arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۵۵۸۷۱۴
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۰۵ : ۱۵ - ۰۹ تير ۱۳۹۹

چند خاطره درس آموز از عالم وارسته حضرت آیت الله امینی (ره)

حجت الاسلام والمسلمین سید محمد موسوی زنجانی با ارسال یادداشتی برای سرویس تاریخ «انتخاب» به ذکر چند خاطره از مرحوم حضرت آیت الله امینی پرداخته است.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

بسم الله الرحمن الرحیم

قال الله تعالی فی القرآن الکریم:

رِجالٌ لا تُلْهيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللهِ وَ إِقامِ الصَّلاةِ وَ إيتاءِ الزَّكاةِ يَخافُونَ يَوْماً تَتَقَلَّبُ فيهِ الْقُلُوبُ وَ الْأَبْصارُ

نور، آیة 37              

بیش از چهل روز از ارتحال غریبانة عالم ربانی و مربّی و معلم اخلاق ، و الگویی از انسانیت ، خلاقیت و تواضع و فروتنی، حضرت آیت الله امینی (رضوان الله تعالی علیه )  گذشت. این روحانی بزرگوار و برجستة حوزة علمیة قم،  از چهره‌های خدوم و انقلابی و مؤلّفی پرتلاش بود و در طول حیات پرخیر و برکت خود منشأ آثار ماندگاری شد. وی در بین حوزویان و جوامع علمی و تربیتی در دوران اخیر از افراد شاخص و برجسته و از ستارگان درخشندة آن به شمار می‌رفت. این‌جانب ، با جناب ایشان آشنایی دیرینی داشتم ازاین‌رو، به جهت حقی که بر گردن من داشتند و دارند لازم دیدم چند خاطره از خاطرات خویش با آن مرحوم را به فرا دید خوانندگان آورم و بدین سبب، سطوری را به نگارش درآورده و یاد آن عالم حقیقی و بزرگوار و خدوم را زنده بدارم و اداي دینی به ساحت نورانی و مقدس آن زنده‌یاد، که رضوان الهی بر او باد! کرده باشم.

خاطرة اول

در سال 1364، که درآن سال‌ها حضرت آیت الله جنتی، رئیس وقت سازمان تبلیغات اسلامی، مسئولیت ستاد منطقة 6 سازمان تبلیغات اسلامی ، شامل سه استان سیستان و بلوچستان ، خراسان و هرمزگان، را به من سپردند،  به مناسبت هفتة وحدت «کنفرانس وحدت اسلامی » را در زاهدان برگزار می‌کردیم. یکی از سخن‌رانان اصلی این کنفرانس حضرت آیت الله امینی  (رضوان‌الله تعالی علیه) بود که این جانب ایشان را به زاهدان دعوت کرده‌ بودم و ایشان بعد از تشریف فرمایی در مهمان‌سرای دفتر نمایندة امام و امام جمعة زاهدان، زنده یاد مرحوم آیت الله عبادی (ره) استقرار یافتند.

در صبح روز برگزاری کنفرانس، در یکی از سالن‌های وسیع و مجهز شهر، که جمعیت زیادی را در خود جای می‌داد، و عمدتاً مدّعوین، مسئولین و علمای اهل سنت و تشیع زاهدان و استان بودند و تمام آن سالن بزرگ پر از جمعیت مدّعو شده بود، یکی از علمای مشهور و سرشناس دیگر، که از مسئولین طراز اول کشور هم محسوب می‌شد و از بردن نام ایشان معذورم و چند سال قبل به رحمت ایزدی پیوست (رحمت الله علیه)، به‌عنوان سخن‌ران افتتاحیة کنفرانس انتخاب شد، و مرحوم آیت‌الله امینی (ره) به‌عنوان سخن‌ران اختتامیه. لیکن متأسفانه سخن‌ران افتتاحیة کنفرانس به‌گونه‌ای تحریک‌آمیز و غیر فنی صحبت کرد که موجب جریحه‌دار شدن احساسات تعدادی از مدّعوین شد و آنان معترضانه جلسه را ترک کردند و به‌طورکلی جلسه از حالت عادی خارج، و سروسامان دادن آن وضعیت با دشواری انجام گرفت! به‌هرحال، پس از سخن‌رانی آن مرحوم و بازگرداندن افراد معترض به جلسه ، وقت تنفس و استراحت جهت پذیرایی اعلام شد تا جوّ جلسه نیز آرام شود. دراین‌ بین، ما متوجّه شدیم ایشان در جلسه نیستند و لذا جویای ایشان از افراد و اطراف‌واکناف گردیدیم که یکی از رانندگان، که ایشان را به جلسه آورده بود، بیان داشت که معظّم له بعد از اعلام وقت استراحت، از او خواسته است وی را به مهمان سرا  بازگرداند و او هم اطاعت امر کرده است. در این حال، من به مهمان‌سرا برای ملاقاتشان رفتم و دیدم که ایشان بسیار ناراحت و عصبانی است و اعلام کرد که بنده دیگر حاضر به بازگشت به محل اجلاس و ایراد سخنرانی نیستم و دلایل آن را بعداً برایتان خواهم گفت، و لذا فکر دیگری بکنید. از بنده اصرار و از ایشان انکار و استنکاف ! درنهایت با توجه به شرایط پیش‌آمده ، مجبور شدیم با کمال تأسف کنفرانس را، که قرار بود تا عصر آن روز ادامه داشته باشد، بدون استفاده از وجود آن مرحوم و سخن‌رانی ایشان به پایان برسانیم.

بعد از بازگشت به قم به منزل قدیمی و محقّر و بسیار سادة مرحوم آیت الله امینی (ره) جهت عذرخواهی از مسائل به وجود آمده در زاهدان و شنیدن دلایل آن مرحوم برای استنکاف از سخن‌رانی رفتیم، و ایشان با صراحت کامل و بدون مجامله فرمودند:

اولاً ، بدانید که ما انسان‌های معمولی و عادی همه تابع هوای نفسیم ! و هرکسی که ادّعا کند که هوای نفس را به‌صورت کامل در خود کشته است سخن گزاف و لاف بیهوده‌ای زده است ! مگر  کمّلین از اولیای الهی ما که، توانسته‌اند هوای نفسشان را کاملاً مهار کنند و خود را اسیر آن نکنند، و تابع آن نباشند.

ثانیاً ، شما که از مبانی فکری و نظری آن آقا در این زمینه مطلع بودید، چرا اصلاً از ایشان دعوت کردید که با صحبت‌های خود جلسه را متشنج نماید، و احساسات مخاطبان را جریحه‌دار؟

ثالثاً ، با توجه به اوضاع پیش‌آمده در فضای کنفرانس ، سخن‌رانی بنده بی‌معنی و بی‌مفهوم بود!

بنده هم در مقابل استدلال‌های کامل و دقیق ایشان تسلیم شدم و مطالب آن مرحوم را تصدیق کردم و به‌هرحال، با سختی فراوان توانستیم از ایشان عذرخواهی کنیم و علت مهم حادثة پیش‌آمده را جوانی و خامی خود عنوان کردم و ایشان هم با کمال بزرگواری و اخلاق کریمانه‌شان معذرت‌خواهی را پذیرفتند.

در نهایت ، خوانندة محترم این خاطره می‌تواند هرگونه برداشتی از  برخورد آن مرحوم داشته باشد، امّا ما درس‌های فراوانی از این برخورد عملی ایشان آموختیم، و صراحت لهجة مرحوم آیت الله امینی (رضوان الله تعالی علیه) و صداقت در گفتار و کردار آن زنده‌یاد در این قضیه برای همة ما درس‌آموز و عبرت‌انگیز بود.

خاطرة دوم

پس از ارتحال زنده‌یاد، فقیه و محقق برجسته و عالی قدر علوم قرآنی و مفسر قرآن و عالم بزرگوار و مردمی و ساده‌زیست، و ابو الشهید مرحوم آیت‌الله حاج شیخ هادی معرفت ( رضوان‌الله تعالی علیه) رئیس هیئت‌ امنای مؤسسة «یاران امین» در اواخر سال 1385، که وجودشان زینت‌بخش مؤسسه و بسیار مؤثر و مفید در تحقق اهداف مؤسسه بود - که شرح پذیرش ریاست هیئت امنای مؤسسه و خدماتی که در این مسیر به ما کردند، مجال دیگر و بیشتری می‌طلبد -  با مشورت دوستان و راهنمایی برادر مخلص و خدوم و توانا، حضرت حجت‌الاسلام‌والمسلمین جناب آقای نواب -  که عمر و خدماتشان دراز باد - که نایب‌رئیس هیات امناء مؤسسه بودند و هستند، و در تأسیس و راه‌اندازی این مؤسسه نقش حیاتی و اساسی داشته و دارند، و ما مرهون الطاف بی‌کران ایشان هستیم، به‌سوی مرحوم آیت‌الله امینی (ره) هدایت و راهنمایی شدیم. و با هماهنگی خود ایشان و به همراه هم به منزل آن مرحوم روانه شدیم. در ابتدا من شرح مختصری از اهداف عالی مؤسسه و هیئت ‌امنای آن بیان داشتم و این‌که پس از ارتحال و فقدان مرحوم آیت الله معرفت (ره) برای اجابت دعوت و تقبل ریاست هیئت‌ امنای مؤسسه به حضورتان شرفیاب شده‌ایم و بعد  حضرت آقای نواب صحبت‌های مرا تأیید کردند، معظّم له (رضوان‌الله تعالی علیه ) در نهایت پس از طرح سؤال‌هایی و پاسخ‌های ما ، این مسئولیت را پذیرفتند و ما خوشحال و مسرور از خدمتشان مرخص شدیم.

در این چند سال تا زمان بیماری و زمین‌گیری ایشان ، که با آن مرحوم بیشتر مراوده و دیدار و گفتگو داشتیم، حقیقتاً آن عالم ربانی و فقیه صمدانی و معلم اخلاق علمی و عملی و الگوی فروتنی و ساده زیستی با محبت‌ها و راهنمایی‌های خود ، به‌ویژه دربارة جوانان،  و مکاتباتی که با ایشان داشتیم و گزارش مالی سالانه مؤسسه را به حضورشان ارسال می‌نمودیم در پاسخ‌های مکتوبشان نکات بسیار ارزنده و آموزنده یافت می‌شد، هم مسیر را ترسیم می‌کردند و افق‌ها را روشن می‌نمودند و هم مشوق ما در ادامة راه بودند. در ذیل چند نمونه از نامه‌های آن مرحوم آورده می‌شود.

چند خاطره درس آموز از عالم وارسته حضرت آیت الله امینی (ره)

چند خاطره درس آموز از عالم وارسته حضرت آیت الله امینی (ره)

چند خاطره درس آموز از عالم وارسته حضرت آیت الله امینی (ره)

خاطرة سوم

یک‌ بار تلفنی به بنده فرمودند که من مایلم مقداری از کتاب‌های چاپ‌شده خود را که به عنوان حق التالیف از ناشران دریافت نموده‌ام -  و می‌فرمودند من حق‌التألیف کتاب‌های خود را تابه‌حال به همین صورت و تعدادی از کتاب‌های منتشرشده، گرفته و وجه نقد دریافت نکرده‌ام ! - به مناطق و استان‌هایی که مؤسسه برای آن‌ها فعالیت می‌کند و به کتابخانه‌های آن مناطق اهدا کنم.  لذا شما این کتابخانه‌ها را که استفاده کنندگان آن بیشتر جوانان می باشند شناسایی کنید و کتاب‌ها را تحویل بگیرید و برای آن‌ها بفرستید که ما هم به توصیة ایشان عمل کردیم و مجموع کتاب‌ها را، که  قریب به 300 جلد می‌شد، برای 20 باب کتابخانه‌ در مناطق هدف ارسال کردیم.

خاطرة چهارم

ایشان یک‌بار دیگر به بنده تلفن کردند -و معمولاً در تلفن‌ها، با این که هم شمارة موبایل و نامشان در تلفن همراه من ثبت ، و هم‌صدایشان آشنا بود ، خود را معرفی می‌کردند و با تواضع تمام می‌فرمودند: امینی هستم -  و فرمودند : در مجمع تشخیص مصلحت نظام از ما، سیاهة اموال و درآمدها را خواسته‌اند،  و من نمی‌دانم این وجهی که ماهانه از مرکز خدمات حوزة علمیه به حسابم واریز می‌شود  به‌عنوان حقوق محسوب می‌شود یا نه؟ (توضیح این‌که یکی از خدمات خوب و ارزشمند مرکز خدمات حوزه، پرداخت مستمری (کمک‌هزینه) ماهانه به معمّرین حوزه‌های علمیه، در قم و مشهد بالای 70 سال و در شهرهای دیگر بالای 60 سال، و خانواده های مرحومین و از کار افتادگان است ) و آیا با وجهی که در مجمع، ماهانه به ما پرداخت می‌گردد، تداخل ندارد و دو حقوق نمی‌شود؟ که من در پاسخ ایشان عرض کردم: این وجه پرداختی مختصر ماهانه مستمری مرکز خدمات حوزه به معمّرین، در واقع کمک‌هزینه بوده و اصلاً عنوان حقوق بر آن صدق نمی‌نماید؛ زیرا مبلغ آن در حدّی نیست که بتواند زندگی یک روحانی و عایله‌مند حوزه را تأمین نماید و جناب‌عالی ازاین‌جهت مطمئن باشید و در اظهارات خودتان هم از آن به‌عنوان حقوق یاد نکنید و در حقیقت این وجه مختصر، مکمّل شهریة مختصری است که مراجع عظام ماهانه به طلاب و روحانیون حوزه‌ها  پرداخت می‌کنند. جا دارد همین‌جا به این مسئله اشاره نمایم که غالب طلاب و روحانیون حوزه‌های علمیه با شهریه‌ای که هر ماه از مراجع معظم تقلید دریافت می‌نمایند و جمعاً به‌صورت میانگین حدود 600 هزار تومان می‌شود!! زندگی سختی را می‌گذرانند، و اگر خدمات جانبی مرکز خدمات حوزه نبود که آن‌هم با عنایت و توجه مقام معظم رهبری حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای (مدّ ظله ‌العالی ) انجام پذیرفته است و ادامه دارد، برای طلاب عزیز حوزه‌های علمیه این سختی و تنگنای معیشت مضاعف می‌شد، و باکمال تأسف امروز نیز در افکار عمومی جامعه ما متهم به انواع اتهام‌ها نیز هستند!

آری مرحوم آیت الله امینی (رضوان الله تعالی علیه) نمونة بارز و کاملی از یک روحانی عالی‌مقام از جهت علمی و معنوی با خدمات ارزنده و تألیف فراوان بود که هرکدام از کتاب‌های ایشان پرکنندة خلئی از خلأهای فکری و اخلاقی و اعتقادی است که ذکر آن‌ها به درازا می‌انجامد. اما ایشان چنان ساده و پاک و پاکیزه زیست، ‌‌که نگاه به  زندگانی پر خیر و برکتشان به‌راستی مصداق آیة نورانی « إِنَّمَا یخْشَی اللّه مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ  ؛ از بندگان خداوند تنها دانشمندان از او می هراسند» بود. نام و یادش گرامی و راهش پر رهرو باد!

 

                                                                                   قم ـ مؤسسه یاران امین

                                                                                  سید محمد موسوی زنجانی

 

نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
Germany
|
۰۳:۱۴ - ۱۳۹۹/۰۴/۱۳
0
0
آقای امینی را مثل این عزیز نمی‌شناسم .
از حرفها و اعمالشان میشناسم و با توجه به این موضوع ، خواستم نحوه‌ی آشنایی خودم را بگویم .
در وحله‌ی دوم خواستم عرض کنم این خاطرات شما اصلا جالب نبود و بنده که ایشان را از نزدیک ندیده‌ام خاطرات بهتری تعریف میکنم
نظرات بینندگان