دکتر عبد الحسین باهر،
مهمترین نتایج اجتماعی مفاسد اقتصادی به خصوص اختلاس را «بی اعتمادی به
نظام بانکی» و«بدبینی جامعه به مسئولین» می داند.
به گزارش انتخاب به نقل از الف: استاد دانشگاه شهید بهشتی معتقد است که با افشای مفاسد اقتصادی به خصوص اختلاسی با ابعاد اخیر،می تواند نظر عامه را مساله کمبودهای اقتصادی و ارتباط آن با فساد مالی در نظام مالی و اقتصادی کشور جلب کند و مردم هرگونه کمبود را در نیتجه این اقدامات تلقی کنند؛ چنانچه در نزد افکار عمومی جهانی و مردم در خصوص جامعه و نظام ارزشی ما ممکن نقصان ایجاد شود.
نخستین اختلاسگر
عبدالحسین تیمورتاش شاید از جمله نخستین اختلاسکنندگان بزرگی باشد که در قرن سیزده هجری شمسی میتوان از او یاد کرد.
نخستین اختلاس ثبت شده در تاریخ ایران در زمان رضا خان توسط تیمور تاش افشا شد. مطبوعات انگلیس و سایر کشورهای زیر سلطه انگلستان مطالبی را درباره پیشرفت ایران و جانشینی تیمورتاش مطرح کردند و شایع شد که کیف محتوی اسناد مهم وی مفقود شده است. سرانجام در آذرماه سال 1311 به دستور رضاشاه قرارداد دارسی لغو و تیمورتاش متهم به جاسوسی شد.
در همان سال موضوع اختلاس تیمورتاش با همکاری رییس آلمانی بانک ملی (در جریان تبدیل ارز) و حسینقلی نواب، رییس هیات نظارت مطرح شد. همچنین در همان اوان وکیلالملک دیبا، رییس حسابداری دربار و یار نزدیک تیمورتاش پس از محاکمه در دادگستری، توسط رضاشاه از کار برکنار شد.
در همان سال وی به اتهام ارتشا بازداشت و از وزارت دربار کنارگذاشته شد. او را به جرم رشوهخواری در دو دادگاه جداگانه به سه و پنج سال زندان و پرداخت جریمه محکومکردند. او در در مهرماه سال 1312 در زندان قصر به دست پزشک احمدی کشتهشد.
اختلاس شهردار وقت تهران در سال 1334
نصرتالله منتصر، از دولتمردان و رجال سیاسی ایران در دوران معاصر بود. وی از اعضای شرکت نفت ایران و انگلیس محسوب میشد و در سال 1334 از فروردین تا آبان ماه و به مدت هفت ماه شهردار تهران بود.
مهمترین اقدام منتصر در منصب شهرداری تهران، حفر چاه عمیق قلهک به عمق 120 متر بود. منتصر بعد از 7 ماه به اتهام اختلاس و بیلیاقتی در حفاظت از اموال دولتی به دادگاه فراخوانده شد و از مقام شهرداری تهران برکنار شد.
قوام متهم دیگر
احمد قوام ملقب به قوامالسلطنه، سیاستمدار ایرانی پایان دوران قاجار و روزگار پهلوی بود که پنج بار نخستوزیر شد که دو بار در پایان دوران قاجار و سه بار در زمان حکومت محمدرضا پهلوی بود. او فرزند میرزاابراهیم معتمدالسلطنه و نوه محمد قوامالدوله آشتیانی و برادر کوچکتر وثوقالدوله بود. در آذر 1326، بعد از استعفای احمد قوام، حکیمی بار دیگر به نخستوزیری رسید
این دوره زمامداری وی کوتاه بود. وی درباره قتل محمد مسعود استیضاح شد و استعفا کرد. در این دوره علیه قوام درباره اختلاس از خزانه دولت، طرح دعوی شد.
رد پای یک زن در اختلاس
ستاره فرمانفرماییان فرزند عبدالحسین میرزا فرمانفرما و از فعالان اجتماعی ایران بود که سالها ریاست سازمان مددکاری اجتماعی ایران را در دوره پهلوی بر عهده داشت با شروع انقلاب اسلامی 1357 و در نخستین روزهای اعدامهای انقلابی، متهم شد.
از جمله این اتهامات اختلاس، همکاری با اسراییل، همکاری با دربار و... بود ولی نام برده از کشور گریخته و به انگلستان و سپس به آمریکا رفت.
اختلاس پس از انقلاب، فاضل خداداد
پس
از انقلاب اسلامی در دهه 70 نام فاضل خداداد به همراه برادر یکی از چهره
های سیاسی مطرح وقت در پرونده اختلاسی با مبلغ نجومی 123 میلیارد به چشم می
خورد.
فاضل خداداد تاجری که این شغل را از پدر ثروتمند خود به ارث برده
بود، به اتهام تبانی با کارمندان بانک صادرات ایران و 123 میلیارد تومان
اختلاس از این بانک (معروف به اختلاس 123 میلیارد تومانی) به اعدام محکوم
شد.
ریاست دادگاه پرونده اختلاس بانک صادرات بر عهده غلامحسین محسنی اژهای بود. وی فاضل خداداد را مفسد فیالارض شناخته و به اعدام محکوم کرد و مرتضی رفیقدوست برادر محسن رفیقدوست دیگر متهم پرونده را به حبس ابد محکوم کرد. اما وی در سال 1382 از زندان آزاد شد. در دوران زندان، مرتضی رفیقدوست، مامور خرید زندان اوین میشود و میتوانسته بیرون بیاید و پس از مدتی عفو میشود و آزاد میشود.
ربابه امینیان
در
سالهاى پایانى دهه شصت و پس از پایان جنگ، غول طمع و ثروت اندوزى که در
سالهاى جنگ با شیوه هاى کوپنى و بگیر و ببندهاى حکومتى در شیشه بود، آزاد
شد.
سیستم بانکى با مقررات زمان جنگ قادر به جذب پولهاى مردم نبود. این
گونه بود که پدیده شرکتهاى مضاربه اى که همچون قارچ از چپ و راست سبز مى
شدند، ظهور کرد.
ربابه امینیان داراى مدرک کارشناسى اقتصاد بود که با راه اندازى یک شرکت مضاربه اى مبلغى کلان را کلاه بردارى کرده بود.
وی در دادگاه بود که خود را بى گناه مى دانست! و تقصیر را بر گردن مردم طماع و بى اطلاع از قوانین مى انداخت و جایى در دفاع از خود گفت اگر قوانین اقتصادى کشور سوراخ دارد نقصیر من است؟ من از حفره هاى موجود در قانون به صورت قانونى استفاده کرده ام و جرمى مرتکب نشده ام!
غلامحسین کرباسچی
در سال 1377 غلامحسین کرباسچی به همراه عدهٔ دیگری از معاونانش و شهرداران مناطق تهران توسط حفاظت اطلاعات نیروی انتظامی دستگیر و بازجویی شد.
کرباسچی از سوی قاضی غلامحسین محسنی اژهای به اتهام جرایم مالی محاکمه و به 3 سال حبس و 10 سال محرومیت از مشاغل دولتی و جزای نقدی محکوم شد. پرونده کرباسچی موجب احیای دادسراها شد. وی پیش از محاکمه به اتهام اختلاس مدتی را در بازداشت گذراند.
کرباسچی سرانجام پس از طی نزدیک دو سال حبس، با پادرمیانی اکبر هاشمی رفسنجانی و دستور رهبر انقلاب از زندان آزاد شد. وی از آن زمان به فعالیتهای غیر دولتی مشغول است
شهرام جزایری عرب
شهرام جزایری تاجر و فعال اقتصادی ایرانی بود که در سال 1381 در سن 29 سالگی و در جریان بزرگترین و جنجالیترین پروندهٔ فساد اقتصادی ایران بعد از انقلاب سال 1357 ایران بازداشت شد. او فعالیت تجاری خود را از دستفروشی شروع کرد.
ایجاد و تأسیس حدود 50 شرکت مختلف بازرگانی، کسب اعتبار موهوم از طریق مانورهای متقلبانه، برداشت 38 میلیارد و 10 میلیون ریال به دفعات مختلف و پرداخت آن به اشخاص به عنوان رشوه، جعل اسناد، تبانی در معاملات دولتی، اغوای مسؤولان بانکها، تسهیل و دریافت ارز، عدم به کارگیری تسهیلات در امر صادرات و واردات و ایجاد رکود در امر صادرات واردات، تهیه پیمان نامههای غیر قانونی و اخذ مقادیر قابل توجهی از این طریق از جمله کیفرخواست نماینده مدعی العموم در این پرونده بود.
در آن پرونده شهرام جزایری با اتهامات بسیاری از جمله ارتشاء، صادرات غیر قانونی، جعل اسناد دولتی و اختلاسهای کلان روبرو شد و بیش 50 تن به عنوان شرکای جرم وی روانهٔ دادگاه شدند که اغلب آنان را فرزندان مقامات نظام تشکیل میدادند.
شهرام جزایری در آن دادگاه به 27 سال حبس محکوم گردید ولی پس از اعتراض وی به حکم دادگاه، دیوان عالی کشور حکم دادگاه را نقض و دستور رسیدگی مجدد به پرونده او را صادر نمود..
در تاریخ 2 اسفند 1385 مجتمع ویژه جرائم اقتصادی اعلام کرد که شهرام جزایری در جریان انتقال برای معرفی داراییهایش موفق شدهاست ماموران محافظ خود را فریب داده و بگریزد.
دادگاه شهرام جزایری در غیاب وی به کار خود ادامه داد و در 7 اسفند 1385 او را به 14 سال زندان، 10 سال تبعید، 10 سال محرومیت از فعالیتهای بازرگانی و تجاری و جریمه نقدی 122 میلیون و 840 هزار و 200 دلاری محکوم کرد.
محمود هاشمی شاهرودی رئیس قوه قضاییه در 12 اسفند 1385 رئیس مجتمع ویژه جرائم اقتصادی و چند تن دیگر از مقامات مسئول در پرونده شهرام جزایری از جمله رئیس زندان اوین را برکنار کرد.
پس از بیان حدسها و احتمالات گوناگون و رسیدن خبرهای ضد و نقیض از دیده شدن شهرام جزایری در دبی، طبس و مناطق دیگر جهان، در تاریخ 27 اسفند 1385 ماموران اطلاعاتی ایران موفق شدند وی را در روستایی در کشور عمان دستگیر و به کشور بازگردانند.
شهرام جزایری بابت اتهامات فوق به 11 یازده سال حبس تعزیری، رد مبلغ 48 میلیون و 600 هزار و 185 دلار آمریکا به بانک ملی ایران و صندوق ضمانت صادرات، پرداخت جزای نقدی معادل دو برابر مبلغ فوقالذکر (97 میلیون و 200 هزار و 370 دلار آمریکا) به صندوق دولت جمهوری اسلامی ایران و محرومیت از فعالیت بازرگانی در بخش صادرات و واردات و نیز محرومیت از اخذ هرگونه تسهیلات بانکی اعم از ریالی و ارزی به مدت ده سال محکوم شد.
اختلاس 3هزار میلیاردی
پس از محاکمه شهرام جزایری هرچند از گوشه و کنار خبرهای مختلفی از ارتشا و اختلاس در بانکها و یا نهادهای دولتی (از جمله پرونده موسوی به فسادمالی در خیابان فاطمی یا بیمه ایران) به گوش می رسید اما در تابستان1390خبر اختلاس 3 هزار میلیاردی یک گروه اقتصادی در شبکه ای از بانکها، بسیار خیره کننده بود.
فردی به نام «امیر منصور الف.خ» مشهور به «امیر منصور آریا» با تبانی و نفوذ به شعبه بانک صادرات در محل کارخانه فولاد خوزستان، اقدام به صدور LCهای (اعتبار اسنادی ریالی داخلی) جعلی به مبالغ ده ها میلیارد تومان می کرده و بدون آنکه وجه های مذکور را به بانک بپردازد، آن ها را دریافت و به بانک های دولتی و خصوصی دیگر داخلی به قیمتی پایین تر از قیمت رسمی به فروخته می شد.
این اقدام «الف.خ» عاقبت پس از یک اشتباه، توسط بانک صادرات کشف و به نهادهای نظارتی گزارش می شود تا بزرگترین پرونده اختلاس کشور رقم بخورد.
«امیرمنصور آریا» با ایجاد برخی روابط و معاملات، سرمایه خانوادگی خودرا چند برابر کرده و بار دیگر ایران را به مقصد آلمان ترک می کند و پس از استفاده از این سرمایه در آلمان، بار دیگر به ایران برمی گردد.
امیر منصور آریا، سپس بانک آریا را نیز تاسیس می کند. در واقع یکی از اقدامات عجیب و بی سابقه در نظام بانکی کشور، راه اندازی یک بانک خصوصی با دارایی یک بانک دولتی است، چنانکه برای احداث بانک آریا، تسهیلاتی از سوی بانک صادرات به شرکت سرمایه گذاری «امیرمنصور» و شرکت «مه آفرید» که متعلق به «امیر منصور الف.خ» است واگذار می شود که در تاریخ بانکداری کشور، بی سابقه بوده است.
مدیرعامل بانک صادرات اعلام کرده اختلاس از 7 بانک دیگر بجز بانک صادرات صورت گرفته است. به جز بانک صادرات، بانک ملی نیز در معرض اتهام بود که مدیر عامل بانک پس از افشای اختلاس به خارج از کشور گریخت و دیگر بازنگشت.
ایراد هم از ناظر و قانون گذار هست