بسیاری اوقات شاهد خبر پربییندهترین سریال یا برنامه تلویزیون بودهایم که معمولا هم با این عبارات همراه است مثلا: «براساس نظرسنجی مرکز تحقیقات صداوسیما در هفته اول نوروز ۹۹، بیش از ۹۰درصد مردم سراسر کشور بیننده برنامههای تلویزیونی بودهاند که ۸۰.۵درصد آنها برنامههای ویژه نوروز را تماشا کردهاند. در میان برنامههای مختلف سریال نوروزی، «پایتخت۶» شبکه یک سیما با ۷۵درصد مخاطب بیشترین بیننده را داشته است.»
یا همین اخیرا درباره برنامههای ماه رمضان اعلام شد: سریال «زیرخاکی» از شبکه یک با ۴۴ درصد مخاطب در صدر این فهرست قرار داد. سریال «بچه مهندس۳» از شبکه دو با ۳۳ درصد مخاطب در رتبه دوم و «سرباز» از شبکه سه با ۲۴ درصد در رتبه سوم است.
حال نکتهای که محل بحث و مورد مناقشه است چگونگی انجام این نظرسنجیها و به دست آوردن چنین آمارهایی است. آمارهایی، چون اعلام بیش از ۹۰ درصد مردم بیننده برنامههای تلویزیونی بودهاند و ...
ماجرا از آنجا شروع شد که "حسن وارسته" نویسنده سریال «بچه مهندس» در یک گفتوگوی لایو اینستاگرامی با صفحه رسمی روابط عمومی تلویزیون گفت: «من این نظرسنجیهای مرکز تحقیقات را قبول ندارم. با این دوستان سالهای سال کار کردم و میدانم چطور آمار میگیرند. خیلی روشهایشان به روز نیست.
براساس شماره تلفنهای ثابت نظرسنجی میکنند و این روزها هم که به خاطر شیوع کرونا فقط یک سوم پرسنلشان کار میکنند و خیلی نمیشود روی نتیجه این نظرسنجی حساب کرد.»
او به این مسئله اشاره کرد که خودش در تقریبا یکی دو دهه اخیر با مرکز افکارسنجی رسانه ملی در ساختمان مشخص آنها در مجموعه جام جم همکاری داشته و از این گفت که به حبیباللهی مدیر سابق و همچنین مدیران جدید این مجموعه اشکالات این شیوه نظرسنجی را گوشزد کرده است. هرچند مجری برنامه لایو اشاره کرد که این سیستمهای سنجش تغییر کرده است، اما حسن وارسته با تاکید بر اینکه بر اساس فکتهایی تازه صحبت میکند گفت که از جزئیات مطلع است.
نکته مهمی که میتواند اساس این نظرسنجیها را در صورت واقعیت ادعا، از نظر علمی زیر سئوال ببرد، جایی بود که وارسته به لیست محدود شمارههای تماس اشاره کرد. یعنی اینکه در نمونهگیری تصادفی از کل جامعه، این نظرسنجیها در جمعی محدود انجام میشود که احتمال شرطی شدن به سئوالات را دارد و یا نمونه مناسبی برای اینکه به کل جامعه تعمیم داده شوند، نیست.
وارسته در ادامه صحبتهایش به روشهای نوینی اشاره کرد که میتوانند جایگزین تماس با چند شماره ثابت باشند. وی گفت: «مثلا تلوبیون یا یوتیوب و آپارات میتوانند مرجع خوبی باشند. میزان بازدید سریالها در تلوبیون کاملا مشخص است.»
گاهی اوقات اشاره شده است که نظرسنجیهای ماهانه روابط عمومی سازمان صداوسیما معمولا از بازههای ۴۱۶ نفری به دست میآیند و بر اساس پیمایشهای تلفنی به کل جامعه تعمیم داده میشوند.
بر خلاف برخی از ادعاها که «من تلویزیون نمیبینم و ...» بر اساس شواهد و تجربه میتوان گفت: اتفاقا تلویزیون در بین قشرهای مختلف جامعه به عنوان یک پایگاه ثابت حضور دارد و بسیاری هم بیننده برنامهها و سریالهای آن هستند، البته نه به آن شوری شور "۹۰ درصدی" و نه به بی نمکی "کسی که اصلا تلویزیون نمیبینه"، همواره طیفهای ثابتی در جامعه هستند که مخاطب آن هستند.
واقعیت این است که سریالها و برنامههایی که بینندهشان زیاد باشد به شکلی خود را بروز میدهند و جامعه هم به سرعت متوجه آن خواهد شد، درباره آن حرف زده شده و از طرف رسانهها هم مورد توجه قرار میگیرد و یا در شبکههای اجتماعی به اشکال مختلف مطرح میشود. همین امسال سریالهای «پاینخت ۶ و یا «نون، خ. ۲» و «زیر خاکی» نمونههایی واضح از استقبال تماشاگران از آنها بودند.
نمونه جالب در تعطیلات عید امسال این بود که بعد از پخش ۴ یا ۵ قسمت از سریال پایتخت وزارت ارتباطات اعلام کرد و نشان داد که در ساعت پخش این سریال حجم ترافیک اینترنت کاهش چشمگیری دارد و حتی در زمان آگهی بازرگانی وسط سریال دوباره شاهد بالا رفتن ترافیک اینترنت بودیم.
از بحث و سخنهایی که در فضای مجازی هم پیرامون یک برنامه یا سریال شکل میگیرد میتوان پی برد که آیا مخاطب داشته است یا خیر، ولی برخی اوقات هم همین شبکههای اجتماعی درصد خطا رابالا میبرد برای مثال یک بخش کوتاه ۲ یا ۳ دقیقهای از یک برنامه در فضای مجازی به هر دلیلی مورد توجه قرار میگیرد و بازنشر زیادی هم پیدا میکند و یا با بحث و جدل فراوان درباره آن همراه میشود، ولی واقعا نمیتوان گفت: تمام این اتفاقات دلیلی بر پر بیننده بودن آن برنامه یا سریال است و شاید فقط همین بریده ویدیوی آن است که تا این اندازه توجه جلب کرده است.
حال که نویسنده سریال بچه مهندس چنین با دلیل و برهان و بر اساس همکاری خود با مرکز تحقیقات صداوسیما اساس این نظرسنجیها را زیر سوال برده است جا دارد تا صداوسیما و علی الخصوص تلویزیون - برای احترام به مخاطب هم شده - روند و چگونگی این نظرسنجیها رابه شکلی صریح اعلام کند و نشان دهد که این آمارهای غالبا بالای ۸۰ و ۹۰ درصد بر چه اساسی به دست آمده است؟
این شفافسازی هم به نفع خود صداوسیماست و هم اینکه باعث میشود برنامهسازان هم جایگاه واقعی برنامه خود را بدانند.
میده