arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۵۶۳۴۰۶
تاریخ انتشار: ۵۴ : ۱۹ - ۳۱ تير ۱۳۹۹
تورق خاطرات چهره ها در «انتخاب»؛

اسراری از قیام ۳۰ تیر از زبان نایب‌رئیس وقت مجلس شورای ملی

با وجودی که قوام اسما رئیس‌الوزرا بود معذلک در مدت حکومت چهارروزه‌اش ما هیچ‌گاه او را ندیدیم... در ساعت ۱۱ عده‌ای از نمایندگان فراکسیون نهضت ملی به سعدآباد رفته با شاه ملاقات و جریان امر را به اطلاع ایشان رسانیدیم... دومین ملاقات نمایندگان جبهه ملی با شاه در ساعت شش بعدازظهر صورت گرفت. در این ملاقات درباره نخست‌وزیری مجدد دکتر مصدق مذاکره کرده و ساعت هفت به شهر برگشتیم.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سرویس تاریخ «انتخاب»: مهندس احمد رضوی نایب‌رئیس وقت مجلس شورای ملی، که در قیام سی تیر نقش مهمی را به عهده داشت، یک سال پس از این ماجرا در گفتگو با مجله تهران مصور (جمعه دوم مرداد ۳۲ شماره ۵۱۹) اسراری را از این روز تاریخی فاش کرد:

در چهار روز حکومت قوام هرگز او را ندیدیم!
یکی از نکات شایان توجه حوادث سی تیر این بود که با وجودی که قوام اسما رئیس‌الوزرا بود معذلک در مدت حکومت چهارروزه‌اش ما هیچ‌گاه او را ندیدیم. در خلال این چهار روز تنها قوای انتظامی بود که سعی می‌کرد از قیام مردم جلوگیری نماید و حال آن‌که مردم به جز نشان دادن عدم رضایت خود از حکومت قوام نظری نداشتند. قوای انتظامی تا ساعت ۱۱ روز دوشنبه [سی‌ام تیر ۱۳۳۱]معتقد بودند که بر اوضاع مسلط هستند و مردم را آرام خواهند کرد. پس از این‌که در آن روز ما اولین ملاقات خود را با اعلیحضرت نمودیم و اوضاع را برای ایشان تشریح کردیم، آشکار شد گزارش‌های مختلفی که به اعلیحضرت می‌داده‌اند با حقیقت وفق نمی‌داده است. در آن روز ثابت شد مبارزه‌ای را که مردم شروع نموده‌اند چیزی نیست که با مسلسل و تانک بتوان آن را خاموش کرد.

نخستین ملاقات نمایندگان جبهه ملی با شاه
اولین تماس نمایندگان فراکسیون «وطن» آن روز و «نهضت ملی» امروز با دربار ساعت ۹ صبح روز دوشنبه [۳۰ تیر ۱۳۳۱]چند دقیقه پس از شروع تیراندازی بود. هنگامی که صدای تیر بلند شد وکلا همه منقلب شده و ناراحت به نظر می‌رسیدند. وقتی اعلیحضرت از شروع تیراندازی اطلاع یافت ناراحت شد و به وسیله تلفن با مجلس تماس گرفت و اظهار تمایل به ملاقات با نمایندگان طرفدار دکتر مصدق نمود. من با تلفن با اعلیحضرت شاه تماس گرفته شروع تیراندازی و کشتار مردم را به اطلاع ایشان رسانیدم. اعلیحضرت اظهار نگرانی کرده و حضورا هم تمایل به ملاقات کردند.
در ساعت ۱۱ عده‌ای از نمایندگان فراکسیون نهضت ملی به سعدآباد رفته با شاه ملاقات و جریان امر را به اطلاع ایشان رسانیدیم. در ضمن مذاکرات من به شاه عرض کردم: «نمایندگان طرفدار دکتر مصدق که در مجلس هستند، بر خلاف دیگران ناچار به اطاعت از اوامر موکلین خود هستند و ناچارند از حکومتی پشتیبانی کنند که ملی باشد و طرف موافقت مردم باشد. قبول حکومت از طرف قوام‌السلطنه با وجود مخالفت صریح مردم نشانه این است که قصد درهم شکستن نهضت ملی در بین است و ما هم برای جلوگیری از این توطئه تا آخرین نفس با مردم همراهی نموده مبارزه می‌کنیم.»

اختلاف عمیق بین شاه و قوام
در حین مذاکره با اعلیحضرت شاه وقتی از نظریات ایشان مطلع گردیدم متوجه شدم که در روز‌های اول زمامداری قوام بین نظریات اعلیحضرت شاه و قوام اختلافات عمیقی وجود داشت که فعلا صلاح نیست آن‌ها را افشا کنیم.

ماجرای نامه امام‌جمعه چه بود؟
ظهر روز پنجشنبه [۲۶ تیر ۱۳۳۱]که ۱۴ ساعت از زمامداری مجدد دکتر مصدق می‌گذشت، نامه‌ای که در روی کاغذ دربار و با خط نستعلیق بسیار زیبا نوشته شده بود، در دست امام‌جمعه [سید حسن امامی]رئیس مجلس دیده شد، در این نامه که یک روز پس از قیام ۳۰ تیر به وسیله یکی از نمایندگان مجلس از امام‌جمعه گرفته شد و به دربار پس فرستاده شد، مطالبی از قول اعلیحضرت نوشته بودند. در این نامه از قول شاه راجع به پست وزارت جنگ چنین نوشته شده بود: «چون وزارت جنگ وضع خاصی دارد و ما به آن اهمیت مخصوص می‌دهیم نمی‌توانیم از آن صرف‌نظر کنیم.» وقتی نمایندگان جبهه ملی از مضمون نامه مطلع گردیدند سخت ناراحت شدند، زیرا منشأ اختلاف با دربار از همین‌جا شروع شد.

شاه: «من چنین چیزی نگفته‌ام»!
در اولین ملاقات پس از حادثه سی تیر به شاه گفته شد که تمام دستگاه‌های مملکتی به نام شاه اداره می‌شود، چگونه دربار فقط وزارت جنگ را مخصوص شاه دانسته است. وقتی من موضوع این نامه را با شاه مطرح کردم ایشان گفتند: «من چنین چیزی نگفته‌ام و مطلبی غیر از آن‌چه بیان کرده‌ام ابلاغ شده است.»
در مذاکرات دفعه اول راجع به آمدن شاهپور علیرضا به شهر و حادثه‌ای که در چهارراه مخبرالدوله روی داده بود جریان را به عرض رسانیده و اعتراض کردیم.
پس از مراجعت به شهر تا استعفای قوام در اثر فشار شاه و نمایندگان ملی صورت گرفت چند بار دیگر با تلفن مذاکره شد و من مستقیما با اعلیحضرت صحبت کردم و اوضاع شهر را به ایشان اطلاع دادم.

دومین ملاقات نمایندگان جبهه ملی با شاه
دومین ملاقات نمایندگان جبهه ملی با شاه در ساعت شش بعدازظهر صورت گرفت. در این ملاقات درباره نخست‌وزیری مجدد دکتر مصدق مذاکره کرده و ساعت هفت به شهر برگشتیم. یک ساعت بعد مجددا به وسیله تلفن از سعدآباد با ما صحبت شد و شاه دو بار دیگر با ما تلفنی صحبت نمودند و معلوم شد اشخاصی که مقاماتی را در دست داشتند و سعی می‌کردند به خون‌ریزی ادامه دهند به شاه گزارش‌های خلافی داده درباره حمله به کاخ‌های سلطنتی و شعار‌های ضددربار که در شهر می‌دادند مطالبی عنوان کرده و بدین وسیله می‌خواستند باز دستور تیراندازی بگیرند. من مکرر با شاه صحبت کرده و به وسیله تماس با مامورین جلوی اقدامات بعدی را گرفتم و به شاه اطمینان دادم که جریان روز جنبه انقلابی نخواهد گرفت و پیش‌آمد سوئی نخواهد شد. در واقع وضع شهر از طرف نمایندگان ملی تضمین شده بود.
آن شب تا صبح در مجلس خوابیده بدون این‌که تظاهری کرده باشیم تا صبح بیدار و مراقب اوضاع شهر بودیم.

پی‌نوشت:
*عکس استفاده شده برای این مطلب، از مجله اطلاعات هفتگی سوم مرداد ۱۳۳۱ گرفته شده است.

نظرات بینندگان