Sajad Jiyad در وبسایت «شورای اروپایی روابط خارجی» نوشت: پس از گذشت بیش از پنج ماه از اداره کشور توسط دولت موقت و ناکامی دو نامزد در تصدی پست نخست وزیری، سرانجام عراق نخست وزیر جدید خود را شناخت. مصطفی الکاظمی چهرهای نسبتاً ناشناخته است که پیش از این ریاست سرویس اطلاعاتی ملی را برعهده داشته است. او راهی دشوار در حفظ ثبات عراق آن هم در اوج تنش ایران و آمریکا در پیش دارد. به نظر میرسد پس از تلاشهای بسیاری از کشورها برای اعمال نفوذ بر بغداد جهت به قدرت رسیدن نامزد مطلوبشان برای نخست وزیری، حالا هر دو کشور ایران و آمریکا به دنبال نزدیک شدن به الکاظمی و کمک جهت حفظ نظم مطلوب خود هستند.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»؛ در ادامه این مطلب آمده است: بخشی از موفقیت کاظمی در تشکیل دولت جدید ناشی از انعطاف پذیری وی بوده است. در دوره نامزدی، کاظمی نشان داد فردی عملگرا است و چندین تغییر در نامزدهای خود برای کابینه را پذیرفت. در این بین واشنگتن نیز با صدور مجوز واردات برق عراق از ایران برای چندین ماه دیگر به این روند کمک کرد. پس از اینکه دولت کاظمی رأی اعتماد مجلس را به دست آورد، مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا به سرعت از آن استقبال کرد و در همان روز هم گفتگویی تلفنی با نخست وزیر جدید داشت. پمپئو در این گفتگوی تلفنی بر حمایت آمریکا از عراق تاکید و به همین منظور معافیت عراق از تجارت با ایران را تمدید کرد. گروههای وابسته به ایران در بین نیروهای بسیج مردمی عراق و برخی از جناحهای سیاسی شیعه عراق قبلاً برای جلوگیری از به قدرت رسیدن الکاظمی کارزاری تشکیل داده بودند. با این حال، پس از یک سری از دیدارهای سطح بالا بین مقامات تهران و بغداد، سرانجام ایرانیها با این انتصاب موافقت کردند. بر این اساس، جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران انتصاب الکاظمی به نخستوزیری را تبریک گفت.
کاظمی فاقد پایگاه مردمی است و هیچ حزبی هم در مجلس ندارد که بتواند بر آرا آن تکیه کند. او باید برای حفظ قدرت، همه جناحها را در کنار خود داشته باشد. این امر اعمال فشار برای اصلاحات را بسیار دشوار میکند، زیرا وی فاقد آرا حزبی در پارلمان است. با توجه به اینکه سیستم سهمیهای در عراق برای تقسیم قدرت بر مبنای قوم و فرقه همچنان بر سیاست حاکم است، کاظمی برای پیش برد سیاستهایش باید در همین راستا حرکت کند.
در این بین پنج چالش مهم وجود دارد كه سرنوشت عراق را در كوتاه مدت تعیین میكند و به موجب آن میتوان در مورد مثبت یا منفی بودن عملکرد الکاظمی قضاوت کرد. اولین نکته بحث اقتصاد و بحران مالی است. اکنون به دلیل پایین بودن قیمت نفت، نگرانیهای گستردهای درمورد اینکه آیا دولت عراق قادر به پرداخت حقوق کارمندان دولتی در این ماه خواهد بود یا نه وجود دارد.
دوم به نظر میرسد داعش در حال ظهور دوباره است. مبارزان این گروه در همان استانهایی که در سال 2014 به تصرف خود درآوردهاند، دوباره حملاتی ترتیب داده و در حال قدرت گرفتن مجدد هستند.
سوم، عراق باید پاسخهای مناسب برای مقابله با بحران کووید-19 آن هم با توجه به شرایط اقتصادی فعلی خود در نظر بگیرد. این امر به این دلیل است که بخش بزرگی از جمعیت عراق برای گذران زندگی به درآمد روزانه متکی هستند.
چهارم، دولت باید مجددا سعی کند تا اعتماد مردم معترض را آن هم بعد از اتفاقاتی که اخیرا افتاد به دست آورد. کاظمی بعد از به قدرت رسیدن دستور آزادی معترضان را صادر کرد. برای خانوادههای کسانی که زخمی و کشته شده شدند هم قرار است غرامت در نظر گرفته شود. نخست وزیر جدید همچنین دستور تحقیقات کامل درباره سرکوب اعتراضات را صادر کرد. کاظمی دوباره ستوان عبدالوهاب آل سعدی را به عنوان فرمانده سرویس ضد تروریسم یعنی بالاترین یگان ویژه نیروهای عراق منصوب کرد. بسیاری از عراقیها از این اقدامات استقبال کرده و آن را اولین قدم برای ترمیم روابط دولت با معترضین میدانند. با این حال تظاهرکنندگان هنوز هم انتظار دارند که کاظمی همانطور که وعده داده طی یک سال آینده انتخابات را برگزار کند.
سرانجام، عراق باید روابط خود با تهران و واشنگتن را به گونهای تنظیم كند كه از استقلال عراق محافظت شود و دولت مركزی بتواند دوباره كنترل دستگاه امنیتی را به دست بگیرد. روابط دیپلماتیک بغداد با واشنگتن از ماه اکتبر دچار تنش شده است. دولت کاظمی اکنون فرصتی برای کاهش این تنش و تدوین نقشه راه عملی برای گفتگوی استراتژیک آمریکا و عراق که از ماه ژوئن آغاز میشود را دارد. از نظر تئوری، این مذاکرات بر اساس توافق نامه چارچوب استراتژیک منعقد شده بین عراق و آمریکا در سال 2008 خواهد بود. از نظر عملی، مذاکرات در مورد نقشه راه برای حضور نیروهای آمریکایی درگیر و تعامل با عراق احتمالاً فراتر از انتخابات آمریکا در ماه نوامبر ادامه خواهد داشت.
کاظمی اظهار داشته که برای تشکیل این گفتگو تیم ویژهای را تشکیل میدهد. در این راستا، احتمالاً نخست وزیر روی سه موضوع اساسی که میتواند در رفع مشکلات داخلی به وی کمک کند، تمرکز دارد. اولین نگرانی در مورد چگونگی ادامه فعالیت آمریکا در مقابله با داعش است و اینکه عراق باید چه کاری برای بهبود زیرساختها و سیاستهای امنیتی خود انجام دهد. دومین اقدام او باید در راستا دریافت پشتیبانی اقتصادی و تشویق جامعه جهانی برای کمکهای بیشتر مالی جهت بازسازی کشور باشد. سومین چالش مربوط به روابط عراق با ایران و نیروهای بسیج مردمی مورد حمایت این کشور است.
توافقنامههای طرفین در حال حاضر تازه در ابتدای راه است. باید پرسید آیا آمریکا میتواند از تضعیف دولت کاظمی خودداری کند. یا ایران چگونه به مذاکرات واکنش نشان خواهد داد و آیا دولت عراق قادر خواهد بود به اهداف اصلی خود برسد. از آنجا که انتخابات ریاست جمهوری آمریکا میتواند تأثیر عمدهای بر گفتگوها داشته باشد، ممکن است ماهیت روابط آمریکا و عراق همچنان دستخوش تغییر شود.
کاظمی همچنین باید درگیر اقدامات کوچک اما اساسی در زمینه رفع نگرانی معترضان عراقی باشد. در غیر این صورت، نارضایتیهای اساسی بسیاری از مردم موفقیتهای دیپلماتیک احتمالی او را تحت الشعاع قرار میدهد. پیشبینیهای زیادی در مورد اینکه کاظمی و سیستم سیاسی آن، قادر به رفع این چالشها نیستند، وجود دارد. با این حال، نخست وزیری او تا حدی به معنای به رسمیت شناختن این [واقعیت] از سوی رهبران سیاسی عراق، واشنگتن و تهران است که عراق به خاطر خودش و تنش زدایی ایران-آمریکا باید مسیری جدید جدید را پی بگیرد است
الکندوری، تحلیلگر مسائل سیاسی در گفتگو با الخلیج آنلاين تاکید میکند: «روزی که الکاظمی هیئتی را به عربستان فرستاد، یک تماس تلفنی با اسحاق جهانگیری، معاون حسن روحانی داشت و ایشان در خصوص راه اندازی کمیته دوستی بین ایران و عربستان و اجرا کردن طرحهایی توافق کردند.»