سرویس تاریخ «انتخاب»؛صبح به اتفاق میرزا حسین خان به دیدن لئون بورژوا رفتیم، بر حسب معرفی مادام مناردوریان. پیر مرد خوبی بود. اظهار برادری هم کردیم. در باب مجمع ملل گفتگو کردیم که چه وقت باید ما اظهاری بکنیم. گفت حالا هم اگر بکنید عیبی ندارد. اما ابتدای آن دو ماه هنوز نشده. معلوم نیست از امضای معاهده صلح خواهد بود یا از موعد دیگر. در خصوص کارهای دیگر هم صحبت کردیم و وعده داد که در فکر ما باشد و مخصوصا با پیشون مذاکره کند.
بعد از ظهر مشغول چیز نویسی شدم. عصر با انتظام الملک و عبدالحسین خان به گردش رفتیم به پارک بوت شومون. چون کالسکه چی نمی دانست با اتوموبیل داخل پارک شد و پلیس جلوی او را گرفت. معلوم شد مرتکب خلاف شده و جریمه خواهد شد. نیز معلوم شد شب ها این محل خطرناک و محل رفت و آمد اوباش هاست. بعد از شام هم به گردش به بوا دوبلن رفتیم به ضمیمه مشاور، چون شب مهتاب بود. اگرچه خوب بود اما آن اندازه صفا که من متوقع بودم نداشت. بوت شومن خیلی با صفا بود، مخصوصا به واسطه آن که دره و ماهور دارد.
