arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۵۵۴۱۰۸
تعداد نظرات: ۶ نظر
تاریخ انتشار: ۴۵ : ۲۳ - ۱۸ خرداد ۱۳۹۹

یک روحانی متفاوت!

محمد سروش محلاتی: آیت‌الله ابراهیم امینی، یک روحانی حکومتی بود به این معنا که در طی چهار دهه حساس‌ترین نهاد‌های جمهوری اسلامی مثل مجلس خبرگان و مجمع تشخیص مصلحت و امامت جمعه صاحب منصب بود. بعلاوه او بمعنی دیگری هم حکومتی بود، چون در عرصه سیاست کشور حضور فعال داشت و از کلیت نظام دفاع می‌کرد. البته روحانیون فراوانی در حکومت مسئولیت داشته و دارند، ولی حکومتی بودن وی با دیگران، تفاوت‌هایی داشت.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

محمد سروش محلاتی: آیت‌الله ابراهیم امینی، یک روحانی حکومتی بود به این معنا که در طی چهار دهه حساس‌ترین نهاد‌های جمهوری اسلامی مثل مجلس خبرگان و مجمع تشخیص مصلحت و امامت جمعه صاحب منصب بود. بعلاوه او بمعنی دیگری هم حکومتی بود، چون در عرصه سیاست کشور حضور فعال داشت و از کلیت نظام دفاع می‌کرد. البته روحانیون فراوانی در حکومت مسئولیت داشته و دارند، ولی حکومتی بودن وی با دیگران، تفاوت‌هایی داشت:

تفاوت اول - حضور او در حکومت، تغییری در زندگیش پدید نیاورده بود. خانه‌اش همان خانه قبل از انقلاب بود و زندگیش همان زندگی. او در قم از نادر افرادی بود که از امکانات نظام چیزی برای خودش برداشت نکرد، چه اینکه خود را از وجوهات شرعیه هم محروم کرده بود.

تفاوت دوم - او از نادر کسانی بود که از حکومت برای راه انداختن دفتر و مؤسسه و مدرسه و حوزه و دانشگاه و... استفاده نکرد و با گرفتن بودجه و امکانات دولتی، تشکیلات باصطلاح علمی و فرهنکی برای خود و ورثه ایجاد نکرد!

تفاوت سوم - مناصب حکومتی در رفتار او تأثیری نگذاشت و همان روحیه تواضع را تا آخر عمر حفظ کرد. با مردم زندگی می‌کرد و عوارض قدرت مانند احتجاب و فاصله از مردم، او را از توده مردم جدا نکرد. تا اخرین روز‌ها پس از نماز جماعت در مسجد اعظم کنار محراب می‌نشست و به حرف‌های مردم گوش می‌کرد.

تفاوت چهارم - به دلیل همین تفاوتها، براحتی می‌توانست از حکومت انتقاد کند، چون به هیچ‌کس مدیون نبود. بدون واهمه حق را آنگونه که می‌شناخت می‌گفت: زیرا چیزی برای از دست دادن نداشت. در خطبه‌های جمعه او پیوسته رگه‌های انتقادی آرام و معقولی وجود داشت.

تفاوت پنجم -، چون با مردم انس داشت و مناصب او را از آنان جدا نکرده بود از درد مردم به درستی خبر داشت و آن‌ها را در صحبت‌های خود منعکس می‌کرد. سخنانش از جنس واقعیات بود نه از جنس توهمات، زمینی حرف می‌زد نه آسمانی! یک بار در بحثی با آیت‌الله یزدی به او گفته بود: شما نانوایی سنگکی نمیایی که بدانی در میان مردم چه خبر است.

تفاوت ششم - هرچند بسیار به نظام علاقمند بود ولی در حکومت هضم نشده و عقلش را تعطیل نکرده بود؛ لذا می‌توانست مستقلاً فکر کند و دارای نظر باشد. در موارد متعددی نظرش با فضای کلی حکومت ناسازگار بود و برای خودش استدلال داشت.

تفاوت هفتم - از اصول و مبانی نظام دفاع می‌کرد ولی خود را بلندگوی فریاد‌های هر روز دیگران نمی‌دانست لذا سخنانش در خطبه‌ها تکرار مواضع صداوسیما نبود. پس از وقایع سال ۸۸ با اینکه تحت فشار برای واگوکردن تحلیل‌های رایج بود به این خواسته تن نداد و به مرور از این منصب کناره گرفت.

تفاوت هشتم - هرچند به امور سیاسی تعلق خاطر داشت ولی شأن اصلی خود را در روحانی بودن حفظ کرده و به آن پای‌بند بود. اول روحانی بود و بعد حکومتی، و لذا شخصیت مستقل حوزوی خود را برای امور حکومتی قربانی نمی‌کرد و آلت فعل سیاسیون قرار نمی‌گرفت. برای او سنگین بود که مثلاً موتلفه در مدرسین حوزه تأثیرگزار باشد و علما تابع عوام شوند. همان مصیبتی که در روحانیت تهران اتفاق افتاد و موجب اعتراض و استعفای آیت‌الله مهدوی‌کنی – به دلیل دخالت ... و... و... در امور جامعه روحانیت - شد. (ر. ک. خاطرات ۷۵ هاشمی، ص. ۳۲۳)

تفاوت نهم - خودش حکومتی بود ولی با حکومتی شدن حوزه بشدت مخالف بود. در این موضوع تحث تأثیر شخصیت آیت‌الله گلپایگانی بود و سفارش او را یادآور می‌شد که با اشک و بغض فرموده بود: ما تا اینجا حوزه را نگه داشتیم مبادا شما آن را از دست بدهید!

تفاوت دهم - خود را در حصار روحانیونِ نظام قرار نداده و ارتباط خود را در حوزه با گرایشات مختلف حفظ کرده بود؛ و در اثر این ارتباطات، دچار تنگ‌نظری اهل قدرت نبود، چه اینکه این عالم انقلابی اصیل در میان گروه‌های مختلف از حرمت برخوردار بود.

تفاوت یازدهم - شاگردی او در نزد علامه طباطبایی و ارتباط نزدیک و متمادی با وی، حکومتی بودنش را اخلاقی ساخته بود و برون‌گرایی، درون‌گرایی را از او نگرفته بود. او به حکومت از منظر اخلاق و تربیت می‌نگریست و نگاهش با دید متعارف علما که نگاه سیاسی یا فقهی به امور اجتماعی دارند، متفاوت بود. تألیفاتش نیز گویای این تمایز است.

تفاوت دوازدهم - در حکومت بودن، او را ثناخوان و گزافه‌گو نساخته بود. ذره‌ای تملق از کسی نمی‌گفت و در تعریف و تمجید از اصحاب دولت و مکنت به حداقل اکتفا می‌کرد. تعریف‌های او از بزرگان مانند امام خمینی هم کاملاً سنجیده و حساب شده بود و هرگز از اعتقادش فراتر نمی‌رفت.

تفاوت سیزدهم - در برابر انحرافاتی که مشاهده می‌کرد اگر می‌توانست اعتراض می‌کرد و اگر نمی‌توانست با آن همراهی نمی‌کرد و لذا در قصه "یا علی گفتن در هنگام تولد" تنها آیت‌الله حکومت در قم بود که اعتراض کرد و در سال‌های ترویج کذایی از جمکران حاضر به حضور و همراهی نگردید.

نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۶
در انتظار بررسی: ۱۲
غیر قابل انتشار: ۳
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۰:۳۲ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۹
12
5
خوب سعی می کنید اشتباهات خودتون در سال 88 را در لابلای تحلیل های افرادی مثل سروش محلاتی توجیه کنید
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۰۶:۴۱ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۹
خودت فهمیدی چی گفتی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!‌
علیرضا
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۷:۲۴ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۹
1
8
خدارحمتش‌کند‌چندباراورادیدم‌سطح ماست،نان‌سنگک‌
دردست‌داشت‌وراه‌می‌رفت‌بدون‌محافظ‌وماشین
ایرانی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۳۶ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۹
15
4
با سلام بالاخره بنده از فرمایشات آقای سروش محلاتی متوجه نشدم همراهی با نظام خوب است یا بد!، آقای محترم مگر انقلاب اسلامی جدای از اسلام راستین است مگر ولایت فقیه در راستای ولایت الانبیا و ولایت الائمه نیست پس چرا این افاضات را مطرح میفرمایید
حمید
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۳:۵۹ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۹
3
7
آخوند خوبی بوده،خدا رحمتش کنه
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۵:۲۳ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۹
1
8
خدایش بیامرزد،ایشان شخصیتی وارسته بود که میبایست در مسند قضا بکار گرفته میشد تا بدون توجه به اصول و اصلاح مفسدین را به سزای اعمالشان می رساند
نظرات بینندگان