خاطرات مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶، هر شب منتشر میشود. پیشتر، خاطرات «آیت الله» از سال ۵۸ تا ۷۱ در سرویس تاریخ «انتخاب» منتشر شده بود.
سرویس تاریخ «انتخاب»: متن کامل خاطرات ۷۱ تا ۷۶ (که به صورت اختصاصی در «انتخاب» منتشر میشود) در زیر آمده است
سال ۱۳۷۱
ساعت هشت ونيم صبح براى شركت در اجلاس [وزيران صنعت و تكنولوژي] اسكاپ [= كميسيون اقتصادي و اجتماعي سازمان ملل در آسيا و اقيانوسيه]، به سالن شيشهاى صداوسيما رفتيم. اول از نمايشگاه اجلاس، هم از ايران و هم از اسكاپ بازديد كردم. مقدارى با [آقاي رفيعالدين احمد]، [معاون دبيركل سازمان ملل و ] دبير اجرايى اسكاپ و مديركل يونيدو [= سازمان توسعه صنعتي ملل متحد] مذاكره نمودم. در جلسه افتتاحيه، بدون نوشته سخنرانى كردم كه براى حضار جالب بود. دبيراجرايي اسكاپ، براى سالروز شهادت 72 تن [در انفجار دفتر مركزي حزب جمهوري اسلامي]، يك دقيقه سكوت داد. سپس رؤساى همه هيأتها را معرفى كردند. به آنها خوشامد گفتم و به دفترم آمدم. خانواده شهداي هفتم تير آمدند. برايشان صحبت كردم.
دكتر [محمدحسين] عادلى، [رييس بانك مركزي] آمد. گزارشى از سفر مكه داد و از اسراف در هزينهها گفت. آقاى [بيژن نامدار] زنگنه، [وزير نيرو] آمد. راجع به امور آب و برق و سد سياه بيشه و طرح آب رسانى به يزد صحبت كرد. آقاى [عليمحمد] بشارتى از وزارت امور خارجه آمد و گزارش سفر حج را داد. از بعثه به خاطر خشكيها و تلخىها در برخود با عربستانىها انتقاد داشت.
عصر براى استقبال از [آقاي رحمان نبياوف]، رييسجمهور تاجيكستان، به فرودگاه [مهرآباد] رفتيم. بعد از مراسم سان و مصاحبه او به سعدآباد رفت و من به دفترم آمدم. ساعت هفت بعد از ظهر به دفتر آمدند. اول مذاكره خصوصى و سپس مذاكرات رسمى انجام شد؛ با زبان فارسى صحبت مىكرديم. بيشتر صحبتها دربارة نيازهاى آنها در زمينههاى همكارى بود.
ساعت نُه و نيم شب، براى مراسم ضيافت شام به سعدآباد رفتم. آنها هم آمدند. سر ميز شام سئوالات زيادى درباره اوضاع اقتصادى آنها نمودم؛ همه را به خوبى جواب دادند. وضعشان خوب نيست. دير وقت به خانه رسيدم.
سال ۱۳۷۲
خانوادههاى شهداى حادثه هفتم تير آمدند. با صحبت طولانى دلداريشان دادم. دكتر هاشمى[گلپايگاني]، براى دستور شوراى عالى انقلاب فرهنگى آمد. سپس شوراى جمهورىهاى جديدالاستقلال شمال را داشتيم. اقداماتى كه براى توسعه روابط، در دستور كار ارگانها بوده است، بررسى شد و براى سفر آيندهام به اين كشورها پيشنهادهايى مطرح كردند. موارد همكارى را مشخص كرديم.
عصر شوراى عالي اقتصاد در محل هيأت دولت برگزار شد. ساير اعضاي دولت هم بودند. اهداف كمّى و كلى برنامه دوم با اصلاحاتى تصويب شد. بعد از نماز مغرب و عشا به حسينيه امام خمينى رفتم و در مراسم عزادارى رهبرى شركت كردم. استماع صحبتهاى خطيب و مراسم نوحهخوانى و سينهزني انجام شد.
سال ۱۳۷۳
خانوادههاى شهداى هفتمتير آمدند.آقاى مشكينى مقدمهاى گفت و من هم صحبت تسليتآميز نمودم و بعد از صحبت، تعدادى از آنها مراجعاتى داشتند.
آقايان [عیسی]كلانترى، [سیدهادی] طباطبايى و فراهانى آمدند. توضيح طرح نيشكر اهواز را دادند و براى اختصاص طلب ايران از مصر براى خريد كارخانههاى شكر استمداد كردند. مصرىها حاضر شدهاند در ازای بخشى از طلب، كارخانه بدهند.
دكتر [حسن] حبيبى، [معاون اول رییسجمهور] آمد دربارة نقشه میهمانسراى دولتى در سعدآباد توضيحات داد. براى جلب موافقت سازمان برنامه استمداد كرد. طرح را زيادى بزرگ گرفتهاند: در حدود پنجاه هزار متر مربع ساختمان؛ گفتم نصف كنند.
عصر با وزراى اقتصادى، براى تعيين ميزان پرداخت ارز و بررسى جريان نقدينگي جلسه داشتيم. معلوم شد وضع نقدى ارزي در سال 1373 خوب است و تصميم گرفتيم، پرداخت نقدى را زياد كنيم و نيز دربارة پيشنهاد بانك مركزى براى بالا بردن سود سپردهها بحث كرديم و نپذيرفتيم؛ بحث ناتمام ماند.
سال ۱۳۷۴
خانواده شهداي هفتم تير آمدند. برايشان صحبتهاي آرامشبخش نمودم. [آقای عبدالمحسن المدعج]، وزير نفت كويت آمد. دربارة قيمت نفت و همكاريهاي فني و تجاري صحبت كرديم و سئوالاتي در مورد خسارتهاي نفتي و ترميم خرابيهاي مربوط به اشغال كويت و كودتاي قطر نمودم.
عصر هم دكتر آمد و آمپول پنيسيلين تزريق كرد. امروز تب نداشتم. در جلسه هیأت دولت، بحث دربارة اشتغال و بيكاري بود. معلوم شد، آمار درستي از آن نداريم و اظهارات حدسي است. قرار شد طرحي براي روشن شدن آن ارایه شود و براي اشتغال بيشتر با استفاده چهاردرصد تسهيلات بانكي سال جاري، در زمينههاي سريعالنتيجه اقدام كنيم وگروهي هم براي اداره آن انتخاب شدند.
در گزارشها، پذيرش تدريجي تغيير حكومت در قطر به چشم ميخورد و ما هم اعلان پذيرش كرديم. در اين دو سه روز، تقريباً در همه ملاقاتها و تلفنها، اظهار تعجب از نتايج سفر به آذربايجان ميشنوم؛ هم از جهت استقبال عظيم و كمنظير مردم و هم از نظر برملاشدن وسعت سازندگي و اقدامات عمراني و در نطقهاي قبل از دستور مجلس هم تأثير آن را به خوبي ميشود ديد. تلفني با رهبري در مورد اعتبارات ناجا و .... صحبت داشتم.
سال ۱۳۷۵
آقاى [محمدتقی] مصباح يزدى آمد. براى بقاياى هزينه مدرسهاى كه با كمك رهبرى و من ساخته است، استمداد كرد و از خوبى تحصيل شاگردان و افراد اعزامى به كانادا، تمجيد زيادى كرد. آقاى [زینالعابدین] قربانى، امامجمعه لاهيجان آمد و براى تقويت چايكاران و عمران منطقه ديلمان و برگزاری كنگره خرم لاهيجى استمداد كرد.
آقاى [محمد] فروزنده، [وزیر دفاع] و همكاران آمدند. ضمن تشكر از حمايت من براى ساخت گوشى تلفن موبايل در داخل، براى حمايت بيشتر استمداد كرد. قيمت را از چهارصد دلار به دويست دلار رساندهاند. عصر به خانه آمدم. استخر را آب انداختيم. تلفنى با عفت در لندن صحبت كرديم؛گفت رو به بهبودى است. امشب و ديروز، رعد و برق و باران زيادى داشتيم که براى اين فصل سال عجيب است.
سال ۱۳۷۶
از منزل به بهشت زهرا رفتیم؛ براى زیارت قبور شهداى هفت تیر و افتتاح مقبرهاى کـه روى قطعه آنها ساخته اند. عمده مخارج را من داده ام. آقاى [جواد] اژهاى، [داماد شـهید بهـشتی]، مجري بود و مهندس [میرحسین] موسوى، معمار آن است؛ خودشان توضـیحات دادنـد. بـه خاطر اینکه قبرها را برجسته کردهاند، این فـضا بـراى اجتماعـات و مراسـم مناسب نخواهد بـود. بخـشى از قبـور شـهداى جنـگ، منجملـه دکتـر [مـصطفی] چمـران و [موسی] نامجو را هم زیارت کردیم و مصاحبه اى کوتاه با صداوسیما داشتم. عفت هم با من بود.
به دفترم رفتم تا ساعت ده و نیم کارها را انجام دادم. آقاى ابراهیم امینـى، [نایـب ریـیس دوم مجلس خبرگان] آمد و براى هیأت رییسه خبرگان، وقت جلسه خواست. دعوت کـرد، براى مراسمی که حوزه مى خواهد به منظور قدردانى از خـدمات مـن برگـزار کنـد، بـه قـم بروم. از احتمال تضاد دو جریان در مورد کابینه و امور کشور که از هم اکنون علامـات آن ظهور کرده، اظهار نگرانی نمود.
مجمع تشخیص مصلحت نظام جلسه داشت آییننامه [داخلـی] را تکمیـل کـردیم. آقـاى [محمد] امامى کاشانى آمد. براى پرداخت قرضهایی کـه در جریـان انتخابـات بـه حـساب جامعه روحانیت مبارز بار آورده و از رهبرى هم نتوانسته اجازه بگیرد، استمداد کرد.
[آقاى علیاکبر] ولایتى، [وزیر امورخارجه] آمد. گـزارش سـفر بـه روسـیه و ملاقـات بـا [بوریس] یلتسین در مسأله صلح تاجیکستان را داد که همگـى از نقـش ایـران خوشـحال انـد.
آشیخ حسن صانعى، [رییس بنیاد 15خرداد] آمد. پیشنهاد داشـت کـه بـه مـدیریت شـوراى عالى انقلاب فرهنگى هم بعد از اتمام دوره ادامه دهم؛ نپذیرفتم.
اعضاى خانواده هاى شهداى هفتم تیر آمدند . آقاى [اسماعیل] فردوسى پور گـزارش داد و مــن هــم صــحبت آرامــش بخــش و امیــدزا برایــشان کــردم و از اهمیــت مبــارزات و آثــار شهادتشان در دوره تلاش براى تثبیت انقلاب گفتم.
عصر آقاى [سیدحسین] موسویان، سفیرمان در آلمان آمد. از وضعی که براى سفیرانمـان در اروپـا پـیشآمـده کـه همـه آنهـا در تهـران سـرگردانند و خـانواده هایـشان در آنجاهـا، ناراضی اند. مذاکره جدید آقاى مولمان، [فرستاده ویژه صدراعظم آلمان] با ایـشان را گفـت که خواسته است، ایران قید اینکه سفیر آلمان آخرین سفیرى باشد که بـه ایـران مـى آیـد را بردارد. گفته این شرط را آلمان ها نمى توانند بپذیرند، زیرا ممکن است بعضى از کشورهاى اروپایى، مثل انگلیس و دانمارك ، نخواهند به این زودى هـا سفیرشـان را برگرداننـد. گفـت آقاى [هلموت] کهل، [صدراعظم آلمان ]، حاضر اسـت بـا آقـاى [سـیدمحمد ] خـاتمى هـم مذاکره تلفنى داشته باشد. اظهار نگرانى داشت، از بازداشت سردبیر روزنامه ایراننیـوز که از دوستان اوست و فکر مى کند، [وزارت اطلاعات ]، از این طریق مـى خواهـد بـه او ضـربه بزند؛ مثل مسأله بازداشت مدیران ایران جامکو.
آقاى [محمدحسین] مقیمى، استاندار خوزستان آمد. گزارش کارها را داد و اجازه گرفـت که براى تقویت مرزها به ناجا [= نیروي انتظامی] کمک کند. مشکل عـدم تـأمین اعتبـارات مصوب رهبرى در سفر به خوزستان را گفت و دعوت کرد که براى مراسم بهره بـردارى از مرحله اول سد کرخه و سد مارون به خوزستان بروم.
شب میهمان رهبری بودم. امروز از مشهد آمـده انـد و فـردا برمـى گردنـد. دربـار اوضـاع ترکیه و اهمیت گروه دى-۸ صحبت کردیم و از ایشان خواستم که دادگاهى شدن [آقـای غلامحسین کرباسچی]، شهردار تهران پیگیری نشود؛ گفتنـد دخالـت نمـی کننـد. راجـع بـه نحوه مراسم تنفیذ و مسالی کابینه جدید صحبت کردیم.
در گزارش ها مـسأله تحویـل هنـگ کنـگ توسـط انگلـیس بـه چـین بعـد از ده هـا سـال حاکمیت انگلیس مهم است. دیر وقت به خانه رسیدم؛ کسى نبود. عفت به مراسم سـالگرد شهداى هفتم تیر رفته که در محل قتلگاه برقرار است.