که امریکا، کشورهای اروپایی و کرهجنوبی مخالف تصویب این پیشنویس بودند. دلیل این مخالفت چه بوده است؟ آیا نمایندگی ایران برای تصویب این پیشنویس رایزنی با کشورهای مخالف طبیعتا جز امریکا داشته است؟
از زمان آغاز بحران کرونا حرکتهای بسیاری در سطح مجمع عمومی در سازمان ملل آغاز شد و تاکنون ۲ قطعنامه در این زمینه تصویب شده است. در نخستین قطعنامه تصویب شده بیشتر به کلیات و در قطعنامه دوم هم بیشتر به جنبههای بهداشتی، دارویی و درمانی ویروس کرونا پرداخته شد. در این میان چند قطعنامه دیگر هم مطرح شدند اما به تصویب نرسیدند که یکی از این قطعنامهها پیشنویس قطعنامهای بود که روسیه داد. البته پیشنهاد روسیه به شکل قطعنامه نبود بلکه به صورت یک اعلامیه یا بیانیهای بود که روسها دنبال میکردند اما با مخالفت کشورهای اروپایی و ایالات متحده روبهرو شد. دلیل مخالفت این کشورها هم این بود که محور پیشنویس روسیه، تحریمهای یکجانبه بینالمللی بود. طبیعتا کشورهای مخالف با لغو این تحریمها مانع تصویب آن شدند. پس از نخستین رای منفی، روسیه تغییراتی در متن پیشنویس اولیه داد که باز هم با مخالفت کشورهای گفته شده روبهرو شد. در حقیقت باید گفت که مخالفان این پیشنویس نشان دادند که به هیچوجه حاضر به پرداختن به این موضوع نیستند.
این مخالفت باتوجه به فضای شکل گرفته علیه تحریم (حداقل در افکار عمومی در سطح بینالملل) به عنوان مانعی در مسیر مبارزه با ویروس کرونا عجیب نیست؟
شاید بتوان یکی از دلایل عدم تصویب این پیشنویس را سیستم رایگیری موقت حاکم بر جلسات سازمان ملل دانست. از زمان آغاز بحران کرونا در نیویورک به دلیل محدودیتهای موجود در رفت و آمدها، رایگیری در سازمان ملل الکترونیکی و از راه دور است. جلسات سازمان ملل بهطور معمول برگزار نمیشود و نوع رایگیری هم به گونهای است که باید با اجماع باشد. یعنی اگر پیشنویسها با مخالفت یک کشور هم روبهرو شود جلوی اجماع گرفته خواهد شد. در این مورد هم تعدادی از کشورها با رای مخالف خود جلوی اکثریت را گرفتند. جمهوری اسلامی ایران نیز به این دلیل که در حال حاضر با تحریمهای یکجانبه و ظالمانه امریکا روبهرو است به همراه تعدادی از کشورهای «گروه همفکر» جزو بانیان طرح این پیشنویس بودیم و برای به تصویب رسیدن آن هم رایزنیهایی انجام دادیم که متاسفانه به دلیل مخالفت برخی کشورها به تصویب نرسید.
دلیل مخالفت ایران با قطعنامه پیشنهادی عربستانسعودی در مورد کووید ۱۹ چه بود؟
زمانی که پیشنویس قطعنامه عربستان مطرح شد ما نظرات و ایرادهای خود را به شکل مکتوب و مستدل در اختیار عربستان و چند کشور عمدتا عربی دیگر که بانیان پیشنویس قطعنامه بودند، قرار دادیم. در این نامه که یک کپی از آن هم دراختیار رییس مجمع عمومی سازمان ملل متحد قرار گرفت، دو ایراد اصلی به متن پیشنویس قطعنامه وارد دانستیم. نخست مساله تحریمهای یکجانبه علیه کشورها بود که در پیشنویس قطعنامه سعودی هیچ اشارهای به این موضوع نشده بود. ما تاکید داشتیم که این مساله در زمره مسائل روز و مهم بینالمللی است بهگونهای که هم مقامهای کشورهای مختلف و هم شخص دبیرکل سازمان ملل درباره آن اظهارنظر کردهاند. مساله دوم بحثهای کمکهای مالی بود که نهادهایی چون صندوق بینالمللی پول یا بانک جهانی میتوانند در اختیار کشورهایی قرار بدهند که در مسیر مبارزه با کرونا با مشکلات مالی روبهرو هستند. در نامهای که خطاب به بانیان پیشنویس این قطعنامه از جمله عربستان نوشتیم تاکید کردیم که نهادهای مالی بینالمللی چه صندوق بینالمللی پول باشد چه بانک جهانی باید به سرعت درباره تخصیص این وامها به کشورهای درخواستکننده تصمیمگیری کنند، چراکه تعلل در این زمینه بازی با جان انسانهاست. در این بخش از نامه تاکید کردیم که تصمیمگیری در زمینه تخصیص این وام به کشورها هم باید بدون تبعیض صورت بگیرد و بهگونهای نباشد که وام دراختیار یک کشور قرار گرفته و کشور دیگری محروم شود. نامه نوشته شده بسیار دقیق و مستدل بود و با اینکه انتقادهای دیگری هم به پیشنویس تهیه شده توسط عربستان داشتیم اما به ذکر این دو ایراد اصلی بسنده کردیم. پس از ارسال این نامه امیدوار بودیم که بتوانیم با رایزنی با بانیان قطعنامه، ایرادهای آن را برطرف کنیم. البته یک تا دو تماس هم با ما در این زمینه گرفته شد اما مشخص بود که طرف مقابل آمادگی برای رسیدگی به ایرادهای ما را ندارد. موضع ما هم مشخص بود و تاکید داشتیم که با قطعنامهای که به دو موضوع مدنظر ما نپرداخته باشد، مخالفت خواهیم کرد. درنهایت هم مخالفت خود را اعلام کردیم و این قطعنامه تصویب نشد.
در میانه بحران شیوع کرونا، رابطه ج.ا.ایران و ایالات متحده امریکا هم مجددا به اوج تنش خود بازگشته است. طرف امریکایی ایران را متهم به ایجاد مزاحمت و تحریک ناوهای امریکایی مستقر در خلیجفارس کرده و طرف ایرانی این موضعگیری را به داستانهای هالیوودی تشبیه کرده است. فکر میکنید چرا دولت دونالد ترامپ که در داخل با دو مشکل جدی مدیریت کرونا و اوضاع نابسامان اقتصادی روبهرو است در این بازه زمانی به افزایش سطح تنش با ایران روی آورده بهگونهای که رییسجمهور این کشور در یک توییت اقدام به تهدید ایران هم کرد؟
ایران بزرگترین ساحل را با خلیجفارس دارد. در این منطقه و در امتداد این ساحل طولانی، نیروهای نظامی جمهوری اسلامی ایران رفت و آمد داشته و مسوولیت مراقبت و تامین امنیت این منطقه را برعهده دارند. این رفت و آمدها و گشتزنیهای نیروهای ایرانی هم مختص امروز یا دیروز نیست و سالهای بسیاری است که ایران مسوولیت تامین امنیت این آبراه حیاتی را برعهده دارد. خلیجفارس نزدیک سرزمین ماست و اینگونه نیست که ما دهها هزار کیلومتر از سرزمین خود فراتر رفته باشیم. اما نیروهای امریکایی از فرسنگها دورتر به این منطقه آمدهاند، هر چند وقت یک بار سر و صدایی به راه انداخته و با زبان عادی یا غیرعادی، حرفها و ادعاهای نامربوطی را مطرح میکنند و انتظار دارند که ایران هم واکنشی نشان دهد یا کاری نکند. جمهوری اسلامی ایران در این منطقه به دنبال تنش و تشنج با هیچ کشوری نیست اما همزمان نمیتواند نسبت به منافع اساسی و حیاتی خود در خلیجفارس و دریای عمان بیتفاوت باشد. امریکاییها داستانهای بسیاری درباره حوادث رخ داده در تاریخهای متفاوت سر هم میکنند اما آنچه ایران در خلیجفارس انجام میدهد بخشی از کارهای عادی و مسوولیتهای همیشگی نیروهای نظامی ماست. هر چند که به دنبال تنش در این منطقه نیستیم اما اگر امریکاییها به آبهای سرزمینی یا محدوده هوایی ما نزدیک بشوند قطعا بیتفاوت نخواهیم بود. ایران کارهای حفاظتی که باید انجام بدهد را انجام داده و خواهد داد.به توییت به اصطلاح تهدیدآمیز دونالد ترامپ، رییسجمهور ایالات متحده اشاره کردید اما واقعیت آن است که مقامهای امریکایی هم به خوبی میدانند که نمیتوانند با زبان تهدید با ایران و ایرانیها صحبت کنند. تجربه به امریکاییها نشان داده که توسل به این ادبیات در برابر ایران همواره اثر معکوس داشته و ما نشان دادیم که این قبیل اظهارنظرها، تهدیدها یا تلاش برای ایجاد رعب و وحشت منجر به عقبنشینی ما نخواهد شد و ایران همواره از منافع خود دفاع میکند. لذا بهتر است که مقامهای امریکایی نیز این قبیل اظهارنظرات را کنار بگذارند. بهترین راه پیشروی امریکاییها است که این منطقه (خلیجفارس) را ترک کنند.
در منطقه خلیجفارس کشورهای مختلف با منافع مشترک حضور دارند. ما پیشنهاد گفتوگوهای منطقهای را بارها و بارها مطرح کردیم. آقای حسن روحانی، رییسجمهور کشورمان سال گذشته با شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل ابتکار «صلح هرمز» را مطرح کردند. فلسفه وجودی این ابتکار هم گرفتن بهانه از کشورهای فرامنطقهای بهخصوص امریکا بود که حضور خود در منطقه خلیجفارس را با ادعای تامین امنیت این منطقه توجیه نکند. کشورهای منطقه خلیجفارس از عهده تامین امنیت این منطقه برمیآیند. این کشورها سابقه طولانی همکاری، تاریخ، فرهنگ و دین مشترک دارند و میتوانند به راحتی در سایه همکاری همهجانبه با یکدیگر منطقهای امنتر و باثبات بیشتر تشکیل بدهند. به عقیده جمهوری اسلامی ایران، منطقه ما در سایه این ابزارها و همکاریهای منطقهای است که رنگ صلح و آرامش را خواهد دید و نه از طریق حضور نیروهای بیگانه که صرفا به دنبال تامین منافع خود از جمله فروش تسلیحات بیشتر و ایجاد اختلاف و دو دستگی در میان کشورهای منطقه هستند. حرف و موضع ما مشخص است: ما و کشورهای منطقه میتوانیم امنیت این منطقه را تامین کنیم و دیر یا زود به این موضوع خواهیم رسید.
مایک پمپئو، وزیر خارجه امریکا بهشدت پیگیر ممانعت از لغو تحریمهای تسلیحاتی ایران در پاییز سال جاری است. کشورهایی چون فرانسه و آلمان هم در ابراز نگرانی از فعالیتهای فضایی و موشکی ایران کم و بیش جانب امریکا را حفظ کردهاند. فکر میکنید با نزدیکتر شدن به زمان لغو این تحریمها، تلاشهای پمپئو بهخصوص با طرح ادعاهای جدید از سوی ایشان برای عضوی از قطعنامه نشان دادن امریکا، بتواند به جلوگیری از لغو این تحریمها منتهی شود؟
مقامات دولت دونالد ترامپ از مدتها پیش تلاش برای ممانعت از لغو تحریم تسلیحاتی ایران براساس قطعنامه ۲۲۳۱ در پاییز سال جاری را آغاز کردند. فضاسازی و جوسازی علیه ایران در سطح بین المللی، بحران سازی یا توسل به تبلیغات سخیف و بیارزش ابزارهایی هستند که دولت ایالات متحده با توسل به آنها تلاش میکند مانع از لغو تحریم تسلیحاتی ایران شود. طبیعتا هرچه به مهرماه و زمان لغو این تحریمها نزدیکتر شویم فعالیتهای آنها هم بیشتر میشود.
اخیرا مایک پمپئو، وزیر خارجه ایالات متحده ادعا کرده است که ما ابتدا تلاش می کنیم در شورای امنیت مانع از لغو تحریمهای تسلیحاتی ایران شویم و اگر موفق نشدیم خودمان دست به کار شده و تلاش میکنیم در چارچوب قطعنامه ۲۲۳۱ ، تحریمهای گذشته علیه ایران را که با تصویب همین قطعنامه لغو شده بود، مجددا بازگردانیم. وزارتخارجه دولت ترامپ به خوبی میداند که اعضای شورای امنیت با تصویب قطعنامه جدید به منظور ممانعت از لغو تحریمهای تسلیحاتی ایران در مهرماه سال جاری که عملا درخواستی ناحق است موافقت نخواهند کرد و به همین دلیل سناریو دوم را چیدهاند. قطعنامه ۲۲۳۱ قطعنامه روشن و مشخصی است. امریکا با خروج از توافق هستهای با ایران و اعلام اینکه دیگر در این توافق مشارکت نخواهد داشت عملا هم برجام و هم قطعنامه ۲۲۳۱ را نقض کردهاست. مقامهای دولت ترامپ در اینباره ادعای عجیب و غریب و بدون مبدا و ریشه حقوقی را مطرح کرده و میکنند. به عنوان نمونه ادعا میکنند که قطعنامه ۲۲۳۱ و برجام دو سند مجزا هستند. فردی که آشنایی اولیه با حقوق بین الملل، مسائل سازمان ملل و شورای امنیت داشته باشد می داند که برجام به عنوان ضمیمه الف قطعنامه ۲۲۳۱ به بخشی از این قطعنامه تبدیل شد و در حقیقت توافق هستهای ۱+۵ وقت با ایران به تایید قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل رسید. بنابراین نمی توانیم بگوییم برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ دو سند مجزا هستند.اما چرا دولت ایالات متحده چنین ادعایی را مبنی بر دو سند مجزا بودن قطعنامه ۲۲۳۱ و برجام مطرح میکند؟ خروج ایالات متحده از برجام خلاف مقررات بینالمللی بود و با انتقادهای داخلی و خارجی روبه رو شد. حتی بسیاری از کشورهای متحد و نزدیک به ایالات متحده هم منتقد این رویه و خروج واشنگتن از توافق هستهای بودند. بنابراین مقامات دولت ترامپ اخیرا این ادعا را مطرح میکنند که بله ما از برجام خارج شدیم اما در قطعنامه ۲۲۳۱ مشارکت داریم.
در اینجا نیز مغلطه می کنند چرا که ۲۲۳۱ مجزا از برجام نیست اما امریکاییها نمیتوانند بگویند یا جرات این را ندارند که بگویند ما به قطعنامه ۲۲۳۱ عمل خواهیم کرد چرا که عمل کردن به این قطعنامه به معنای عمل کردن به برجام است و این مساله با رویهای که در دو سال گذشته داشته اند در تناقض است.کاخسفید در این پرونده گرفتار شده است. به عنوان نمونه وقتی مایک پمپئو می گوید ما همچنان عضو هستیم یا در آن مشارکت داریم به نخستین سوالی که باید پاسخ بدهد این است که در کجا عضو هستید و مشارکت داشته و دارید؟ طبیعتا نمیتواند بگوید ما در برجام مشارکت داریم چرا که باید بعد به این سوال پاسخ دهد که چرا به آن عمل نمی کنید. در قطعنامه ۲۲۳۱ تصریح شده که اعضای برجام به عنوان شرکای این توافق هستند و آیا کسی میتواند بگوید من برجام را قبول ندارم اما مشارکت کننده در آن هستم؟ادعاهای اخیر مقامهای امریکایی درباره تلاش برای تصویب قطعنامه جدید یا استفاده از ادعای مشارکت در قطعنامه ۲۲۳۱ صرفا مغلطه، سفسطه ،بازی با کلمات و طنز است. چگونه کشوری که از دو سال قبل با خروج از یک توافق مفاد آن را نقض کرده میتواند امروز ادعا کند که همچنان مشارکت کننده در این توافق است؟ این ادعا علاوه بر آنکه هیچ پایه و اساس حقوقی ندارد از دید جامعه جهانی مردود است و حتی شرکای نزدیک امریکا هم می دانند که این حرف باطل است.امروز دیگر کشورهای مختلف هم میدانند که در دولت دونالد ترامپ کسی به منطق و حقوق بینالملل اهمیت نمیدهد و این دولت صرفا به دنبال تامین منافع غیرمشروع خود است.
در حال حاضر وضعیت همکاری ایران با سازمان ملل در حل و فصل پروندههای منطقهای چون افغانستان، یمن و سوریه در چه سطحی است؟ شاهد بودیم که اخیرا دبیرکل سازمان ملل درباره دو پرونده افغانستان و یمن تماسهایی با وزیر خارجه کشورمان داشت.
ما در پیگیری پروندههای منطقهای هم در سطح رایزنیهای منطقهای فعال هستیم و هم در سطح سازمان ملل. یکی از موضوعاتی که من از ابتدای ماموریتم تعقیب کردهام موضوعات منطقهای اعم از افغانستان، سوریه یا یمن است. موضع ایران در تمام این پروندهها واحد است و آن هم این است که این مشکلات و بحرانها باید از طریق صلحآمیز و توسل به راهحل سیاسی و نه نظامی حل و فصل شود. تلاشهایی که ما در تمام این پروندهها داشتهایم گویای این است که هیچکدام از این بحرانها راهحل نظامی ندارند و راهحل نظامی نمیتواند تامینکننده منافع یک کشور در درازمدت باشد. همه ما باید در این پروندهها به سمت راهحل عادلانه و صلحآمیز حرکت کنیم. تلاشهای ما در افغانستان متمرکز بر کمک به حل اختلافهای داخلی است تا دولت این کشور به عنوان یک مجموعه یکپارچه گفتوگوهایی را با گروههای مختلف از جمله طالبان پیش برده و به راهحل درازمدتی در جهت تامین آسایش مردم افغانستان برسد. ما خواهان پایان دخالت و حضور نیروهای خارجی در افغانستان هستیم و مواضع خود را در سطح سازمان ملل هم مطرح کردهایم. در پرونده افغانستان در سطح سازمان ملل با دبیر کل، معاون مربوطه او همچنین نماینده ویژه دبیر کل در امور افغانستان ارتباط داریم. در سطح منطقه هم در این پرونده فعال هستیم و با کشورهای مختلف که یا همسایگان افغانستان هستند یا بازیگران فعال در این حوزه و پرونده به حساب میآیند در ارتباط هستیم. سازمان ملل هم میداند که ایران در پرونده افغانستان هم نقش سازندهای دارد و هم آماده همکاری است.
درباره بحران یمن هم جمهوری اسلامی از ابتدا تاکید کرد که این بحران راهحل نظامی ندارد و باید ابتدا به ساکن با برقراری آتشبس سراسری، مسائل انسانی حل و فصل شود. در حال حاضر یک بندر در یمن تحت فشار شدید سیاسی و اقتصادی قرار دارد و ارایه خدمات به مردم این منطقه عملا غیرممکن شده و فرودگاه این منطقه هم بسته شده است. با برقراری آتشبس، فرصت کمکرسانی و کارهای بشردوستانه فراهم شده و میتوان به شکلگیری گفتوگوهای یمنی-یمنی هم امیدوار بود. در پرونده یمن هم شخص آقای ظریف و هم بنده چندبار با دبیرکل و نماینده ویژه ایشان در امور یمن در ارتباط بودیم و هستیم. تماسهای نزدیک و گفتوگوهای خوبی صورت گرفته و در این پرونده وارد جزییات کار با سازمان ملل شدهایم و تلاش ما این است که در این روند، هر چه سریعتر به راهکاری برسیم که صلح و آرامش را در یمن برقرار کند. در مورد پرونده سوریه، سالهاست که با ترکیه و روسیه در چارچوب فرآیند آستانه همکاری نزدیک داریم و امیدوار هستیم که این همکاریها هر چه زودتر به نتیجه برسد. در این پرونده نیز در سطح سازمان ملل با نماینده ویژه دبیرکل در امور سوریه ارتباط نزدیک داریم و امیدوار هستیم که هر چه زودتر صلح و آرامش در این کشور بدون دخالت خارجی برقرار شود. در تمام این کشورها مردم میتوانند درباره سرنوشت خود تصمیمگیری کنند.
فکر میکنید تا چه اندازه شیوع ویروس کرونا و رفتارهای یکجانبهگرایانه برخی کشورها بهخصوص امریکا (مثلا قطع بودجه این کشور در سازمان بهداشت جهانی یا بازخرید کالاهای ضروری برای مبارزه با کرونا در میانه پرواز از چین به فرانسه) منجر به تغییر معادلههای سیاسی میان کشورها در آینده نزدیک شود؟ برخی کارشناسان میگویند، شیوع این ویروس در کوتاهمدت انگیزههای ناسیونالیستی را در کشورها تحریک میکند و برخی دیگر از توجه بیشتر جامعه جهانی به همکاریهای چندجانبه و «نه» به یکجانبه گرایی سخن میگویند.
موضوع ویروس کرونا پیچیده است و دنیا هنوز درگیر تلاش برای مدیریت و مهار این بیماری است. فعلا تمرکز کار بر این است که چگونه میتوان هرچه زودتر با کمترین تلفات این ویروس را شکست داد. در این میان سازمان بهداشت جهانی نقش مهمی ایفا میکند و درست در اوج مبارزه جهانی با ویروس کرونا که این سازمان باید کار خود را به خوبی پیش ببرد، دولت دونالد ترامپ بودجه ایالات متحده برای این سازمان را قطع کرد. این اقدام دولت ترامپ با انتقاد کشورهای مختلف روبهرو شده و در داخل سازمان ملل، هم کشورهای متفاوت و هم گروههای مختلف از جمله غیرمتعهدها یا گروه ۷۷ (گروهی که عمدتا به مسائل اقتصادی سازمان ملل میپردازد) نسبت به این موضوع عکسالعمل نشان دادند. طبیعتا در چنین فضایی لزوم مبارزه با یکجانبهگرایی دولت ایالات متحده بیشتر مورد توجه قرار میگیرد. اما شاید برای پیشبینی این موضوع که با اتمام خطر کرونا چه اتفاقی در سطح بینالمللی رخ میدهد، زود باشد. در حال حاضر ایدههایی نظیر پایان جهان تکقطبی، رونمایی از جهان چندقطبی یا تغییر هندسه رقابت قدرتها مطرح شدهاند اما نمیتوان به راحتی پیشبینی کرد که آیا مثلا حرکتهای ناسیونالیستی تقویت میشوند یا خیر. در این مقطع آنچه مشخص است این است که با مشکلات بینالمللی باید با همکاری بینالمللی مبارزه کرد. به عنوان نمونه، مهار مشکلات محیطزیستی نیاز به اقدام هماهنگ بینالمللی دارد و این مسائل نشاندهنده آن است که در آینده نزدیک توجه به چندجانبهگرایی بیشتر خواهد شد. در عین حال اینکه ممکن است در برخی کشورها برخی حرکتهای ناسیونالیستی تقویت شود اما معضلهای جهانی که کم نیستند و نیاز به اقدام هماهنگ بینالمللی دارند نشان میدهند که چندجانبهگرایی باید مبنای کار باشد نه یکجانبهگرایی.
دولت امریکا در ابتدای شیوع ویروس کرونا در ایران ادعا کرد که پیشنهاد کمک دارویی و پزشکی به تهران داده و ایران آن را رد کرده است. آیا در این بازه زمانی نمایندگی ما در نیویورک پیامی از سوی دولت ترامپ دریافت کرده است؟
درباره پیشنهاد کمک دارویی و پزشکی نمایندگی ما در نیویورک چیزی دریافت نکرد. به نظر میرسد ایالات متحده به دنبال تبلیغ این موضوع است تا در سطح بینالمللی وانمود کند که ما آماده کمک به همه کشورها از جمله ایران هستیم و این ایران است که کمک ما را رد میکند اما در عمل اقدامهایی که انجام داده و میدهند ثابت کرد که در این پیشنهاد هم صادق نبودند. چهرههای متفاوت دولت ترامپ ادعا میکنند که در حوزه دارو، تجهیزات پزشکی و اقلام انساندوستانه تحریمی وجود ندارد و این موارد از حوزه تحریمهای یکجانبه ایالات متحده خارج هستند. طبق این ادعا شرکتهای مختلف دارویی و تجهیزات پزشکی برای پیشبرد تجارت با ایران نیازی به اخذ مجوز جدید ندارند. این ادعا روی کاغذ یک چیز و در عمل چیز دیگری است. زمانی که کشورها و شرکتهای مختلف دارویی یا تجهیزات پزشکی نگران باشند که در نتیجه تجارت با ایران از سوی امریکا تنبیه خواهند شد این مساله به مانعی برای کار آنها با تهران تبدیل خواهد شد. این مساله فقط هم درباره ایران مصداق نداشت و کوبا نیز با مشکلات مشابه روبهرو بود. ما معتقد هستیم که تحریمهای ظالمانه ایالات متحده باید برداشته شود تا ایران بتواند با پول خود نیازهایش را تامین کند. ما نیازی به کمکهای دولت ترامپ نداریم. پولهایی داریم که اگر دسترسی به آنها ممکن شود، میتوانیم خریدهای خود را انجام بدهیم. دولت دونالد ترامپ حتی در مساله کرونا که بحران جهانی هم است صادقانه عمل نکرده و مورد انتقاد کشورهای مختلف، سازمانهای مردم نهاد در داخل ایالات متحده و حتی اعضای کنگره این کشور قرار گرفته است اما متاسفانه با وجود این انتقادها هم تغییری در رفتار امریکا مشاهده نشد.